واضح آرشیو وب فارسی:الف: عربستان عامل بی ثباتی خاورمیانه است، نه ایران
تاریخ انتشار : شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۶
عربستان عامل بی ثباتی خاورمیانه است، نه ایرانموضوعی که هم اکنون در میان سیاستمداران و کارشناسان سیاسی و بین المللی ایالات متحده مطرح است، بحث بهبود یا عدم بهبود روابط واشنگنتن و ریاض است. عده ای از کارشناسان برجسته روابط بین الملل همچون فرید زکریا و گریگوری گاوس معتقدند علی رغم سیاست های مخرب عربستان در منطقه، ایالات متحده باید روابط خوب خود با عربستان را حفظ کند و عده دیگری همچون کنت پولاک کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده بروکینگز نیز می گویند که عربستان عامل اصلی تنش و خشونت در خاورمیانه است و مقامات امریکا باید در روابط و مناسبات خود با این کشور تجدید نظر کنند.به گزارش تابناک، در راستای نظرات پولاک، «اما اشفورد» پژوهشگر موسسه کاتو با انتشار مطلبی در مجله تایم می گوید عربستان عامل اصلی تنش ها در خاورمیانه است و آمریکا باید در ورابط خود با این کشور محتاط تر باشد.در این مطلب آمده است: هنگامی که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا این هفته برای ملاقات با اعضای شورای همکاری خلیج فارس به ریاض سفر کرد، این سوال بزرگ در ذهن بسیاری از مردم به وجود آمد که آیا او می تواند با موفقیت روابط آشفته با متحدان منطقه ای خود را بهبود ببخشد یا خیر.این سوال اشتباهی بود. در عوض، سفر رئیس جمهور فرصتی را به وجود آورد تا از خود بپرسیم که آیا ما باید روابط را بهبود ببخشیم و اینکه آیا حمایت مداوم ما از جسارت های فزاینده و سیاست خارجی بی ثبات کننده عربستان سعودی برای منافع ملی ایالات متحده مناسب است؟این واقعیت را نمی توان انکار کرد که روابط ایالات متحده و عربستان در طول سالیان اخیر رو به سردی گرایید و هم اکنون مقامات هر دو کشور به صورت آشکاری به شکاف میان دو کشور اعتراف می کنند. کاهش روابط میان دو کشور را اغلب به انتخاب اوباما برای فاصله گرفتن از عربستان نسبت می دهند.وخامت روابط میان واشنگنتن-ریاض مدت زیادی است که به وجود آمده است. بسیاری از منافع مشترک میان دو کشور که دو طرف را نسبت به یکدیگر متعهد کرده بود هم اکنون یا تغییر کرده اند یا از بین رفته اند. رشد تولید نفت شِل در ایالات متحده و تداوم افت قیمت نفت، اتکای امریکا به نفوذ عربستان در بازارهای جهانی نفت را کاهش داده است. از سوی دیگر باید به همکاری های عربستان برای گسترش شکل افراطی اسلام و حمایت مالی آن از گروه های تروریستی اشاره کرد. به همین دلیل، بسیاری در آمریکا دریافته اند که دست کشیدن از سیاست های حمایتی در قبال سعودی بهتر می تواند منافع استراتژیک ایالات متحده را تامین کند. این مسئله ساده ای است که برخلاف دوران جنگ سرد، منافع ما امروز متفاوت از منافع عربستان است. معامله هسته ای با ایران نمونه ای از تفاوت منافع میان دو کشور است که اگرچه ایدئال عربستان سعودی نیست اما یک دستاورد بزرگ دیپلماتیک برای ایالات متحده بوده است.نمونه دیگر سوریه است. منافع مشخص عربستان سعودی سقوط بشار اسد بوده است. اما امتناع آمریکا برای مداخله نظامی در سوریه اگرچه ناشی از مقابله با سعودی ها نبود، بلکه یک محاسبه استراتژیک از سوی دولت اوباما برای تامین منافع ایالات متحده در منطقه بوده است.علی رغم رشد تفاوت های استراتژیک میان دو کشور، هنوز ایالات متحده به صورت ناخودآگاهی از بسیاری از اهداف و اقدامات عربستان در منطقه پشتیبانی می کند. در سال گذشته، دولت اوباما ۳۳ میلیارد دلار تسلیحات نظامی در اختیار پادشاهی عربستان قرار داد و همچنین حمایت هایی از عربستان در جنگ علیه یمن به عمل آورد.متاسفانه، این حمایت ها منحصر در یمن نیست. در بسیاری موارد دیگر نیز حمایت های آمریکا از عربستان ممکن است امنیت و منافع ما را تضعیف کند. رقیب اصلی منطقه ای عربستان یعنی ایران اغلب به بی ثبات سازی خاورمیانه متهم می شود. با این حال، تمایل رهبران سعودی برای دیدن هر معضل سیاست خارجی خود از لنز رقابت با ایران در سالیان اخیر باعث شده اقدامات بی ثبات کننده زیادی از سوی سعودی ها صورت گیرد.این اقدامات بی ثبات کننده تنها شامل ارسال مقادیر زیادی اسلحه برای تروریست ها در سوریه در طول چند سال اخیر نیست، بلکه شامل مداخله غیرسازنده سعودی ها در جریان تحولات بعد از انقلاب های عربی در کشورهای مصر و یمن و بحرین نیز می شود. هم اکنون نیز آن ها کمک های ۴ میلیارد دلاری به دولت لبنان را برای ایجاد بی ثباتی سیاسی در این کشور قطع کردند. در انجام این کار آن ها تقاضاهای مقامات آمریکا را نیز نادیده گرفتند.حمایت های معمول ما از آل سعود می تواند حتی این رفتارها از سوی آن ها را بدتر کند و منطقه را بیش از پیش بی ثبات تر سازد. در نهایت، در بلند مدت، ارتباط نزدیک ما به عربستان اگر آن ها سیاست بی ثبات کننده فعلی خود را ادامه دهند می تواند به تضعیف نقش ایالات متحده در خاورمیانه منجر شود. بنابراین، به جای بحث بر روی چگونگی بهبود روابط، رهبران آمریکا باید از خود بپرسند که آیا این روابط باید بهبود پیدا کند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]