محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829793032
زندگی به این زیبایی، تو از آخرش حرف می‌زنی؟!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۱
یادم هست روزی با احمد حرفمان گل انداخته بود و بحث به اینجا کشید که به او گفتم مسیر زندگی تهش چیست؟ آخر چه می‌خواهد بشود؟ به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، احمد از این سؤال من خندید -غالباً لبخند به لب داشت- و گفت: "مسیر زندگی به این زیبایی، آن‌وقت تو از آخرش حرف می‌زنی؟ از بودن در مسیر و عبور از این راه لذت ببر". آن روز بحث به همین‌جا ختم نشد و من باز برایش در مورد زندگی فلسفه‌بافی کردم و او هم نظرش را تغییر نداد. چیزی که در مورد زندگی می‌گفت با چیزی که از او می‌دیدی تفاوتی نداشت. هرکسی در کنار او بود، از حضورش لذت می‌برد. او از هنرمندان با اخلاق و مردمی بود. هنرمندی که با تمام وجود برای مردم و شاد کردن آن‌ها همت می‌کرد. احمد یک تواضع و فروتنی خاصی داشت. احترامش به مردم واقعاً ستودنی بود و به خاطر همین هم باعث شده بود مردم خیلی دوستش داشته باشند. وقتی خبر فوتش را شنیدم، باورم نمی‌شد؛ مگر می‌شود احمد نباشد؟! گفتند مراسم روز کارگر، خبرنگاران را دعوت کرده بودند سالن کارگران -من آن روز نتوانستم به این آفیش بروم- و احمد آخر این برنامه که برای تجلیل از کارگران نمونه بود، یک‌دفعه می‌افتد و تمام... . اول اردیبهشت‌ماه، جشن میلاد امام علی (ع) در محل دریاچه گلبهار، برنامه جشن ولایت داشتیم. یادش بخیر، احمد مجری بود. سنگ تمام گذاشت. مردم گلبهار را واقعا شاد کرد. برنامه که تمام شد، برای 31 اردیبهشت برنامه‌ریزی کردیم که یک جشن دیگر در گلبهار برگزار کنیم ولی حالا... احمد زیر قولش زده و دیگر نیست. هروقت به مرگ احمد فکر می‌کنم، بغضم می‌گیرد؛ به آخر این زندگی، به آخر این گزارش... و احمد دوباره در من نجوا می‌کند: "مسیر زندگی به این زیبایی! آن‌وقت تو از آخرش حرف می زنی؟ از بودن در مسیر و عبور از این راه لذت ببر". اسماعیل عرب، خبرنگار ایسنا، منطقه خراسان انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
-
گوناگون
پربازدیدترینها