محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841978781
روایت سرلشكر رضایی از جریان انهدام گروهك فرقان
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به مناسبت سالروز شهادت استاد مطهری، روایت سرلشكر رضایی از جریان انهدام گروهك فرقان تهران-ایرنا-به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری، برای نخستین بار بخشی از ناگفته های تاریخ انقلاب اسلامی درباره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهك فرقان توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد.
به گزارش روز یكشنبه ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی، در روایت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است: اگر ما شهید مطهری،شهید مفتح و شهید عراقی را از دست نداده بودیم، اینها می توانستند كمك مؤثری به امام (ره) و ادامه انقلاب كنند. در جریان انقلاب فرهنگی، خلأ مطهری را كاملاً حس كردیم. امروز كه بحث از علوم انسانی در ایران می شود و تأكید می شود كه علوم انسانی باید اصلاح بشود، ما خلأ شهید مطهری را بیشتر احساس می كنیم.*متن خاطره دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام كه در آن دوره، مسئولیت وقت اطلاعات سپاه را در اختیار داشت، به شرح زیر می باشد:واقعه شهادت استاد شهید آیت الله مطهری یكی از ضایعات سنگین برای انقلاب و نظام اسلامی بود. شخصیتی كه مردم و انقلابیون، انقلاب را با آرا و نظرات وی می شناختند و می توان وی را تئوریسین انقلاب اسلامی ایران دانست. در مقام بالای آن شهید فرزانه همان بس كه حضرت امام (ره) او را پاره تن و حاصل عمر خود می دانست. این ضایعه دردناك توسط گروهكی تروریستی به نام فرقان كه در ایدئولوژی خود دچار گمراهی شده و راهكار مقابله با اندیشه ها را ترور می دانست، انجام شد. متاسفانه پس از شهادت آیت الله مطهری، چند نفر دیگر نیز توسط این گروه منحط ترور شدند و ما چون خیلی دستمان پر نبود و تنها توانسته بودیم سرنخ هایی از خانه های تیمی فرقان به دست آوریم ، خجالت می كشیدیم پیش امام برویم. البته، راجع به حوادث كردستان خدمت امام می رسیدیم، اما درمورد فرقان حرفی نمی زدیم. چند ترور دیگر هم توسط فرقان انجام گرفت كه برخی مانند ترور شهید قرنی موفق و برخی مانند ترور آقای هاشمی رفسنجانی ناموفق بود، همچنین در سوء قصد این گروه به مقام معظم رهبری، ایشان جانباز شدند.مسئولیت عملیات بر عهده اینجانب بود. درعین حال، بچه های عملیات، تعقیب، مراقبت و شنود همگی با هماهنگی كامل دراختیار آقای محمدعلی رمضانی بودند و من به آنها گفته بودم كه عملیات را با رمز "یا زهرا" آغاز كنند. به بركت اسم حضرت زهرا (س) این عملیات با موفقیت كامل همراه بود و بدون آنكه كسی از بچه های ما شهید شود، همة آنها را دستگیر كردیم ، درحالی كه تمام اعضا و خانه های تیمی گروه فرقان، اسلحه ، نارنجك، مواد منفجره و تجهیزات دیگر در اختیار داشتند.آن زمان بعضی می گفتند كه باید به خانه های تیمی حمله و با دستگیری ساكنان این خانه ها بقیه اعضا را دستگیر كرد، اما ما بر مبنای سابقه كار چریكی در دوره قبل از انقلاب می دانستیم اگر در آنها هوشیاری به وجود بیاید، همة سرنخ ها نابود می شود و از آن به بعد، شناسایی و یافتن بقیه افراد سخت می شود. درمورد فرقان نیز چون مطمئن نبودیم می توانیم گودرزی رهبر گروه را دستگیر كنیم، لذا تدابیری انیشیدیم تا بتوانیم به سران و كادر فرماندهی فرقان دست پیدا كنیم. این نكته سبب تردید بیشتر در حمله به خانه های تیمی فرقان می شد.حتی در شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز مسئلۀ فرقان به عنوان یك مأموریت مطرح نبود. شورای فرماندهی سپاه در چارچوب اساسنامة سپاه عمل می كرد، حال آنكه طرح تشكیل واحد اطلاعات و بررسی های سیاسی در اساسنامة سپاه نبود. واحد اطلاعات سپاه برمبنای نیازهای زمان و حوادث ایجاد شد و حضرت امام حامی ما بودند و مرتب خدمت ایشان می رسیدیم و از آن حضرت كسب اجازه می كردیم.