محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829463739
وصیت آیت الله العظمی بهجت چه بود؟ - سامانه اطلاع رسانی تهران
واضح آرشیو وب فارسی:تهران پرس: حتی کوچ از این سرای خاکی نیز نتوانست دفتر دلدادگی آیت الله العظمی بهجت را به سیدالشهدا ببندد. وصیت کرده بود که از ثلث مانده هایش، برای مجلس عزا و روضۀ امام حسین(ع) اقامه شود.به گزارش تهران پرس ، در شب جمعه، 25 شوال1334، برابر با 2 شهریور 1295، نوزادی به دنیا آمد که سال ها بعد، قلب بسیاری از شیفتگان علم و معرفت و شیعیان خاندان عصمت و طهارت(ع) را روشن ساخت: آیت الله حاج شیخ محمدتقی بهجت. هنوز شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که از دست دادن مادر، خانواده اش را سوگوار کرد و محمدتقی، آن قدر زود طعم یتیمی را چشید که حتی چهرۀ مادر هم در خاطرش نماند. کربلایی محمود مردی صالح بود و معتمد مردم فومن. زندگی را با درآمد پخت وپز کلوچه و نان سپری می کرد. او برای مردم فقط یک نانوا نبود، در بسیاری از کارها و اختلاف هایی که پیش می آمد، چشم امید مردم به کربلایی محمود بود. بااین حال، آنچه بیش از این ها مایۀ افتخارش بود، طبع روان و ذوق سلیمی بود که با مهر و محبت درونی اش به خاندان عصمت و طهارت(ع) همراه شده بود. ثمرۀ این ها اشعاری بود که جابه جا در محافل حسینی زیر لب ها زمزمه می شد: امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع هم نشینی محمدتقی با پدر و شرکت در مجالس حسینی و بهره مندی از انوار اهل بیت عصمت و طهارت(ع)نهال محبت و عشق به آن سرور شهید را در دلش تنومند می کرد و سوز و گدازش را افزون. او خود نیز در این مجالس، مداحی و نوحه خوانی می کرد. این چنین بود که از همان کودکی «شوق زیارت» داشت. روزی، خواهر بزرگ تر که مرهمی بر زخم بی مادری محمدتقی بود، تصمیم گرفت با گروهی از زنان همسایه به زیارت مرقد امامزاده ای مشرف شود که در نزدیکی شهر بود. او برادرش را نیز به همراه خود برد. در آن امامزاده، سنگ ریزه هایی بود که مردم آن ها را در دست می گرفتند و درخواستشان را از ذهن می گذراندند. مردم می گفتند اگر آن سنگ ها در دستشان تکان بخورد، حاجتشان برآورده می شود. سنگ ریزه ها دست به دست چرخید تا اینکه کسی گفت: «به این کودک هم بدهید». کم سن وسال بود و فکر نمی کرد آن سنگ ها را به او هم بدهند. سنگ ها را به دست گرفت. نمی دانست چه بخواهد؛ ولی نهال محبت حضرت اباعبدالله(ع) آن چنان در جانش ریشه دوانده بود که زیارت حضرتش حاجتش شده بود. به ذهنش آمد: آیا به کربلا می روم؟ سنگ ها لرزید. چندسالی از آن ماجرا گذشت و در این مدت، محمدتقی در مکتب خانه و سپس حوزۀ علمیۀ فومن مشغول به تحصیل شده بود. کمتر از چهارده سال داشت که به کربلا رسید. در همان روزهای نخست ورود به کربلا، وقتی برای زیارت سیدالشهدا(ع) به حرم مشرف شد، بلندای حالات عرفانی مرحوم نائینی را دریافت و در نماز ایشان نورانیتی را مشاهده کرد که از بسیاری از بزرگان نجف نیز پنهان مانده بود. می فرمود: ... دیدم آن بزرگوار خشوع و خضوع عجیبی دارد و در هنگام نماز، احوالات عجیبی را سیر کرد. من پیش از آن، چنین نمازی را ندیده بودم. فقط یک نفر در شهر خودمان بود و پس از او هم که کس دیگری آمد، خبری از آن گونه نماز نبود. در هجده سالگی و به قصد تکمیل تحصیلات، به نجف، دیار شیفتگان امیرمؤمنان، علی (ع)، راهی شد و حدود ده سال در آنجا ماند. در طول این مدت، تمام ایام زیارتی را با برخی علما و با پای پیاده به کربلا مشرف می شد. در طول مسیر، اغلب در ذکر یا سکوت بود . یکی از علما نقل می کند: «در راه [کربلا] به منزل خان مصلّی که رسیدیم، نماز صبح را جملگی به ایشان اقتدا کردیم، بااینکه برخی علمایی که همراه ما بودند، از ایشان بزرگ تر بودند». زیارت، در نظر او، عملی ظاهری و صوری نبود؛ بلکه در هنگام زیارت واقعاً در محضر زیارت شونده حاضر می شد. معتقد بود: اگر می خواهید زیارت، زیارتی اساسی باشد، باید قلبتان هم همان را بگوید که زبانتان می گوید؛ یعنی قلب هم همان چیزی را درک کند که در زیارت نامه قرائت می شود.