تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806688422




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زن پزشک در دادگاه ،همسرش را شوکه کرد/ارائه عکسهای دوران دانشجویی شوهر با دختر فرانسوی


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: زن پزشک در دادگاه ،همسرش را شوکه کرد/ارائه عکسهای دوران دانشجویی شوهر با دختر فرانسوی
روزنامه ایران گزارشی را از دادگاه خانواده و رسیدگی به پرونده اختلاف خانوادگی یک زوج که هر دو پزشک متخصص هستند منتشر کرد.
آفتاب : قاضی از آنها خواست از علت جدایی‌شان بگویند. زن و شوهر نگاهی به یکدیگر انداخته و سپس بانوی 50 ساله که خود را متخصص زنان معرفی کرد با صدای بغض‌آلود گفت: «آقای قاضی 22 سال پیش وقتی محمد (اشاره به همسر) به واسطه یکی از آشنایانمان به من معرفی شد و به خواستگاری‌ام آمد گمان می‌کردم مرد رؤیاهایم را پیدا کرده‌ام. البته دیگران هم چنین تصوری از زندگی ما داشتند چرا که او چند سال در فرانسه تحصیل و زندگی کرده بود و وقتی مرا برای همسری برگزید به خودم بالیدم. اما افسوس که این خوشی‌ها و افکار شیرین دوام چندانی نداشت. حالا هم وقتی به گذشته و زندگی مشترکمان نگاه می‌کنم افسوس می‌خورم. چرا که حدود 5 سال است به خاطر بدرفتاری و بی‌توجهی‌های همسرم با دو پسرم زندگی می‌کنم.
در این مدت او حتی نپرسید امورات زندگی‌مان چگونه می‌گذرد. با این حال خودم بسختی کار کرده‌ام و توانسته‌ام یک پسر پزشک به جامعه تحویل دهم و خوشحالم که پسر دیگرم هم با نمرات عالی تحصیلات دانشگاهی‌اش را به پایان رسانده و باعث سربلندی‌ام شده است. باور کنید من برای فرزندانم هم مادری کرده‌ام و هم پدری. آنها به طور اسمی پدر دارند اما در حقیقت ندارند.
در این هنگام همسر 62 ساله خانم دکتر حرف وی را قطع کرد و با عصبانیت گفت: پسرهایمان با پول‌هایی که من به حسابشان واریز کرده‌ام به اینجا رسیده‌اند نه با تربیت تو. در این مدت معلوم نیست کجا هستی و چه می‌کنی؟

زن که با شنیدن این حرف حسابی برآشفته شده بود گفت: خوشا به حال تو که نمی‌دانی زن و بچه‌هایت کجا هستند و چه می‌کنند. به تو هم می‌گویند شوهر؟ زندگی فقط واریز کردن پول است یا محبت و روی خوش نشان دادن؟
مرد با عصبانیت گفت: تو می‌خواهی مرا بدنام کنی. تو حتی با نقشه دختری را که نمی‌شناسم در پارکینگ مخفی می‌کنی و به دروغ به همسایه‌ها می‌گویی این زن با من رابطه دارد درحالی که من او را نمی‌شناسم!

زن که انگار خونش به جوش آمده بود با چهره‌ای برافروخته از جایش بلند شد و به قاضی گفت: می‌خواهم عکس‌هایی را به شما نشان دهم که گفته‌هایم را تأیید می‌کند.
آنگاه از پوشه همراهش چند عکس بیرون آورد و درحالی که آنها را نشان قاضی داد گفت: ببینید جناب قاضی این عکس‌ها شوهرم را در پاریس با یک زن جوان نشان می‌دهد. مرد که شوکه شده بود با نگاهی به عکس‌ها پرسید: «تو این عکس‌ها را از کجا آورده‌ای؟ تو می‌دانستی من 20 سال در فرانسه زندگی کرده‌ام و این دختر هم دانشگاهی و دوست من بوده و در آن زمان من حتی با تو آشنا نشده بودم. در این هنگام زن با بغضی فروخورده جواب داد: فکر می‌کنی روزهای اول ازدواجمان را فراموش کرده‌ام که دایم با تلفن، مخفیانه صحبت می‌کردی و من چون زبان فرانسوی نمی‌دانستم می‌پرسیدم پشت خط چه کسی است و می‌گفتی دوستت «پیتر» است تا اینکه فهمیدم با یک دختر فرانسوی حرف می‌زنی و پیتری وجود ندارد. اما برای حفظ زندگی‌مان سکوت کردم و هیچ نگفتم در این سال‌ها نیز با تمام بدرفتاری‌ها و ... کنار آمدم. در این موقع قاضی هر دو را به آرامش دعوت کرد و پس از دقایقی گفت‌وگو از آنها خواست به سازش برسند و زندگی مشترکشان را از سر بگیرند.

خانم دکتر که نمی‌دانست چه کند با گریه رو به قاضی گفت: من با چه تضمینی به زندگی‌ام برگردم که باز هم کتکم بزند؟ حتماً باید بلایی سرم بیاید تا حرف‌هایم تأیید شود؟ به چه دل‌خوش کنم؟ به خوش رفتاری همسرم؟ به محبت کردن و صحبت‌های قشنگش؟ یا دلخون شدنم؟ و...
در پایان قاضی عموزادی از زوج پزشک خواست از نظرات مشاوران خانواده استفاده کنند تا شاید رویه زندگی‌شان تغییر کند. بدین‌ترتیب قرار شد در جلسه بعد به این پرونده رسیدگی شود.



تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن