واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ایرانی و افغان این مردم مشترک - رضا بهار* داستان اینجاست که ما حتی زمانی که دچار جنگی نابرابر و تحمیلی بودیم، مرزهایمان را در برابر آوارگان جنگی افغانستان نبستیم.
داستان این جاست که ما در شرایط بسیار سخت و در روزهای تحریم های گسترده اقتصادی و سیاسی، افغان ها را چون برادران و خواهران خود در کنارمان پذیرفتیم. نمی خواهم بگویم که ایران برای مردم افغانستان ، مردمی که گویی دنیا چیزی جز فغان و در به دری برایشان نمی خواهد بهشت موعود است، ولی منصف که باشیم می بینیم اگر حتی کسانی چنین ادعایی را مطرح هم کنند، بیراهه نرفته اند. به عنوان یک روزنامه نگار ایرانی باید بگویم که من همیشه با افغان ها زندگی کرده ام. به سالهای کودکی ام که نگاه می کنم می بینم همه نانواهای شهر ما سمنان افغان بودند. ما چه می خواستیم و چه نمی خواستیم نان گرم هر روزمان را از دست یک افغان می گرفتیم در شهری که او میهمان ما بود و در کنار ما زندگی می کرد و حتی با مردم ما وصلت کرده بود و ما حتی با مردمش وصلت می کردیم. سوای همه اشکالاتی که حاصل جنگ بود، حاصل بی عدالتی، مشکلات اجتناب ناپذیر اجتماعی و فرهنگی و همه آن سرنوشتی بود که قدرتهای بزرگ برای تحمیل خواسته هایشان در این منطقه به ما تحمیل کردند و می کنند، ایرانی و افغان به سبب همین دردهای مشترک در پیوندی تاریخی به هم پیوسته اند و ما مردم مشترک گاه حتی تا آنجا پیش رفته ایم که صحبت از جدا کردن ایرانی و افغان بیهوده است. این واقعیتی است که نگاهی گذرا به برخی مناطق ایران به ویژه منطقه های شرقی به صورتی غیر قابل انکار مشهود است. البته این هم واقعیت است که ورود سیل عظیم مهاجران افغان به ایران که آمارهای غیر رسمی شمار آنها را حتی تا پنج میلیون نفر تخمین می زنند، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به بار آورده که البته ایران در کنار همه شاید سخت گیری ها و واکنش های خواسته و ناخواسته اش ، چون مادری مهربان همه را تا به امروز برتافته است و مهاجران افغان تلخ یا شیرین در همه این سالها در ایران در کنار ما زندگی کرده اند و آغوش مادرانه ایران را تجربه کرده اند. اما همین را اروپای ثروتمند فارغ از مشکلات اقتصادی، اروپایی که تحریم نیست، نمی تواند برای مهاجرانی که امروز از چنگ کشتار و جنگ خانمانسوز می گریزند، انجام دهد؛ همان آوارگانی که قرار گرفتن در "میانه" ی دعوای شرق و غرب آن ها واداشته برای رسیدن به جزیره های امن پشت درهای اروپا صف بکشند و حقارت تحمل کنند. اتحادیه اروپا، یعنی منطقه ای که 28 کشور عمدتا ثروتمند را در خود جای داده، حتی حاضر نیست نصف نصف این تعداد مهاجری را که ایران در سالهای بسیار سخت پذیرفت، بپذیرد. شاید انتقادهای زیادی هم به ما ایرانی ها وارد بود که رفتار مناسبی با مهاجران افغان نداشته ایم، اما ما دست خالی این کار را کردیم و چند میلیون مهاجر را دست کم از کشته شدن در آتش جنگی ناخواسته و تحمیلی نجات دادیم. گناه ما مردم خاورمیانه چیست؟ گناه ما چیست که در میانه شرق و غرب عالم قرار گرفته ایم و سرزمین مان به محلی برای کارزار شرق و غرب بدل شده است؟ همین افغان همین عراقی همین آفریقایی که از مرگ رد شده تا خود را به ساحل سبز آرامش در اروپا برساند خود را کجا یافته ؟ جز پشت درهای بسته؟! و چرا مجبور به ترک خانه و کاشانه اش شده ؟ جز این که به خاطر قرار گرفتن در "میانه" ی دعوا مجبور شده بگریزد؟ اروپاییانی که دم از حقوق بشر می زنند اروپاییانی که منتظرند یک اتفاق اجتناب ناپذیر اجتماعی نظیر کشته شدن "ستایش قریشی" دختر بچه افغان به دست نوجوان ایرانی را چنان بزرگنمایی کنند تا فکر رعایت شدن حقوق مهاجران و اقلیت ها در ایران را در ناخودآگاه افکار عمومی جهان ایجاد کنند، خود چه کرده اند؟ جز این است که به واسطه توسعه طلبی و رقابت قدرتها در منطقه ی ما، سالهاست که روزانه به صدها کوچک و بزرگ تجاوز می شود، صدها زن و کودک در منطقه کشته می شوند و این قدر این کشته شدن ها زیاد شده که حتی دیگر نزد رسانه های غربی و حتی داخلی ارزش خبری هم ندارد وهمه به آن به عنوان یک خبر خنثی نگاه می کنند؟! جالب این جاست که اگر یک غربی متجاوز یا گردشگر در این "میانه" یا هرجای دیگری بمیرد یا کشته شود، حکایتش به سرعت خبرساز می شود. مرگ ستایش قریشی دختر کوچک افغان دل همه ما ایرانیان و افغانها را به درد آورد دل ما که به دردی مشترک دچاریم. این همه توجیه این رفتار نادرست نوجوان ایرانی نیست. اما سوال من روزنامه نگار ایرانی این است که آقای غرب تو با با مردمی که به اجبار ترک خانه و کاشانه کرده اند چه کرد ه ای؟ چرا فرزندان مهاجران امروز در اروپا بمب منفجر می کنند؟ چرا به داعش ملحق می شوند چرا آن ها میزبانان خود را در عملیات های تروریستی می کشند؟ این را با اطمینان و افتخار می توان گفت که زندگی برای مهاجر افغانی در ایران با همه تلخ و شرینش او را دیگر در مسیر افراطی گری و تروریسم قرار نخواهد داد چه بماند و چه به کشور خود یا هرجای دیگری برود. -------------------------------------------------------------------------------* کارشناس خبر - ایرنا
13/02/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]