واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز فرزین پورمحبی نکته اول: صدا و سیمای ما ارزشی ترین رسانه صوتی تصویری جهان است. صبح تا شب زحمت می کشد تا ما را ارشاد و به راه راست هدایت کند. برنامه هایی پخش می کند تا بتوانیم کشف و شهود و مراقبه را از نزدیک لمس کنیم. با ایجاد فضایی عرفانی، معنویت را در دلهایمان می گستراند و ... اما با همه این احوالات، بهترین الگوهایش «کلاه قرمزی» و «جناب خان» هستند!؟ نکته دوم: در کشور ما تلویزیون، روزنامه چاپ می کند! اما... روزنامه ها نمی توانند تلویزیون راه بیندازند. ممکن است بگویید: کجاش عجیبه؟ مگه روزنامه ها بیکارند که بخواهند تلویزیون راه بندازند؟! مگه کسب و کارشان رونق نداره که می روند سراغ کار دوم؟ مگه مردم حالشان از روزنامه ها بههم خورده که آنها می خواهند بچسبند به کاری به جز کار خودشان و... البته جواب ما هم این است: حرف حق جواب ندارد!! نکته سوم: رسانه ملی حدودا 90 شبکه رادیویی و تلویزیونی دارد اما مردم ترجیح می دهند بهجای دیدن «90 شبکه»، فقط خود «نود» را ببینند و نه شبکه هایش را ! شاید می خواهند از کارشناسان پیگیر شوند که چرا رسانه ملی اینقدر در تله آفسایدگیری رسانه های کوچک و بزرگ گیر می کند؟ نکته چهارم: حالا با این موقعیتی که رسانه ملی در بین ملت پیدا کرده و دارد، شما فکر می کنید، اگر این رسانه به رسانه دیگری و یا هر چیز دیگری حتی فحش ناموسی هم بدهد، برای کدامشان بهتر است و کدام طرف عاقبت به خیر می شود؟ خب؛ بعضی وقتها باید یه چیزی هم به بعضی ها دستی داد تا مثلا به آدم بگویند داعش ... چون منفی در منفی می شود مثبت، بدون هیچ کم و کسری و کاهش و خواهش! نکته پنجم: یکی از ایرادات رسانه ملی این است که فیلم، سریال، برنامه و حتا اخبارش هم تکراری و کپی برداری است. در همین راستا رفته رفته فحش هایش هم تکراری می شود .... باباجان، به این مو قسم که برای چزاندن حریف، سناریوهای بهروزتری هم می شود، نوشت. ناسلامتی تلویزیون خودش آخر این کار است! بگذریم. به هر حال صدا و سیما باید قبول کند که اتهام جیره خوری و مواجب بگیری و قلم به مزدی کمی قدیمی شده؛ مخصوصا جلو آنهایی که معلق بازی را خوب می شناسند. نکته ششم : اصلا گیریم که این سناریوی آبدوغ خیاری، درست! خب یکی توانسته در این گیر و دار زورگویی شیطان بزرگ و روباه پیر و هپلی هپو کردن پول ملت و بالا کشیدن دارایی های این کشور، آن هم در دادگاه های عجیب و غریبی که شاکی خودش قاضی می شود و قاضی هم خودش زور می گوید! مویی از خرس بکند... همچین چیزی تعجب ندارد؟ نشان به آن نشان که در تصویر کاریکاتور؛ همان تلویزیونی که بالای پرتگاه ایستاده (البته باز هم با کپی برداری از کارتونهای مگ مگ) خودش هم از تعجب دو تا شاخ درآورده! حالا که حرف به اینجا کشید، باید گفت صحنه بعدی در کارتونهای مگ مگ این است که لبه پرتگاه ترک می خورد و خود آن کسی که بالای پرتگاه هم ایستاده، با بقیه به پایین سقوط می کند و بعد هم بمب ها به سر خودش می افتند و می ترکند. سخن آخر اینکه آدم نباید با طناب پاره کسی برود ته چاه ... اما در مورد رفتن به ته دره هنوز هیچ ضرب المثلی، توصیه خاصی نکرده ! انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]