زیارت را با آدابش به جا می آورد و می فرمود:از اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات معصومین و مماتشان هیچ فرقی وجود ندارد؛ یعنی الآن هم امام حی است و حرفت را می شنود. *شیخ محمدتقی گیلانی در این مدت، با حضرت آیت الله سید علی قاضی در ارتباط بود آیت الله علامه سید علی آقا قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، حکیم و عارف کم نظیر و بزرگ شیعه و اسلام است. که شاگردان بزرکی از جمله آیت الله بهجت تقدیم عالم اسلام و تشیع کرد. ده سال در جوار امیرمؤمنان، علی(ع) گذشت. شیخ محمدتقی گیلانی در این مدت، با حضرت آیت الله سید علی قاضی در ارتباط بود؛ بزرگ مردی که محضرش همچون چشمه ای جوشان، کام تشنۀ طالبان معرفت را سیراب می کرد. بیشتر آنان که به مجالسش رفت وآمد می کردند، خود در مرتبۀ اجتهاد بودند و در راه سیروسلوک ترقی ها کرده بودند. با این همه جایگاه، آن بزرگوار داشته هایش را از عنایات سیدالشهدا(ع) می دانست. گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است حضرت آیت الله قاضی(قده) با برگزاری مجلس روضه در روزهای پنجشنبه، ارادت و عشق خود را به سیدالشهدا اظهار می کرد. شاید آیت الله بهجت(قده) رسم برگزاری روضه های هفتگی را از استاد آموخته بود. تا آخرین روزهای زندگی هر جمعه مراسم روضه برگزار کرد؛ تا آخرین جمعه؛ 25اردیبهشت ١٣٨٨. با بدنی رنجور و نحیف، در مجلس روضه نشسته بود. نود و سه سال از عمر مرجع تقلید شیعیان می گذشت؛ ولی هنوز خود را محتاج همین بارگاه می دانست. حدود پنجاه سال بود که هر جمعه ، مجلس روضه برپا می کرد؛ البته این مجلس غیر از مجالسی بود که در محرم و صفر برگزار می کرد. سال های آغازین ورود به قم، این مجلس را در منزل خودش برگزار می کرد. رفته رفته جمعیت مشتاق زیادتر می شد و دیگر اتاق های کوچک و تودرتوی منزل جواب گوی این جمعیت نبود. محل برگزاری روضه ها را به مسجد منتقل کردند. خودش تا آخرین جمعۀ عمرش، شرکت کنندۀ همیشگی مجلس ها بود. آیت الله بهجت در 28 سالگی به درجه اجتهاد رسید شیخ محمدتقی بهجت، عالمی بیست وهشت ساله شده و به درجۀ اجتهاد رسیده بود. او در محضر اساتید بزرگی همچون شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، میرزای نایینی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدکاظم شیرازی و سید محمد شاهرودی پرورش یافت. تصمیم گرفت که پس از چهارده سال، به زادگاهش فومن، سری بزند. به ایران آمد و ازدواج کرد؛ اما باز هم دلش به سوز کربلا و صفای نجف مشتاق تر بود تا به خرمی ها و سرسبزی های فومن. تصمیم گرفت به عتبات بازگردد، ولی پیش ازآن، به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه(س) و اطلاع یافتن از وضع حوزۀ علمیۀ قم، مدتی در «آشیانۀ اهل بیت» مقیم شد. در همین مدت کوتاه، خبر رحلت استادان بزرگ حوزۀ علمیۀ نجف و دگرگونی های اوضاع آنجا به گوش او رسید. سرانجام از بازگشت به عتبات منصرف شد و در شهر مقدس قم رحل اقامت افکند. در ایران نیز برنامه اش مشخص و همیشگی بود؛ آن چنان که اهتمامش به زیارت و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) صفت مشهور و بارز او شد. هر روز به زیارت حرم حضرت معصومه(س) مشرّف می شد و هر روز هم به طور مفصل زیارت می کرد. تابستان ها هم که به مشهد مشرف می شد، مقید بود که هر روز و گاهی دو بار در روز به زیارت امام غریب(ع) برود. قدر این اماکن مقدس را می دانست. مقید بود که زیارت را با همان آدابی که در روایات بیان شده است، انجام دهد. هنگام تشرف به حرم، اذن دخول می خواند و