آن موقع، بحث های مطرح در صحنه سیاسی كشور بحث های دیگری بود و اگر احیاناً كسی به مسائل امنیتی توجه هم می كرد، برای مقابله با آن راهكار نداشت یا نمی دانست چه كاری باید بكند. بسیاری از افراد باورشان نمی شد كه اطلاعات سپاه بتواند چنین كارهایی را انجام دهد. لذا من با دوستان می نشستم و تصمیم گیری می كردم. همه این اقدامات كاملاً خودجوش بود. دوستان ما در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز از روی تعهد و علاقه ای كه به انقلاب داشتند، بدون اینكه كسی به آنها چیزی بگوید، دور هم جمع شدند و گفتند باید فكری كرد چون ممكن است گروه فرقان افراد دیگری را هم شهید كند. پس باید كاری كرد. من تشخیص دادم با امكانات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نمی توان كار اساسی انجام داد. در سپاه نیز كسی به ما چیزی نگفت و این برداشت خودم بود كه اگر تشكیلات اطلاعاتی و امنیتی برای كشور درست نكنیم كه قادر باشد حوادث را به صورت فنی و سیستماتیك دنبال كند، درعمل نمی توان كاری انجام داد. گروه فرقان ممكن است فردا چند نفر دیگر را شهید كند، مگر اینكه ما سازمان اطلاعاتی جامع درست كنیم. كسی به ما نگفت شما سازمان اطلاعاتی درست كنید؛ همۀ این اقدامات از فضای خودجوش انقلاب نشات می گرفت.چون برای ما مهم بود كه بدون ازدست دادن زمان اگر افراد یا خانه های تیمی دیگری هنوز وجود دارد، سریع به آنها دسترسی پیدا كنیم. احتمال می دادیم بتوانیم در 48 ساعت اول، اطلاعات دست اول كسب كنیم. لذا بسیاری از دوستان ما در دو روز اول برای یك لحظه خوابشان نبرد و پای كار ماندند. از طرف دیگر، دستگیرشدگان قریب به پنجاه نفر بودند كه می بایستی اطلاعات آنها گرفته شده و بعد از تطبیق دادن، اطلاعات تكمیلی از آنان گرفته می شد. به همین دلیل، وقت زیادی لازم بود و اگر دوستان ما می خواستند به سبك اداری فقط در روز هشت ساعت كار كنند، شاید دو تا سه ماه طول می كشید تا بتوانند تمام افراد گروه فرقان را تخلیۀ اطلاعاتی كنند، ولی در 48 ساعت، همة كارها را انجام دادند. یكی از كارهای خوب دوستان ما برخورد اعتقادی با اعضای دستگیرشده فرقان و پرهیز از موضع قدرت و حكومت بود. لذا خیلی از آنها نهایت همكاری را داشتند.نوعی اعتماد ایجاد شده بود و دوستان ما به اینها مرخصی می دادند می رفتند به خانه هایشان سر می زدند. طرف جزء شبكه ترور بوده و در ترور چندین نفر دخالت مستقیم و غیرمستقیم داشته است، امّا چون بحث انتقام گیری نبود، دوستان ما به محض اینكه می دیدند یك نفر فریب خورده اشتباه كرده و همكاری می كند، به او مرخصی می دادند در واقع مرخصی دادن به زندانی ها از اوایل انقلاب و توسط دوستان ما ابداع شد و یك نوآوری بود.آقای گودرزی، در همان 48 ساعت اول همه چیز را لو داد. بقیه یاران او نیز با ما همكاری كردند. یكی از كمك های خیلی خوب این بود كه نه تنها آقای گودرزی همة اطلاعاتش را داد، بلكه وقتی یكی از دوستانش را كه حرف نمی زد با او روبه رو كردیم خیلی راحت اعتراف كرد. آقای گودرزی به آنها می گفت كه من خودم همة اطلاعات را داده ام؛ شما چرا مقاومت می كنید؟ شما هم اطلاعات خود را بدهید.هنگامی كه گروه فرقان را دستگیر و تخلیه اطلاعاتی كردیم ، من خودم را آماده كردم كه با اطلاعات كامل خدمت حضرت امام برسم و گزارش بدهم كه ایشان به علت عارضه قلبی برای معالجه به بیمارستان قلب تهران انتقال یافتند. به بیمارستان رفتم، زیرا امام به سبب شهادت شهید مطهری خیلی متأثر شده بودند. وقتی من ازطریق آقای صانعی برای اولین بار در قم خدمت [امام] رسیدم و به ایشان گفتم ما كار روی فرقان را شروع كرده و سرنخ هایی به دست آورده ایم، امام خیلی خوشحال شدند.