واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۵
زهرا رسایی - روانشناس "بین خطوط برانیم" ، " گنبد کاووس منهای فقر" ، "محله عاری از دخانیات" ، "کمپین ارسال تصاویر مردمی با پوستر و عکس نامزدهای انتخاباتی مجلس دهم کمپین سه" ، "کمپین نه به کپی فیلم و سریال " ، "وارد حریم خصوصی دیگران نشویم" ، " قطره قطره برای صرفهجویی در آب" ، "دریافت درهای بطریها"، "اصلاح رانندگی" ، "نه به تصادفات جادهای" ، "یلدا بدون اینترنت" ، "کمپین شهروند سالم"، "نه به خرجکرد پولهای ارزی آزاد شده بعد برجام در خارج از مرزهای ایران"، "تعیین نام فرزند توسط مادر"، "نه به خشونت خانگی" و ... و ..... اینها همه عناوین چند چالش یا کمپین از صدها چالشی است که این روزها در فضای مجازی به راه افتادهاند، اما فارغ از اینکه اصولا به کدام یک از این موارد از نظر علم جامعهشناسی و ارتباطات میتوان عنوان کمپین را داد، چند نکته قابل توجه است. قریب 45 میلیون نفر در ایران از اینترنت استفاده میکنند و تنها شبکه تلگرام ٢٠ میلیون کاربر ایرانی دارد و ایران رتبه نخست استفاده از شبکه مجازی تلگرام را در دنیا دارد. حالا بعد از گذشت سه سال از طراحی تلگرام، دیگر برادران «دوروف» مطمئن شدهاند که بازارشان را نه در اروپا و آمریکا که باید در ایران جستوجو کنند؛ چرا که آمارهای سرور telegram.me که مربوط به ترافیک کانالهای تلگرام است و از ژوئن سال گذشته فعال شده است، نشان میدهد که کاربران ایرانی ٨١ درصد از ترافیک کانالها را در اختیار دارند. این حجم کاربر در صورت مدیریت درست و هوشمندانه میتواند ظرفیت بسیار خوب و مثبتی برای رشد و توسعه فرهنگی و سیاسی ایران باشد و یکی از فرصتهای این فضای مجازی تشکیل گروههای عمومی تحت عنوان کمپین است . کمپینها امروز دیگر ناشناخته نیستند و به صورت فعالانه به تمامی زندگی مردم نفوذ کردهاند. عموما با هر اتفاق یا پدیدهای شکل میگیرند و در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی زندگی ما ورود پیدا کردهاند و بعضا تاثیرگذار هم هستند. در واقع کمپینها تجلی بیرونی خواستههای ذهنی ما هستند؛ خواستههایی که مجرایی برای پیگیری آنها در بیرون یا وجود ندارد و یا کمتر دیده میشوند. اتفاقاتی را که میخواهیم در دنیای واقعی ببینیم، در کمپین مطرح میکنیم و به دنبال همراهانی هستیم تا به جمع آرمانیمان بپیوندند و در عینیت بخشیدن به تصویرمان، ما را یاری کنند. کمپینها در حقیقت تمرینی برای شروع حرکت جمعی و گروهی و همصدایی در پیگیری خواستهها هستند. گاهی کمپینها در اعتراض به برخی شرایط ریشه دارند و گاهی تایید برخی امور هستند و در واقع به طور کلی گاهی سلبی و گاهی ایجابیاند . شاید از این منظر باید از امکان تکنولوژیک اخیر ممنون باشیم که بستری را فراهم کرده تا پشت صحنه جامعه ما روی صحنه بیاید. گروهی شویم و با هم به اشتراک نظر و فکر برسیم و این موضوع فینفسه جای تقدیر دارد. اما این همه ماجرا نیست . بخش مهم ماجرا استفاده مطلوب از پدیدههاست. بنابراین شایسته است همگان به ویژه مسئولان در این زمینه پیشتاز باشند و به جای اینکه جلوی آن را بگیرند به فکر بهینهساختن این فرصت و هدایت آن به سمت اصلاح فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی باشند تا بتوان از این راه عادات نامناسب فرهنگی را اصلاح کرد، برخی خرافات را به حاشیه راند و ... و در این میان کمپینها میتوانند تاثیرگذار باشند؛ چرا که بیشتر بصورت خودجوش و برآمده از خود مردم و در پاسخ به یک نیاز در ایشان ایجاد میشوند و نهادهای رسمی کمتر در شکلگیری آنها نقش دارند. این کمپینها بدنبال نقشآفرینی اصلاحی و برآمده از یک جنبش مدنی اجتماعی غیررسمی هستند. اما همانطور که گفته شد مساله در مورد هدایت درست فضای مجازی است. در کشورهای توسعهیافته، گروههای مجازی نهادینه شدهاند و در حال تبدیل شدن به یک محفل اجتماعی یا نهاد اجتماعی هستند که قدرت هنجارسازی دارند. در غرب، نهاد فرهنگ، نهاد سیاست، نهاد آموزش و نهاد مذهب در کنار نهاد ارتباط جمعی شکل میگیرند؛ بنابراین ارتباطات مجازی از یک مدیریت منطقی در کنار سایر امور برخوردارند. اما متاسفانه در کشور ما ارتباطات مجازی و گروهسازیهای مجازی فاقد مدیریت صحیح و راهبرد هستند و تنها نهادهای نظارتی امنیتی آن هم عموما با رویکرد سلبی به آنها سرک میکشند و روندشان را دنبال میکنند که این مساله در درازمدت پاسخگو نیست و باید برای آن فکری کرد. از این رو به نظر میرسد در این مورد: باید چشمها را بشوییم و جور دیگر ببینیم انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]