تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر اراده قوى باشد، هيچ بدنى براى انجام دادن كار، ناتوان نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816605263




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«ببری خان» سوگلی ناصرالدین شاه+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
«ببری خان» سوگلی ناصرالدین شاه+عکس
«ببری خان» سوگلی ناصرالدین شاه+عکس هنگامی كه درباریان و كسان دیگر مورد غضب خود شاه قرار می‌گرفتند متوسل به ملیجك می‌شدند تا از مرگ و غضب شاه نجات یابند اما زمانی رسید كه میزان شكایات زیاد شد و شاكیان مجبور شدند به ببری خان متوسل شوند.


به گزارش فرهنگ نیوز، ناصرالدین شاه در طول زندگیش 85 زن داشت و یک «ببری خان». آن 85 نفر را نمی‌دانیم ولی این ببری خان بسیار مقرب شاه بود. ببری اسم یک گربه آلاپلنگی بود که شاه از فرط دوست داشتن او را ببر می‌دید. داستان عشق ناصرالدین شاه به این گربه هم برمی گشت به یک بیماری.

می‌گویند روزی که ناصرالدین شاه سخت بیمار بوده و تب تندی داشته این گربه تازه زایمان کرده مشغول جا به جایی بچه‌هایش بوده و دربار هم چنان بی در و پیکر بوده که این گربه در همان حرمسرا زایمان کرده و در همان جا هم بچه هایش را بزرگ می‌کرده. خلاصه گربه در حالی که یکی از بچه ها را به دندان داشته از کنار بستر شاه می گذشته که کسی وارد اتاق می شود و در را می بندد. راه خروجی گربه که بسته می شود سرگردان و بلاتکلیف یک دور؛ دور بستر می چرخد و پایین پای شاه می‌ایستد. زبیده خانم، صاحب گربه از راه چاپلوسی و خودشیرینی این رویداد را نشانه بهبودی شاه شناخته و به وی مژده بریده شدن تب را می دهد.

از قضا سپیده دم فردا تب می برد و شاه بهتر می شود. از آن پس گربه می شود محبوب و مقرب درگاه.


*ببری خان و عریضه ها

هنگامی كه درباریان و كسان دیگر مورد غضب خود شاه قرار می‌گرفتند متوسل به ملیجك می‌شدند تا از مرگ و غضب شاه نجات یابند اما زمانی رسید كه میزان شكایات زیاد شد و شاكیان مجبور شدند به ببری خان متوسل شوند.

حسین لعل نویسنده كتاب ملیجك عزیز دردانه شاه شهید می‌نویسد: «غیر از ملیجك، ابزار دیگری نیز دستاویز شاكیان و عریضه نگاران شد. از جمله كه ببری خان، گربه قشنگ و براق قبله عالم بود. وقتی درباریان و زنان حرم خواسته‌ای را داشتند روی كاغذی می‌نوشتند و به گردن ببری خان می آویختند.

شاه عریضه را هرگاه به گردن ببری می‌دید باز می كرد و می خواند و حاجت شاكی را برآورده می كرد و اگر كسی خلعت و انعامی می‌خواست فورا می داد.» بر این حسب، چه عزل و نصب هایی توسط این عریضه پذیرفته می شد و چه بسیار محكومین به مرگ با وجود این گربه نجات پیدا می كردند و گاهی هم زیر تیغ جلاد می‌رفتند. از این رو مورخان و حتی نزدیكان شاه بر این اعتقاد استوارند كه شاه نقش عاشق گربه را بازی می‌كرد. حتی زمانی كه شاه وارد حرم می شد و اذن جلوس می كرد گربه هم به دنبال شاه وارد می شد و اگر روی دامان یكی از زنان می نشست، آن زن به خود بسیار افتخار می‌كرد و خوشوقت می شد كه شاید شاه به خاطر گربه به او نظر و توجهی بكند. تمامی تشریفات درباری در حق این حیوان اجرا می‌شده و بستر حریر و اطلس برایش فراهم شده بوده.  شاه در شرایطی که مردم گروه گروه از بیماری و فقر و بیچارگی می مردند و قدرت‌های خارجی یکسره درحال دزدیدن بخش‌های خاک ما بوده اند. شاه در این میانه از شاه بودن فقط آسایش خودش را می شناخته و بس و در همه این مقاطع شاه مشغول گربه بازی یا بازی های دیگر بوده و کاری به این امور نداشته است.

*سرانجام ببری خان

در برخی از روایت‌ها آمده است كه روزی ببری خان به همراه شاه برای شكار عازم جاجرود می‌شود و بیماری سختی می گیرد تا اینكه كالسكه ران با هشت اسب از دربار او را به دارالخلافه برمی گرداند تا بلكه آب و هوای تهران باعث بهبودش شود كه نمی‌شود و وی تلف می شود و بدن ببری خان را با پارچه ای ابریشمی پیچانده و در باغ دفن می كنند و تا 10 روز نیز كسی جرات نداشته كه خبر مرگ وی را به شاه برساند که پس از آن خودش گویا متوجه می شود.

منبع: تبیان


95/2/8 - 10:29 - 2016-4-27 10:29:58





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن