واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: خواننده خاطرهساز سالهای بعد از پیروزی انقلاب. خیلی از مردم سرودهایی را که او در دهه 60 میخواند، زیر لب زمزمه میکردند. صدایش به عنوان میراث شفاهی ایران در سازمان میراث فرهنگی ثبت شده است.
محمد گلریز برای سرودی که به مناسبت شهادت آیتالله مطهری خواند به دیدار امام راحل رفت و در سال 89 به عنوان خواننده ماندگار از او قدردانی شد. گلریز دو پسر و یک دختر دارد. همسرش مذهبی و محجبه است. خودش میگوید: «برخی وقتی حجاب همسر مرا میبینند، متعجب میشوند چون به نظرشان همسر خوانندهها نباید آدم محجبهای باشد! در حالی که موسیقی مغایرتی با دین ندارد، اگر هدفمند و والا باشد». با گلریز درباره خانواده پدریاش و محیطی که در آن بزرگ شده است، گفتوگو کردیم. در خانواده مذهبی متولد و بزرگ شدهاید، از فضای خانوادهتان برایمان بگویید . در خانوادهای کاملا مذهبی متولد شدم در محله دردار. دوره ابتدایی را در مدرسه گلشن درس خواندم و دوره دبیرستان به مدرسه اقبال رفتم. اجداد مادریام همه روحانی بودند که به نام سادات شیرازی معروف هستند. پیشینه اجداد مادریام به سلطانالواعظین میرسد که یکی از مفاخر علمی روحانیت است. پدرم یکی از مداحان قدیمی تهران بود که همه او را به نام مرشد حسین میشناختند. آنقدر صدای خوبی داشت که برخی به او میگفتند، حسین بلبل . بنابراین صدای پدر در تشویق و ترغیب شما به خوانندگی تاثیر داشت؟ پدرم موسیقی را خوب میشناخت و ردیف و دستگاههای موسیقی ایرانی را بلد بود. از پدرم آوازی به یادگار دارم که در دستگاه بیات اصفهان در وصف حضرت فاطمه (س) و در تجلیل مقام مادر خوانده است.پدرم صدای خیلی خوبی داشت و مشوق اصلی ما هم بود. در خانوادهای چنین مذهبی چطور شد شما حرفه خوانندگی را انتخاب کردید؟ نفس خوانندگی و موسیقی فاخر و سالم مغایرتی با دین ندارد. اگر موسیقی درست باشد، شعر فاخری انتخاب شود و هدف برتر و بزرگی پشتش باشد که دارای موضوعات انقلابی، اجتماعی و سیاسی باشد و در فضای خوب و سالمی اجرا شود، با اصول و فروع دین مغایرتی نخواهد داشت. ازدواج پدر و مادر شما چطور شکل گرفت؟ چون مادرتان از خانوادهای روحانی و مذهبی بوده است. پدرِ مادرم واعظ بود و پدرم را در مجالس و محافل مختلف میدیده و با هم صحبت میکردهاند و این آشنایی به ازدواج پدر و مادرم منجر شده. این را هم بگویم که مادرم معلم قرآن بود. مادری که به قرآن تسلط داشته، چگونه شما را تربیت کرد که هم استعداد شما بروز پیدا کند و هم بتوانید زندگی سالمی داشته باشید؟ به نظر میآید خانم میانهرو و روشنفکری بودند. درباره موسیقی گُمانههای مختلفی وجود دارد، برخی فکر میکنند موسیقی گناه است در حالیکه موسیقی یعنی اوج هماهنگی. اشعار خوب و فاخر را میتوان در قالب موسیقی، موزونتر خواند که بر مخاطب اثر بیشتری داشته باشد. همه گونههای موسیقی لهو و لعب نیست.مادرم خیلی از من مراقبت میکرد که راه را اشتباه نروم. یادم هست همیشه میگفت «محمد ! شیرم را حلالت نمیکنم اگر در جای ناصواب بخوانی.» همیشه تلاش کردهام مادرم از حرفهام راضی باشد. برای همین بود که بعد از پیروزی انقلاب به سمت خواندن اشعار انقلابی رفتم و آوازی در رثای شهید مطهری خواندم که امام راحل هم از آن قدردانی کردند. اگر در آواز و موسیقی هدف والایی داشته باشی، مسلما راه را اشتباه نخواهی رفت. من در حضور شخصیتها و چهرههای شاخص، کنسرت اجرا کردهام و هیچکس به آنها خرده نگرفته، چون هم شعر و هم موسیقی آن فاخر و هدفمند بوده است.آوازها و سرودهای انقلابی تاثیر زیادی بر مردم داشت و دارد، اما چند سالی است که به آن اصلا توجه نمیشود. هر چیزی دورهای دارد، به نظرم موسیقی و سرودهای انقلابی به روز نشد و نتوانست جایگاه خود را حفظ کند، شاید بهتر بود روی آن بیشتر کار میشد. بله درست است. ولی ما هنرمندان زیادی در این حوزه داریم، باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا وسیما بیشتر روی این گونه آثار سرمایهگذاری میکردند و نمیگذاشتند که سرودها و موسیقی انقلابی به حاشیه برود. در بچگی بیشتر تحت تاثیر مادر بودید یا پدر؟ کدامیک بیشتر در تربیت شما دخیل بودند؟ هر دو به یک میزان به ما و تربیتمان توجه میکردند. در خانه ما چیزی به نام پدرسالاری یا مادرسالاری وجود نداشت. چند تا بچه بودید؟ اکبر، عباس، محمود، محمد و ابوالقاسم. خواهر ندارم. در مسیر خوانندگیتان چه کسانی از شما حمایت کردند؟ پدرم خیلی از من حمایت کرد. اما همیشه نصیحت میکرد که اشعاری را برای خواندن انتخاب کنم که دغدغه مردم باشد و به کار آنها بیاید و در مکانهایی آواز بخوانید که مسائل انحرافی در آنجا نباشد. مادرم همیشه میگفت در این راه دامها و خطرهای زیادی هست. وقتی به شهرت رسیدی، مراقب باش و اگر مردم به تو توجه کردند کار خطایی ازشما سر نزند. علامه جعفری در این باره گفتهاند که موسیقی حرکت روی لبه تیغ است و با کوچکترین حرکت یا میتوان به بخش خوب آن وارد شد یا به ورطه بدی افتاد. مادرم هم دقیقا همین توصیه را به ما با زبان عامیانه میکرد. با نصیحت مادر درباره شهرت چطور کنار آمدید؟ ما اگر کار را برای مردم و خدا انجام دهیم، دچار غرور و خودبینی نمیشویم. معتقدم راز ماندگاری هنرمند تواضع است.باید مراقب بود دچار لغزش نشوی. تکبر بدترین خصلتی است که باعث شکست هنرمند میشود، نباید روی موج شهرت حرکت کرد، چون خیلی زود هنرمند را به زمین میزند. به نظرم باید روی این موضوع هم فرهنگسازی کرد که هنرمندان دچار تکبر و غرور نشوند و همیشه برای خدا و مردم کار کنند. درباره برادرتان بگویید که دو راه کاملا متفاوت انتخاب کردید، در حالی که شما در یک خانواده و تحت نظر پدر و مادری مشترک بزرگ شدید؟ برادرم قبل از انقلاب فعالیت میکرد.فضای آن سالها طور دیگری بود، باید خیلی قوی میبودی که میتوانستی از آن همه فضا و امکان ناسالم، جان سالم بهدر ببری. پدر ومادرم خیلی مخالف کار برادرم بودند. همیشه به او نصیحت میکردند که به جاهای ناصواب نرو، اما محیط طوری بود که اگر میخواستی خواننده شوی، باید با شرایط آن زمان خود را تطبیق میدادی.وسوسه خواندن هم خیلی زیاد بود. در سال 42 به برادرم شبی 2200 تومان برای آواز خواندن میدادند و این مبلغ در آن دوره خیلی وسوسهانگیز بود. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که خانواده تا حدودی میتواند در انتخابهای فرزندانشان و راهی که آنها میروند، موثر باشد؟ بله ! خانواده تا زمانی که بچه به مدرسه نرفته، خیلی روی او تاثیر دارد، اما وقتی که بچه وارد جامعه و مدرسه میشود، این دو مکان روی او و سرنوشتش تاثیرگذار است . معتقدم 50درصد خانواده و 50 درصد جامعه روی شخصیت افراد تاثیر میگذارد. هم خانواده و هم جامعه میتوانند به بچهها الگو بدهند. نمیتوان یک بُعدی به این قضیه نگاه کرد. طاهره آشیانی - جامجم
دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 ساعت 10:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]