واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی: بخشی از جلسه نهم تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی درخصوص تشکیل واحد اطلاعات سپاه، به اعلام تمایل انجمن حجتیه مبنی بر حضور در واحد اطلاعات سپاه و انجام فعالیت اطلاعاتی اختصاص دارد. مشروح این بخش از گفتگو به نقل از کتاب خاطرات شفاهی دکتر محسن رضایی با عنوان "راه" به شرح ذیل است:ایشان در این بخش از جلسات تاریخ شفاهی به حضور شش ماهه اعضای انجمن حجتیه در اطلاعات سپاه به درخواست و تمایل خودشان، و قطع همکاری با آنان از طرف سپاه به دلیل عدم انجام کارهای اطلاعاتی و پیگیری امور تشکیلاتی خود اشاره می نمایند. مشروح این بخش از گفتگو به نقل از کتاب خاطرات شفاهی دکتر محسن رضایی با عنوان "راه" ( در شرف انتشار) به شرح ذیل است: الف: اطلاعات سپاه و انجمن حجتیه[1] دکتر محسن رضایی: من قبل از ورود به اطلاعات سپاه با مقام معظم رهبری سابقه دوستی و مراوده داشتم. بعد از تشکیل واحد اطلاعات سپاه پاسداران، یک روز ایشان با من تماس گرفتند و افراد مختلفی را که استعداد کار اطلاعاتی داشتند، به من معرفی کردند، البته برخی از اینها انجمن حجتیه ای از کار درآمدند. آنها به آقا مراجعه کرده و گفته بودند مایل به کار اطلاعاتی هستند. آقا فرمودند شما ببینید می توانید از اینها استفاده کنید؟ من با این گروه که برادری به اسم آقای فراهانی در رأس آنها بود، جلسه گذاشتم و پرسیدم شما چند نفر هستید؟ گفت: گفتند پانزده تا بیست نفر. من دیدم امکان و توان خوبی است اگر بتوانیم بیست نفر کادر را یکباره به اطلاعات سپاه اضافه کنیم، کمک زیادی به ما خواهد شد. با ایشان صحبت کردم و گفتم من بخش امنیت اطلاعات سپاه را به شما می دهم. آنها بسیار خوشحال شدند، چون فکر نمی کردند ما بخش امنیت را به آنها بدهیم. مطلبی که ذهن من را فعال کرد و مجذوب این گروه شدم، این بود که بسیار منطقی و مستدل حرف می زدند و در ترسیم چارت های تشکیلاتی و بیان و کلام بسیار مسلط بودند. عبداللهی: البته دارای تشکیلات هم بودند. دکتر رضایی: من بعداً فهمیدم این گروه به دلیل کار تشکیلاتی و ارتباط فکری که با یکدیگر دارند، بیان و سخن هریک از آنها چکیدة بیانات و تفکرات تشکیلات سیاسی آنها است. ♦: این افراد به کجا وابسته بودند؟ دکتر رضایی: من بعداً فهمیدم که از اعضای انجمن حجتیه هستند. البته انصافاً انسان های متدینی بودند. نمازشان را خوب می خواندند و این رفتار هم روی من بسیار اثر گذاشت. یعنی تدین و بیانشان نظر مرا جلب کرد و من بیش از اندازه به آنها امید بستم. احساسم این بود که ما به زودی می توانیم امنیت کل کشور را در اختیار بگیریم و به گروه های دیگری که در مقوله امنیت فعالیت می کنند، بگوییم صحنه را ترک کنند. ما گروه حجتیه را در کلیسایی که چند خانه خالی در اطراف آن بود و مسئولان آن بعد از پیروزی انقلاب از ایران رفته بودند، مستقر کردیم، امّا کمی بعد از اینکه فعالیت های خود را شروع کردند، متوجه شدم بااینکه مسائل را خوب تحلیل می کنند، ولی باوجود اصرار و فشار من برای ورود به حوزه های اجرایی و عملیاتی و درگیری ما با گروهک فرقان و بروز آشوب در منطقة کردستان و نیاز مبرم به کارهای اطلاعاتی و امنیتی، خبری از تحرک اطلاعاتی در بین این گروه نیست. آنها تحلیل می کردند، تحلیل های خوبی هم می کردند، بولتن های خوبی تهیه و تنظیم می کردند که ما آن را برای مسئولان نظام می فرستادیم، امّا عملیات اطلاعاتی انجام نمی شود یا اطلاعات مورد نیاز برای اجرای عملیات تهیه نمی شود. کم کم داشتم ناامید می شدم که دو سه نفر از دوستان داخل این تیم مثل آقای ادیب و چند نفر دیگر