ایشان به من وقت دادند و من خدمت امام رفتم. این چهارمین بار بود كه امام را از نزدیك می دیدم. یك بار قبل از پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه امام را دیده بودم. یك بار هم فكر می كنم بعد از فروردین سال 58، بار سوم در تیر یا خرداد سال 58 خدمت امام رسیدم و درباره گروه فرقان به ایشان توضیح دادم و گفتم دوستان ما كار را شروع كرده و سرنخ هایی هم به دست آورده اند كه امام خوشحال شدند. این خوشحالی در چهره امام آشكار بود. امام برای بچه های اطلاعات سپاه دعا كردند. خیلی راضی بودند. فكر می كنم این گزارش در روحیة امام تأثیر مثبتی داشت. البته، خیلی مشكل بود در زمانی كه امام روی تخت بیمارستان بستری است، گزارش های حساس امنیتی بدهی، اما من هم به دلیل آنكه امام از روحیه خوبی برخوردار بودند و هم اخبار و اطلاعات خوشحال كننده بود، این كار را كردم و امام نیز بچه ها را دعا كردند. برخی اوقات گزارش مكتوب هم می دادم، منتها به دلیل آنكه مسائل سرّی بود، معمولاً حضوری خدمت امام(ره) می رسیدم. بااین حال، گزارش های مكتوبی كه به امام می دادم هم موجود است.آن موقع، دكتر حسن عارفی مسئول تیم پزشكی امام بود. هنگامی كه من به سید احمد آقا گفتم: می خواهم خدمت امام بیایم و راجع به قضیه فرقان به ایشان گزارش بدهم تا هم خوشحال شده و هم در جریان امور باشنداحمد آقا گفت: این كار تقریباً شدنی نیست.پرسیدم چرا؟احمد آقا گفتند آقای دكتر عارفی گفته هیچ كس ـ بجز یكی دو نفر از بستگان نزدیك ـ حق ندارد امام را ببیند. اعضای شورای انقلاب هم چند روز است منتظر ملاقات با امام هستند، امّا دكتر عارفی اجازه ملاقات نداده است. حالا منتظر باش ببینم چه كار می توان كرد. فردای آن روز به من اطلاع دادند می توانی امام را ملاقات كنی. من وارد اتاق بزرگی شدم كه امام آنجا بستری بود و به نقطه ای خیره شده بود. آقای دكتر عارفی هم در انتهای اتاق ایستاده و چپ چپ به من نگاه می كرد. من كنار تخت امام رفتم و آن بزرگوار سرشان را برگرداندند. من امام را بوسیده و از فاصلة نزدیك به گونه ای كه آقای عارفی متوجه نشود، برای امام تعریف كردم كه ما گروه فرقان و رهبر آنها را دستگیر كرده و وی اعتراف كرده كه انگیزه اش از این كارها چه بوده است. بعد توضیح دادم كه اینها برنامة خیلی وسیع تری داشتند و می خواستند خیلی از آقایان را شهید كنند، ولی الحمدالله همگی دستگیرشده اند. امام خیلی خوشحال شدند و سپس خداحافظی كرد م و از بیمارستان بیرون آمدم.سال ها بعد و در زمان رحلت حضرت امام، دكتر عارفی با دیدن من گفت آقای رضایی بیا خاطره ای را برای شما تعریف كنم. آن موقع كه شما به بیمارستان قلب آمده و در گوش امام حرف می زدی، من خیلی تعجب كردم. تعجب من از دو جهت بود: یكی اینكه علی رغم آنكه من گفته بودم هیچ كس نباید امام را ملاقات كند، اما چرا احمد آقا اصرار می كردند كه شما امام را ببینی. من مرتب به ایشان می گفتم مصلحت نیست و تنها دو یا سه نفر از بستگان نزدیك می توانند با ایشان ملاقات داشته باشند امّا شما كه از بستگان امام نبودید، با ایشان ملاقات می كردید. تا مدت ها نمی دانستم چرا شما می آیی و با امام ملاقات می كنی. مطلب دوم كه سبب تعجّب من شده بود، این بود كه شما مثل بقیه فاصله ات را با امام حفظ نمی كردی و در گوش امام چیزهایی می گفتی. این كار تعجب من را بیشتر می كرد تااینكه بعدها یك بار دیدم كه شما به عنوان مسئول اطلاعات سپاه پاسداران مصاحبه كردی. تازه متوجه شدم عجب! این جوان مسئول اطلاعات كشور بوده و اخبار امنیتی را به امام می رسانده است.