اشک را نشانۀ اذن دادن می دانست. معتقد بود که گریه، تنها یک اتفاق فیزیکی نیست، رابطۀ انسان با عالم بالاست و اشک نشانۀ این ارتباط است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن داده اند. در زیارت ها، «جامعۀ کبیره» و «امین الله» هم می خواند. آن قدر در حرم ها زیارت جامعۀ کبیره را خوانده بود که فرزندش در اثر شنیدن این زیارت خوانی های پدر، فرازهای مختلف آن را حفظ شده بود. سال ها از دوری او از کربلا می گذشت. دل در حریم سید شهیدان مدام در طواف بود و زبان هر روز درودهای بسیاری از عمق وجود بر اباعبدالله(ع) و یاران و اهل بیت مظلومش می فرستاد، ولی گویا قلبِ واله و شیدای او به این ها راضی نمی شد. وقتی باخبر می شد کسی راهی کربلاست، مبلغی به او می داد و از او می خواست که به نیت هایی که دارد، برایش زیارتی بخواند. هر روز زیارت عاشورا می خواند، با صد لعن و صد سلام استادش، مرحوم غروی اصفهانی را یاد می کرد و می فرمود که او از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود. با گفتن این ویژگی استاد، گویا حال خود را هم بازگو می کرد. همین طور هم شد: تا آخرین روزهای عمرش، هر روز زیارت عاشورا می خواند، با صد لعن و صد سلام. وقتی روزهای عمر او را شماره می کنیم، زیاد به نظر می رسد، اما گویا همۀ این روزها در یک چشم برهم زدن گذشت. این روزها برایش «تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ» بود و در ثانیه ثانیۀ این روزها، اثری از خیر و نیکی به جای نهاد. این ها تکه هایی از زندگی آن بزرگ مرد الهی بود که آن ها را ورق زدیم؛ اما آنچه داشت و جز اهلش ندانستند، بیش از این ها بود. همیشه در شهری رحل اقامت می افکند که در آن، حرمی از اهل بیت(ع)باشد. می فرمود: «لا زلت من الحرم الی الحرم» (همواره از حرمی به حرمی رفتم). در 27 اردیبهشت 1388، روح آسمانی اش پیکر خاکی اش را رها کرد صبح 29 اردیبهشت 1388، مسجد بالاسرِ حرم حضرت معصومه(س) از جمعیت لبریز شده بود. پیکر مطهرش را در قبر گذاشتند. از میان کفن هایی که دوستان و شاگردانش فرستاده بودند، قسمت به کفنی رسیده بود که یکی از مسافران کربلا با پول زیارت های نیابتی او تهیه کرده بود. گذاشتن دو شاخه نخل بر روی کفن از مستحبات است و شاگردان می خواستند هیچ مستحبی جا نماند. آن را نیز طلبه ای آورده بود. می گفت این شاخه ها، شاخه های نخلی است که سال ها پیش، از هستۀ خرمای مجلس روضۀ ایشان به عمل آمده است و سرمای شدید زمستان سال پیش هم آن را از پا درنیاورده است. دعاها و تلقین ها، همه خوانده شد. اولین سنگ های لحد را چیدند. آیین تدفین رو به اتمام بود که یکی از ارادتمندان، با پرچمی سرخ رسید. پرچم گنبد حرم حضرت ابوالفضل(ع) را آورده بود. پرچم را روی کفن کشیدند و قبر را پوشاندند. حتی کوچ از این سرای خاکی نیز نتوانست دفتر دلدادگی اش را به سیدالشهدا ببندد. وصیت کرده بود که از ثلث مانده هایش، مجلس عزا و روضۀ امام حسین(ع) اقامه شود. شاید می خواست با زبان حال بگوید که حدود نود سال عزاداری و روضه و عرض ارادت به ساحت حضرت اباعبدالله الحسین هنوز کافی نیست؛ چراکه امام «معاوضه کرده است با خدا، معامله کرده است با خدا!». «طوُبی لَهُ وَ حُسْنُ مَآبٍ» منبع: فارس
دوشنبه ، ۲۷اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تهران پرس]
[مشاهده در: www.tehranpress.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
صفحات پیشنهادی
گزیده ای از بیانات آیت الله بهجت به بهانه سالروز ارتحال ایشان - پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی عقیق
برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزّت ها است و معصیت عبارت است از محرومیّت و ناخوشی و نداری و ذلّت عقیق خدا کند گرمی باطنی و اُنس باطنی به قرآن و دین و مقدمات و لوازمپیام انصارالله در پی شهادت فرمانده ارشد حزب الله - سامانه اطلاع رسانی تهران
