واضح آرشیو وب فارسی:الف: واکننشهای سلیقهای به زندگی «سلبریتی»ها!
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۲۲
عکس های بی حجاب یک شخصیت هنری، علمی، سیاسی در شبکه های مجازی منتشر می شود؛ یکی از همین شخصیت ها ازدواج مجدد می کند؛ یک سیاستمدار از جناح خود نقدهای شدیدی می کنید؛ یک هنرمند آهنگی می خواند که متفاوت از کارهای قبلی او است؛ مواردی از این دست در فضای مجازی و جراید بسیار دیده شده است. اما نگاه خاص مردمی به چنین اتفاق عام قابل توجه است.به گزارش ابتکار، جایگاه قضاوت اخلاقی و به عبارتی برخورد سلیقه ای و انتخابی افراد با زندگی خصوصی هنرمندان، سیاستمداران و فوتبالیست ها آن ها را گاه تا مرز نابودی پیش می برد.هرچند بسته به محبوبیت و شهرت اشخاص، گروهی از افراد جنجال به راه می اندازند که چرا؟ برای چه؟ برای آن ها فرق نمی کند استاد شجریان است یا سوشا مکانی؛ مینو خالقی است یا ساسی مانکن! عده ای نیز نگاه «طرفدارمحور» دارند و وقتی «سلیبریتی» حرکتی غیرمتعارف با جامعه انجام می دهد در هر صورت از او طرفدرای می کنند. در این میان برخی «ناممحور» هستند، بر اساس سوابق آن شخص را فردی درست و خوب تلقی می کنند، حال هر اشتباه غیر متعارفی از او سر بزند؛ کارش صحیح است و همین گروه با افراد دیگر به شدت مخالف هستند و تمام سعی خود را می کنند که سلیبریتی مورد نظر را تخریب کنند.نام این افراد را نمی توان «مردم» گذاشتدخالت در زندگی شخصی افراد با افزایش و رواج شبکه های اجتماعی بسیار شده است. هرچند بازیگران، خوانندگان، فوتبالیست ها و حتی شخصیت های سیاسی بدشان نمی آید مطالبی از آن ها منتشر شود و اسمشان روی زبان ها بیفتد؛ اما بسیاری از آن ها دچار «دخالت سلیقه ای گروهی از مردم در زندگی شخصی» می شوند. این عبارت به این معنا است که افراد جامعه بر اساس سلیقه و شناخت نسبی از شخصیت مورد نظر نوعی واکنش نشان می دهند که این واکنش ها گاه به نفع سلبریتی است و گاه به ضرر وی. اتفاقاتی مانند ازدواج مجدد یک هنرمند و یا پوشش نامناسب یک شخصیت سیاسی با واکنش هایی از جانب برخی افراد همراه بوده و بسته به نگاه سلیقه ای آن ها ممکن است شخص قربانی این برخورد شود.نادر صادقیان، جامعه شناس می گوید: جامعه ما در شبکه های مجازی در تشخیص اهم و مهم وضع نامناسبی دارد. در جامعه ای که بسیاری از آسیب های اجتماعی وجود دارد چرا مردم به موارد ناچیز می پردازند. به عقیده من این افراد را مردم نمی توان نامید؛ چرا که در اقلیت هستند و کل مردم نیستند. نبود سرگرمی مناسب و در میان افراد باعث حضور بیشتر در فضاهای مجازی شده و نهایتا به دخالت افراد در زندگی خصوصی شخصیت ها دامن می زند. این جامعه شناس برخورد افراد با شخصیت های سیاسی و هنرمند و افراد رسانه ای را جدا دانسته و می افزاید: یک هنرمند حوزه شخصی برجسته ای دارد و زندگی او با زندگی یک شخصیت سیاسی متفاوت است.هرچند ما به لحاظ تاریخی واجتماعی در به رسمیت شمردن مردم در عدم دخالت در حوزه شخصی ضعیف هستیم و باید بدانیم حوزه زندگی شخصی فلان آدم به ما ارتباطی ندارد. صادقیان تعریف مشخصی از «هنرمند» را در نظر گرفته و اشخاصی را که در حال حاضر در فضای مجازی چهره شده اند را در جرگه یک هنرمند نمی داند. وی در پاسخ به این سوال که آیا هنرمندانی هستند که خود با انتشار برخی مطالب به دنبال دیده شدن در فضای مجازی باشند؟ می گوید: نام این افراد را نمی توان هنرمند گذاشت. این افراد وجود دارند و تاثیرات چنین رفتارها نیز ناپایدار و سطحی است و بیشتر به توسعه فضای مجازی در سال های اخیر بازمی گردد. هرچند بنده دامن زدن به این نوع رفتارها را صحیح نمی دانم.هیاهوی بسیار برای هیچاین پژوهشگر فرهنگی می گوید: ما جامعه هیجان زده ای داریم، یک فن آوری وارد شده و برخورد های احساسی و عاطفی بسیار کورکورانه در آن شکل می گیرد. وی در ارتباط با انتشار تصاویر خصوصی برخی افراد در فضای مجازی و برخورد برخی افراد می گوید: در زندگی خصوصی نباید قضاوت کرد و از همه مهمتر جایی که جرم صورت نگرفته نباید قضاوتی صورت گیرد. «قضاوت اخلاقی» دشوارترین کار است که در کشور ما به راحتی انجام می شود.در ارتباط با نوع برخورد و سلیقه ای مردم(اقلیت افراد) با اتفاقات سلیبریتی ها می گوید: ازدواج مجدد که منع قانونی هم ندارد برای برخی افراد مانند هنرمندانی که سنی از آن ها گذشته و براساس رفتارهای که در طول دوران هنری خود به جامعه نشان داده اند، کمتر قضاوت اخلاقی می شوند اما در دنیای سیاست این وضعیت متفاوت است. یک ابزار قانونی وجود دارد که به بررسی صلاحیت آن شخص می پردازد. و دیگری ملاک حال افراد است که اگر جرمی اجتماعی نیز مرتکب شده اند در حال حاضر چگونه هستند. صادقیان می گوید: برای افراد فرقی نمی کند که شخص از چه حوزه ای است یا در چه جناحی فعالیت می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]