تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798396652




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

محمدرضا تاجيك:پديده ٧ اسفند يك رخداد با چهره خاص خودش بود/مشتركات زيادي ميان انتخابات٩٢ و ٩٤ با دوم خرداد ٧٦ وجود دارد/پديده هفتم اسفند تكرار شدني است


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



محمدرضا تاجيك:پديده ٧ اسفند يك رخداد با چهره خاص خودش بود/مشتركات زيادي ميان انتخابات٩٢ و ٩٤ با دوم خرداد ٧٦ وجود دارد/پديده هفتم اسفند تكرار شدني است
محمدرضا تاجيك، رييس مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري دولت اصلاحات و مشاور آن روزهاي رييس‌جمهور از زمره تحليل‌گران اصلاح‌طلبي است كه پديده‌هاي سياسي را سعي مي‌كند دقيق و جامعه‌شناختانه كالبد‌شكافي كند.
روز نو : محمدرضا تاجيك، رييس مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري دولت اصلاحات و مشاور آن روزهاي رييس‌جمهور از زمره تحليل‌گران اصلاح‌طلبي است كه پديده‌هاي سياسي را سعي مي‌كند دقيق و جامعه‌شناختانه كالبد‌شكافي كند. تاجيك از همين رو انتخابات هفتم اسفند را تلاش كرده همان‌گونه كه بوده تجزيه و تحليل كند. به اعتقاد اين تحليل‌گر ارشد اصلاح‌طلب انتخابات هفتم اسفند يك رخداد با چهره خاص خودش بوده كه براي تحليل آن بايد ادراك دقيقي از انگيزه‌ها و انگيزش‌هاي متفاوتي كه باعث شد تا چنين نتيجه‌اي در هفتم اسفند ٩٤ به دست آورد. به گفته اين استاد دانشگاه، انتخابات هفتم اسفند به هيچ عنوان يك پيروزي براي احزاب و گروه‌هاي سياسي نيست. او معتقد است كه كنشگران سياسي ايران فاقد يك آيين و فرهنگ تحزب هستند و از ديگر سو فرهنگ حزبي در ايران نهادينه نشده است. تاجيك مي‌گويد پديده هفتم اسفند تكرار شدني است به شرط آنكه علل، عوامل و بستر شكل‌گيري‌اش درسست شناخته شود.