حادثه فرقان یكی از عبرت های تاریخ انقلاب است. همان گونه كه مقام معظم رهبری میان درس گرفتن و عبرت از تاریخ تفكیك قائل هستند، می توان گفت گروه فرقان یكی از عبرت های تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. تعدادی با شعار اسلام و متدین، نمازخوان، نمازشب خوان و دائم روزه دار آمدند و بهترین آدم های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. امّا با كار فرهنگی ای كه بر روی آنها شد، به شدت عوض شدند و فهمیدند كه اشتباه بزرگی كردند، طوری كه تا نزدیكی چوبه دار دغدغة این را داشتند كه آیا خدای متعال توبة آنها را پذیرفته است یا نه؟ آنها حتی پدر و مادر و خواهر و برادران خود را توجیه كرده بودند كه ما اشتباه كردیم. برای ما دعا كنید تا خدا توبه ما را بپذیرد. موضوع فرقان از آن نظر در تاریخ حادثة عجیبی است كه در یك انقلاب، عده ای متدین بهترین نیروهای انقلاب را به شهادت رساندند و بعد فهمیدند اشتباه كرده اند و تا آخرین دقایق عمر دنبال این بودند كه به هر طریقی شده توبه شان مورد پذیرش خدا قرار گیرد. سیام**3070**1446
12/02/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
روایت محسن رضایی از جریان انهدام گروهک فرقان
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵ ۰۰ به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری بخشی از ناگفته های تاریخ انقلاب اسلامی نخستین بار در باره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهک فرقان منتشر شد در بخشی از این نوشته از قول رضایی آمده است اگر ما شهید مطهری شهید مفتح و شهیدروایت محسن رضایی از جریان انهدام گروهك فرقان
روایت محسن رضایی از جریان انهدام گروهك فرقان به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری برای نخستین بار بخشی از ناگفته های تاریخ انقلاب اسلامی درباره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهك فرقان توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد به گزارش نامه نیوز از پایگاه اروایت رضایی از جریان انهدام گروهک فرقان
روایت رضایی از جریان انهدام گروهک فرقان اگر ما شهید مطهری شهید مفتح و شهید عراقی را از دست نداده بودیم اینها می توانستند کمک مؤثری به امام ره و ادامه انقلاب کنند در جریان انقلاب فرهنگی خلأ مطهری را کاملاً حس کردیم کد خبر ۵۸۵۳۰۲ تاریخ انتشار ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴ ۱۶ - 01روایت محسن رضایی از ماجرای انهدام گروهک فرقان
به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری بخشی از ناگفته های تاریخ انقلاب اسلامی نخستین بار در باره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهک فرقان منتشر می شود این نوشتار برگرفته از مجموعه خاطرات سرلشکر پاسدار محسن رضایی است که به تازگی در کتابی تحت عنوان راه منتشرناگفتههای محسن رضایی از ماجرای انهدام گروهک فرقان
به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری بخشی از ناگفته های تاریخ انقلاب اسلامی نخستین بار در باره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهک فرقان منتشر می شود این نوشتار برگرفته از مجموعه خاطرات سرلشکر پاسدار محسن رضایی است که به تازگی در کتابی تحت عنوان راه منتشرروایت محسن رضایی از انهدام گروهک عامل ترور شهید مطهری
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵ ۰۵ پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری خاطرهای را درباره چگونگی شهادت شهید مطهری و نحوه مبارزه با گروهک فرقان منتشر کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این نوشتار برگرفته از مجموعه خاطرات سرلشکر پاروایت محسن رضایی از انهدام گروهک فرقان
روایت محسن رضایی از انهدام گروهک فرقان بعد از شهادت شهید مطهری بعضی میگفتند که باید به خانههای تیمی گروهک فرقان حمله کرده و با دستگیری افراد این خانهها بقیه را دستگیر کنیم اما ما بر مبنای سابقه کار چریکی در دوره قبل از انقلاب میدانستیم اگر در آنها هوشیاری به وجود بیاید به-
سیاسی
پربازدیدترینها