شورای سیاسی جنبش انصارالله یمن در پیامی به شهادت فرمانده ارشد نظامی حزب الله لبنان در دمشق واکنش نشان داد به گزارش تهران پرس شورای سیاسی جنبش انصارالله یمن در پیامی ضمن تسلیت به سید حسن نصرالله و امت اسلامی در پی شهادت فرمانده نظامی حزب الله تاکید کرد خون شهید مصطفی بدرالدین اماجرای اولین ماموریتی که امام (ره) به آیت الله خامنه ای داد - سامانه اطلاع رسانی سراج24
آقای خامنه ای راهی جنوب کشور شد تا به سیستان و بلوچستان بروند در مسیر به برخی از شهرهای کشور هم سر زدند در کرمان توقفش طولانی شد به گزارش سراج24 اولین بحران جمهوری نوپای اسلامی بحران های قومی و منطقه ای بود اول اسفند 1357 هشت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضدانقلاب در مناطقتاخیر ۵۰ دقیقه ای آیت الله هاشمی در آغاز مراسم/سخت گیری برای ورود خبرنگاران - سامانه اطلاع رسانی سراج24
مراسم اعیاد شعبانیه و رونمایی از پروژه های دانشگاه آزاد قزوین با تاخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همراه است به گزارش سراج24 مراسم اعیاد شعبانیه و نیز مراسم افتتاح برخی از پروژه های دانشگاه آزاد اسلامی قرار بود از ساعت 16 در مجتمع ورزشی دانشگاه آزاد قزوین برگزار شود که تاکنون دروصیت آیتالله العظمی بهجت چه بود؟
وصیت آیتالله العظمی بهجت چه بود حتی کوچ از این سرای خاکی نیز نتوانست دفتر دلدادگی آیتالله العظمی بهجت را به سیدالشهدا ببندد وصیت کرده بود که از ثلث ماندههایش برای مجلس عزا و روضۀ امام حسین ع اقامه شود فارس در شب جمعه 25 شوال1334 برابر با 2 شهریور 1295 نوزادی بهاوحدی: عربستان شرایط حج را سخت کرد - سامانه اطلاع رسانی تهران
رئیس سازمان حج و زیارت گفت مذاکراتی در زمینه امنیت و عزت حجاج با عربستان سعودی صورت گرفت ولی آنها شرایط را برای حجاج ایرانی سخت کردند به گزارش تهران پرس سعید اوحدی صبح امروز در دیدار با آیت الله موسوی اردبیلی با اشاره به مذاکرات صورت گرفته در زمینه اعزام حجاج ایرانی اظهار کردافشای نام نخست وزیر استرالیا در اسناد پاناما - سامانه اطلاع رسانی تهران
به گزارش یک نشریه اقتصادی نخست وزیر کنونی استرالیا صاحب یکی از شرکت های برون مرزی معاف از مالیات بوده و نامش در اسناد پاناما وجود دارد که این مساله با واکنش شدید حزب اپوزیسیون مواجه شد به گزارش تهران پرس نام ملکولم ترنبول نخست وزیر استرالیا که یک میلیونر است در میان اسامی اسنا«قاتل ستایش» به ایستگاه محاکمه رسید - سامانه اطلاع رسانی تهران
پس از انتشار خبر قتل دختر 6 ساله افغان اقدامات سریع و مناسبی در برهه زمانی کوتاه نسبت به پرونده قتل ستایش قریشی انجام شد به طوری که در کمتر از یک ماه به صورت ویژه و خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی و در نهایت برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده به ایستگاه محاکمه رسید به گزارش تهرپیکر سردار شهید محمد ناظری در تهران تشییع شد - سامانه اطلاع رسانی تهران
به گزارش تهران پرس پیکر سردار شهید محمد ناظری فرمانده نیروهای ویژه دریایی سپاه پاسداران صبح امروز با حضور جمع کثیری از مردم فرماندهان مسئولان و همرزمان وی در تهران تشییع شد سردار محمد ناظری 2 روز قبل همزمان با روز پاسدار بر اثر عوارض ناشی از شیمیایی به شهادت رسید قرار استپروژه «عنکبوت ۲» با موفقیت انجام شد - سامانه اطلاع رسانی تهران
به گزارش تهران پرس مرکز بررسی جرایم سازمان یافته اعلام کرد پس از حدود دو سال کار مستمر و فشرده اطلاعاتی و در پی وصول تعداد فراوانی شکایت و گزارش از جانب خانواده های مختلف از شهرهای گوناگون ایران مبنی بر ضرورت پالایش اخلاقی سرویس های پر کاربرد ارتباطی و اجتماعی خارجی به ویژه این-
گوناگون
پربازدیدترینها