 خيلي از تحليلگران بر اين باور هستند كه انتخابات سال گذشته، انتخاباتي بود كه شكل حزبي به خود گرفته بود، شما اين نگاه را قبول داريد؟
نه لزوما؛ علتش اين است كه كنشگران سياسي ما چه به صورت فردي و چه به صورت جمعي، اساسا فاقد يك آيين و يك فرهنگ تحزب هستند. بارها گفتم كه حتي حزب‌ ما بيشتر صورتي از يك حزب دارند نه سيرتي از آن، سيرت حزبي يك امر پيچيده حرفه‌ است و بازي حزبي پيچيده‌ترين بازي‌اي است كه انسان تاكنون تجربه كرده است. لذا خاص جوامع بسيار پيچيده است و خاص جوامعي كه قبلش فرهنگ سياسي لازم را در خودشان نشر و نشت داده‌اند و مهياي چنين بازي پيچيده‌ سياسي شده‌اند. در جامعه ما طبيعتا چنين امري شكل نگرفته است و نه تنها در مردم ما شكل نگرفته و نهادينه نشده است بلكه در ميان كنشگران حرفه‌اي سياسي ما نيز چنين فرهنگي نشر و رسوب نكرده است.
بنابراين نمي‌توانم بگويم، براساس يك اراده حزبي، مردم كنشي را انجام داده‌ و وارد عرصه انتخابات شدند و سويه‌هاشان، سويه‌هاي حزبي بود. خيلي چنين چيزي نبود. من در مصاحبه قبلي‌ام هم گفته‌ام، واژه مردم را بايد از روي تساهل و تسامح تسري به تمامي آحاد جامعه بدهيم. ما در يك جامعه متكثري زيست مي‌كنيم كه در ذيل نام مردم و گروه‌هاي مختلف با انگيزه‌ها، انگيخته‌ها و گرايشات مختلف زيست مي‌كنند، اينكه در يك مقطع تاريخي اين گوناگوني يگانه مي‌شود و يك كنش انجام مي‌شود، نبايد فرض كنيم ما با يك واحد يگانه‌اي مواجه هستيم كه براساس يك ايدئولوژي خاص، يك نوع رهبري خاص، انگيزه‌ها و انگيخته‌هاي خاص، اهداف و آمال خاص عمل كند، نه، يك زنجيره تفاوت‌هاست كه در يك شرايط خاص تاريخي به صورت يك زنجيره همگوني و يگانه در ‌آمده است.
پس انگيزه و انگيخته‌هاي مختلف است. حتي اگر در مورد برخي شاهد نوعي كنش حزبي باشيم، كماكان نمي‌توانيم كنش اين عده را تسري دهيم به تمامي كساني كه به نام مردم در يك شرايط خاص يك كنش جمعي نشان مي‌دهند زيرا انگيزه‌ها و انگيخته‌ها و روش‌ها و منش‌ها بسيار متفاوت است و تا ما اين گوناگوني و تكثر را فهم نكنيم نمي‌توانيم تحليل درستي داشته باشيم و از يك واقع و رخدادي كه در جامعه شكل مي‌گيرد از جمله رخداد ٧ اسفند، تحليل درستي داشته باشيم. ٧ اسفند، صورتي در زير دارد آنچه در بالاستي، اما آن صورت زيرينش بسيار گوناگون است. صورت رويين را شما يك واحد و يك كنش مي‌بينيد، يك نمايش، يك حركت مي‌بينيد ولي چه چيز در آن زير است؟ چه انگيزه و انگيخته‌هايي جمع شدند و با هم يگانه شده‌اند و اين فضا را ايجاد كرد‌ه‌اند.
با توجه به چنين چيزي كه شما عنوان كرديد مردم فقط به خاطر حمايت آقايان هاشمي و خاتمي به اين ليست راي دادند و شروع تحزب در كار نبود؟
من مي‌خواهم بگويم اين پديده‌اي كه اتفاق افتاد بسيار فربه‌تر و همچنين بسيار متكثرتر از آن است كه ما تقليلش بدهيم به يك انگيزه و انگيخته خاص و بگوييم تمامي اين مردم كنش‌شان در اثر پاسخي بود كه به يك پيام دو شخصيت دادند. خصوصا پيام آقاي خاتمي بسيار موثر بود. اما آيا ما مي‌توانيم بگوييم تمام مردمي كه پديده و رخداد ٧ اسفند را به وجود آوردند همه در پاسخ به اين پيام بود؟ انگيزه‌ها و انگيخته‌هاي مختلفي در پس و پشت اين كنش جمعي وجود داشته كه در آستانه يك رخداد تاريخي تجميع پيدا كرده‌اند و موجد و موجب يك واقعه شگرف و بزرگ تاريخ شده‌اند. پس لزوما تمام مردمي كه وارد مي‌شوند انگيزه و انگيخته‌شان يكي نيست، بعضي از اين افراد راي‌دهنده اساسا هيچ كدام از افرادي را كه در ليست بودند را نمي‌شناختند، خيلي از اين افرادي كه راي مي‌دادند با اشك و آه به برخي از اين نامزدها راي مي‌دادند و برخي ديگر نيز انگيزه‌شان صرفا انگيزه سلبي بود كه مي‌خواستند مانع چيزي بشوند، نمي‌خواستند تاييديه‌اي روي ليست بگذارند، مي‌خواستند از رهگذر اين ليست چيزي را سلب كنند.
بنابراين مي‌خواهم بگويم، بياييد همه‌سونگر باشيم و هر چيزي را جاي خودش بگذاريم زيرا با يك پديده پيچيده اجتماعي-سياسي مواجه‌ايم. وقتي پديده‌اي رخ مي‌دهد نمي‌توانيد در پس آن يك علت را جست‌وجو كنيد، اگر كرديد تحريفش كرده‌ايد و تقليلش داده‌ايد و واقعيت را از آن گرفته‌ايد. پشت پديده هفت اسفند نيز دنيايي از انگيزه‌ها و انگيخته‌هاست، دنيايي از علل و عوامل است، بايد آنها را بشناسيد، كنار هم بچينيد تا بتوانيد اين پديده را در آفتاب بياوريد، در غير اين صورت آن را تحريف كرده‌ايد چون دوست مي‌داشتيد اين‌گونه آن را بازنمايي كنيد. روكش گفتماني‌‌تان را روي پديده نيندازيد، بگذاريد پديده خودش را نشان بدهد، خودش سخن بگويد، آن وقت مي‌فهميد در جامعه ما چه مي‌گذرد. اگر بخواهيد پديده هفت اسفند را بازتوليد و بازتكرار كنيد، بايد واقعيت آن را آن‌گونه كه هست و نه آن‌گونه كه دوست مي‌داريد باشد، درك و فهم كنيد. اما اگر تحريفش كرديد و خلاصه‌اش كرديد در آن چيزي كه خودتان مي‌خواهيد، نمي‌توانيد آن را بازتوليد كنيد. بنابراين من معتقدم، اين پديد، پديده پيچيده و داراي مراحل بسيار گوناگوني بوده و انگيزه‌هاي بسياري در آن نقش داشته و گروه‌هاي انساني به گرايشات، تمايلات، اهداف و آمال‌هاي متفاوتي در اين رود روان شدند و دست به دست هم دادند تا حادثه حادث شود، لذا اگر مي‌خواهيم اين پديده را بفهميم بايد تمام اين گوناگوني را درك كنيم.