به من خبر دادند که آقایان کار تشکیلاتی می کنند و ما متوجه شدیم اینها طوری عمل می کنند که هروقت لازم شد از سازمان سپاه بروند. از این زمان برای من مسلم شد که ما باید برای امنیت، سازماندهی جدیدی انجام دهیم. تا این لحظه ما فرصت را از دست داده بودیم و فکر می کنم چهار الی پنج ماه فرصت خیلی خوب و طلایی را تلف کرده بودیم. ولی با آمدن بعضی از دوستان مثل آقای منصور عباسی و آقای جواد جمالی و دوستان دیگر، بخش امنیت اطلاعات را از آنها گرفته، به آقای جمالی سپردیم و درحقیقت امنیت اطلاعات دوباره و از نو شکل گرفت. ♦: آقای رضایی بحث انجمن حجتیه بحث مهمی در این دوره از حیات اطلاعات سپاه است. اکنون بعد از گذشت بیش از سی سال، آیا می توانید آن را یک جریان نفوذی بخوانید. پرسش اصلی من این است که آنها همه چیز را به آقای ... تحویل دادند یا اینکه چون تشکیلاتی بودند، بعضی چیزها را با خود بردند؟ دکتر رضایی: نمی توانم بگویم آنها در اطلاعات سپاه نفوذ کرده بودند. ♦: پس چرا به کارشان پایان دادید؟ دکتر رضایی: به دلیل اینکه اهل انجام دادن کار اطلاعاتی نبودند و روحیه و انگیزة فعالیت اطلاعاتی را نداشتند. دوم اینکه، ساختار تشکیلاتی شان را حفظ کرده بودند. من خودم وقتی به اطلاعات آمدم، از تشکیلات مجاهدین انقلاب استعفا دادم و اعتقاد داشتم کسانی که در بخش های حاکمیتی مثل سپاه، بسیج و اطلاعات کار می کنند، نباید عضو احزاب سیاسی باشند. هنوز امام دراین باره سخنی نگفته بودند که من خودم استعفا دادم. وقتی فهمیدم آقایان هنوز با انجمن حجتیه ارتباط تشکیلاتی دارند و تا حالا کار برجسته ای جز تحلیل کردن و تهیه بولتن انجام نداده اند، به کارشان پایان دادم. این یکی از مشکلاتی بود که ما در سازماندهی با آن مواجه شدیم، ولی... ♦: تصمیم شما بازتاب خاصی هم داشت؟ حذف آنها واکنشی به همراه نداشت؟ دکتر رضایی: نه. هیچ واکنشی نداشت، لیکن بعداً فهمیدیم که این افراد با آقای فوزی که بعد از انقلاب مسئول اسناد به دست آمده از ساواک بود، ارتباط داشتند. شاید همکاری نکردن آقای فوزی با ما تاحدودی به اختلافات ما و گروه انجمن حجتیه برمی گشت. منظورم این است که تاحدی در روند سازماندهی و شکل گیری واحد اطلاعات سپاه تأخیر پیش آمد. ♦: اگر اجازه دهید، من یک سؤال بپرسم. به این سادگی از این بحث عبور نکنیم. آیا بعد از تصمیم شما، آنها به دفتر نخست وزیری متصل شدند؟ آیا به آیت الله خامنه ای هم گزارشی دادید که...؟ دکتر رضایی: من برای آقا قضیه را توضیح دادم. به آقا گفتم چون فعّال نبودند، ما افراد دیگری را گذاشتیم، آقا هم واکنشی نشان ندادند. به ایشان گزارش دادم که آنها فعالیت زیادی نداشتند و ما تیم را عوض کردیم. ♦: آیا در این دوره احتمال نفوذ در سازمان اطلاعاتی یا ضداطلاعاتی و بخش حفاظت اطلاعات را می دادید؟ دکتر رضایی: نه، شما همه اش دنبال این هستید که بگویید این انجمنی ها همه جا نفوذ کردند. [با خنده] بله، ما از ابتدا احتمال نفوذ در اطلاعات سپاه را می دادیم بر همین اساس، تشکیلات منسجم و منظمیدراین زمینه داشتیم. [1]. انجمن حجتیه در سال 1332 به رهبری یک روحانی به نام شیخ محمود حلبی با نام انجمن ضدبهاییت و سپس انجمن حجتیه و با هدف فراهم کردن زمینه ظهور امام زمان(عج) و مقابله با بهاییت به وجود آمد. رویکرد انجمن به دین و جامعه بر دو موضوع کلیدی متمرکز بود: پرهیز از مبارزه سیاسی با استبداد و بی تفاوتی به گسترش فساد به عنوان بستر لازم برای ظهور امام زمان. فعالیت این انجمن در سال 1362 غیرقانونی اعلام شد. [2]. هنرجوی سال سوم هنرستان شرکت نفت.
چهارشنبه ، ۱۵اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]