در دنياي سياست‌مان اجازه داده‌ايم پديده خودش را نشان بدهد يا اينكه با گفتمان يا هر ابزار ديگر روكش كرديم؟
حق با شماست. من نمي‌خواهم در آن وادي بيفتم و كاملا هم موافقم كه ما اجازه نمي‌دهيم پديده و رخداد صداي خودش را داشته باشد، ما صداي خودمان را به پديده و حتي رخداد حُقنه مي‌كنيم؛ يعني از رخداد مي‌خواهيم آن بگويد كه ما اراده مي‌كنيم، آن بگويد كه ما مي‌خواهيم. اين چيزي جز تحريف پديده نيست، كما اينكه در ٧ اسفند اتفاق افتاد. در اين صورت نمي‌شود از پديده‌هاي تاريخي پند يا ملال گرفت، نمي‌شود از پديده‌هاي تاريخي كمك طلبيد كه چراغ راه آينده ما باشند، چون پديده‌ها با صداي بلند خودشان را عرضه مي‌كنند اما ما صداي آنها را خفه مي‌كنيم، صداي خودمان را در دهان آنها مي‌گذاريم و بنابراين صداي واقعي و واقعيت آنان را نمي‌شنويم، اگر آن صدا را مي‌شنيديم توشه راه ما مي‌شد و چراغ راه آينده‌مان مي‌شد و در آينده بهتر عمل مي‌كرديم. اگر صداي خودتان را در دهان اين پديده گذاشتيد، صداي پديده را ديگر نمي‌شنويد و آن پندي كه بايد از اين پديده بگيريد منتفي مي‌شود.
دليل اينكه نمي‌گذاريم صداي پديده دربيايد چيست؟ باز منافع شخصي درميان است؟
خيلي چيزها اتفاق مي‌افتد؛ طبيعتا منافع شخصي وسط است، اقتضائات قدرت هم هست، اقتضائات ايدئولوژيك نيز نقش‌آفريني دارد، شرايط حيثيتي و شخصيتي و منزلتي يك جريان هم در كار است. گاهي پديده‌ها در هيبت - به قول شاملو - «عدوي و نافي چيزي» جلوه مي‌كنند. برخي براي اينكه اين پديده نافي و عدوي آنها نشود تلاش مي‌كنند آن را دگرگون و واژگون كنند و به شكل ديگري نمايش بدهند و به شكل ديگري آن را بازنمايي كنند و يك آستر ديگري روي آن بكشند. جريانات سياسي جامعه ما متاسفانه اسير عصبيت‌هاي ايدئولوژيك‌ خاص خودشان هستند و اسير عصبيت‌هاي قدرت‌پرورده و منفعت‌پرورده خودشان هستند. بنابراين وقايع و رخدادها را تحريف مي‌كنند، تاريخ را تحريف مي‌كنند، حوادث تاريخ را تحريف مي‌كنند تا تاريخ آن بگويد كه آنها مي‌خواهند، تا تاريخ پشتوانه تئوريك و ايدئولوژيك آنها قرار بگيرد، اما تاريخ همواره اين‌گونه جريانات و اين‌گونه افراد را از متن خودش به بيرون پرتاب مي‌كند. بايد مواظب اين اقدام تاريخ بود.
با توجه به مطالبي كه اشاره كرديد انتخابات ٧ اسفند نه يك پديده جديدي و نه حتي تاز‌گي خاصي داشت مانند رويدادهاي هميشگي بود؟
خير. من به تعبير «آگامبين» پديده ٧ اسفند را يك رخداد مي‌دانم كه از بداعت خاص خودش برخوردار بود اما هيچ حادثه تاريخي كاملا بديع رخ نمي‌دهد، چون ريشه در بستر زمانش دارد، ريشه در بستر تاريخش دارد، في‌البداعه حادث نشده است، دفعتا شكل نگرفته است، بسياري از علل و عوامل تاريخي تجميع پيدا كرده‌اند تا موجد و موجب يك حركت تاريخي شوند. پس اين رخداد باردار و وامدار تمامي اين تاريخ است، تمامي اين علل و عوامل است. بنابراين، پديده‌ها جنبه‌هاي بديع خودشان را دارند، جنبه‌هاي يگانه خودشان را دارند، اما جايي هم جغرافياي مشترك با ساير پديده‌ها دارند. مثل اينكه شما بگوييد انقلابي كه به نام انقلاب اسلامي در جامعه ما رخ داد كاملا يونيك و بي‌بديل بود، در صورتي كه نمي‌توانيم اين‌گونه بگوييم. جريان مشروطه، جريان سال١٣٣٢، سال ١٣٤٢ اين عقبه‌هاي تاريخي را نمي‌توانيد از جريان انقلاب بگيريد و آن را امري كاملا بديع اعلام كنيد.
بنابراين در تحليل پديده‌ها، آنجايي كه آنان باردار و وامدار پديده‌هاي ديگر هستند را بايد در نظر بگيريم و در كنار آن، آن‌جايي كه سويه و درونمايه و پيام و تاكتيك و استراتژي جديد و يونيك دارند را نيز ببينيم. اين دو چهره هميشه با پديده‌هاي تاريخي هستند. اين دو را بايد در كنار هم ببينيم. لذا من معتقدم، پديده ٧ اسفند يك رخداد با چهره خاص خودش بود كه آن را از پديده‌هاي قبلي متمايز مي‌كند. اما آيا بسياري از مشتركات را مي‌توانيم ميان اين پديده و جريان ٩٢ و ٧٦ و... پيدا كنيم؟ بله قطعا مي‌توانيم.




تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن