محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830574416
جاي خالي را با اندوه پر كنيد
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: جاي خالي را با اندوه پر كنيد تهران- روزنامه ايران- شماره 6193- جاي خاليشان بدجوري توي چشم ميزند. بردند، ديگر بردند. معلوم نيست چي شدند. من كه ميگويم كار حرفهايهاست وگرنه دزد معمولي كه نميتواند كاشيهاي به اين محكمي را جابه جا كند. دو تاش باقي مانده بود خودم كندم، با سختي. گفتم اون دو تاي باقيمانده را ديگر نبرند.
«در خيابان امامزداه يحيي هستم، محله عودلاجان تهران. مقابل مسجد- مدرسه معمار باشي. جاي خالي كاشيهاي سردر بنا به قول سرپرست مدرسه معمارباشي كه حالا محل سكونت طلبههاي جوان است بدجوري توي چشم ميزند. اسمش را نميگويد اما چند بار تكرار ميكند كه دو شب اينجاست، دوشب ميرود خانهاش. هيچ كس تا حالا نفهميده چه بلايي سر كاشيهاي مسجد آمده. دو تكه باقيماندهاش را هم خودش كنده گوشهاي گذاشته. آنقدر سفت كنده شدهاند كه به يقين رسيده نميتواند كار معتادها يا دله دزدها باشد. كار حرفهايها بوده. با تأسف زياد درباره كاشيهاي لاجوردي سردر مدرسه حرف ميزند. اجازه نداريم داخل مدرسه شويم. ميگويد بدون هماهنگي امكان ندارد. اما حياط مسجد و مدرسه معمار باشي در يك روز بهاري باراني تهران واقعاً زيباست. حوض پر آبي در حياط دايرهاي شكل به چشم ميخورد. اين بنا ميراث دوره قاجاريه است.اين فقط كاشيهاي مدرسه معمار باشي نيست كه در ماههاي اخير هدف دزدي قرار گرفته. تعداد ديگري از بناهاي تاريخي شهر تهران هم در ماههاي اخير دستبرد خوردهاند. كتيبهها و كاشيهاي سردر خانههاي قديمي كنده شدهاند. كلون درها از جا كنده شده و حتي برنزهاي روي سردر باغ ملي هم ناپديد شدهاند. كنده كه نه انگار موريانه جويده باشدشان. تكه تكه از روي درباغ ملي گم شدهاند. مثل درختي كه اول ميوههاي شاخههاي پايينش را ميچينند و كم كم به شاخههاي بالاترش ميرسند. در باغ ملي هم همين طور است. آرايههاي برنزي رويش از پايين در كم شده و به بالا رسيده.در محله عودلاجان دقيقاً كسي نديده چه اتفاقي افتاده همه حيرت زدهاند از اين نوع دزديها. شب بوده و شاهد عيني وجود ندارد. ميگويند حتماً اين كاشيها بازار خوبي دارد كه شبانه ميبرندشان. يكي از اهالي درست روبه روي مدرسه معمار باشي بنگاه معاملات ملكي دارد: «خيلي ناراحت شدم وقتي ديدم كاشيها را بردهاند، زنگ زديم نيروي انتظامي و ميراث فرهنگي. چند باري هم آمدند و رفتند اما خب مال دزدي را بايد بيخيال شد. رفت كه رفت.»ميوه فروشي كه همان نزديكيها دكان كوچكي دارد ميگويد: «كاشيهاي امامزاده يحيي را هم بردند. يك خانه قديمي هم هست چند تا كوچه بالاتر. هنوز توش زندگي ميكنند ان يكاد بالاي سردرش را دزديدهاند. يكي از همسايهها ميگفت ميبرند بازار سيد اسماعيل ميفروشند. خودش ديده بود. يكي ديگر هم ميگفت صادر ميكنند خارج. تو حراجيهاي آنجا ميفروشند. با قيمتهاي بالا.»راننده تاكسي كه در خيابان امام خميني كار ميكند: «مطمئن باشيد دزدي از در باغ ملي كار معتادهاست و گرنه برنج تكه پاره به چه دردي ميخورد؟ چه ارزش تاريخي دارد؟ اينجا هم كه محله مسكوني نيست و شبها راحت ميتوانند سراغش بيايند. بايد نگهبان بگذارند.»خانه تاريخي ملك در بازار تهران هم كوبههايش گم شده. با اينكه اين خانه سرايدار دارد اما كسي نفهميده بر سر اين كوبههاي قديمي چه آمده است. مسجد حاج قنبرعلي خان كُرد مافي و سردرِ خانه مخروبه عيسي صديق، سومين رئيس دانشگاه تهران، از جمله ديگر بناهايي هستند كه كاشيكاريهاي ورودي آنها دزديده شدهاند. دزدي از سردر مسجد -مدرسه سپهسالار هم چندي پيش خبر ساز شد.* سرنوشت نامعلوم آثارتاريخي تهراناما چه بلايي بر سر كاشيها و ديگر آثار دزديده شده بناهاي تاريخي تهران آمده است؟ آيا واقعاً آنها از عتيقه فروشيها يا بازارهاي مختلف تهران و خارج از ايران سر در ميآورند؟ اصلاً چه كساني حاضرند كاشيهاي تكه پاره شده از يك بناي تاريخي را كه مشخص است دزديده شده، بخرند.جمعه بازار پروانه در خيابان جمهوري يكي از مكانهايي است كه گفته ميشود در آن ميتوان كوبههاي قديمي و كاشيهاي تاريخي را يافت. جمعه است و پاساژ چند طبقه مثل هميشه شلوغ و پر رفت و آمد. گوشه يكي از طبقات پاركينگ، پيرمردي بساط دستفروشي دارد. كوبههاي قديمي و كاشي هم در بينشان هست. كاشيهاي لاجوردي با نام خداوند، ائمه، ان يكاد و... قيمت چنداني ندارند. كاشيها 20 تا 50 هزار تومان. يك كوبه در كوچك هم هست 50 هزار تومان. بزرگترش 100 هزار تومان. از صاحب بساط ميپرسم اين كاشيها و كوبهها از كجا آمدهاند؟«از خانههاي قديمي شهر تهران. آنها كه خراب شدهاند يا صاحبشان كوبيده تا به جايش خانههاي نوساز بسازد. همه هم براي تهران نيست. بعضي هم از يزد و كاشان آمدهاند. مثل اين يكي كه از كاشان آمده اينجا.»اشارهاش به كتيبهاي است كه نام پنج تن را بر خود دارد. - چه كساني بيشتر دنبال خريد اين كاشيها هستند؟ - بيشتر آنهايي كه دنبال نگهداري از عتيقه هستند. آنهايي كه ايران و فرهنگ ايراني را دوست دارند. چند نفر آمدند براي خانههاي جديدساز از اينها خريدند.آقايي از كنارم عبور ميكند. مسن است و با دقت به كاشيها خيره شده. كمي آن سوتر از بساط ميگويد: «خانم من هميشه اينجا ميآيم شب عيد همين آقا يك كاشي لاجوردي را كه رويش عنوان كوچه حافظ ثبت شده بود، يك ميليون و هشتصد هزار تومان ميفروخت. نميدانم كوچه حافظ كجاست. كاشي پانزده در پانزده بود. خيابان منوچهري هم بروي خيلي از همين كاشيها را ميبيني.» صدايش را پايين ميآورد: «بين خودمان باشد، خيليهايش را از بناهاي تاريخي ميكنند.» در جمعه بازار كه قدم بزني خيلي از اين چيزها باز به چشمت ميخورد از كاشي و كوبه هست تا آلبومهاي خانوادههاي قجري و مجموعه سكههاي قديمي.عتيقه فروشيهاي خيابان منوچهري يكي ديگر از جاهايي است كه خيليها معتقدند در آنجا ميشود اين آثار تاريخي را يافت. به خيابان منوچهري ميروم . در همه اين فروشگاهها كاشي قديمي پيدا نميشود. ميگويند فقط چند عتيقه فروشي معروف هستند كه كاشي ميفروشند.در يكي از اين عتيقه فروشيها كاشيهاي قديمي چيدهاند. از 10 هزار تومان هست تا 30 هزار تومان. صاحب مغازه توضيح ميدهد: «اين كاشيها براي قبل از انقلاب است. براي همين هم قيمت زيادي ندارد.» كاشيها كنار ديوار چيده شدهاند.از سايز خيلي كوچك تا بزرگ. يك كاشي هم درون ويترين شيشهاي جاي دارد. صاحب عتيقه فروشي ميگويد: «50 هزار تومان است و متعلق به دوره قاجار.»- اين كاشيها را از كجا ميآوريد؟ ممكن است از آثار قديمي تهران اينجا هم پيدا كرد؟ مثلاً كاشيهايي كه از آثار تاريخي تهران كندهاند؟- خانم من از هر كسي جنس نميخرم. من آدم شناسم. معتاد شيشهاي اينجا كاشي اصل آورده 10 هزار تومان اما من نميخرم. اين جنسها به نظر من هيچ ارزشي ندارد. ميگويند كاشيهاي مدرسه سپهسالار را دزيدهاند، من نميخرم.عتيقه فروش ديگري در يك پاساژ ميگويد: «در سال فقط 4-5 كاشي ميخرم. جنس اصل را از غير اصل تشخيص ميدهم. كاشي زرد قيمتش بالاتر از كاشي لاجوردي است.»كاشيهاي روي ديوار را نشانم ميدهد. زمينه زرد رنگ دارند. قاب گرفتهاند.آن كاشي كه دورش زرد رنگ است و داخلش گلهاي صورتي دارد، 800 هزار تومان قيمت دارد و به گفته صاحب عتيقه فروشي براي دوره قاجار است و كاشي روبرويش هم كه روي ديوار مقابلم قرار دارد متعلق به عصر صفويه. يك ميليون تومان قيمت دارد. آقاي عتيقه فروش كاشي را در ميآورد و دو برجستگي كاهگلي پشتش را نشانم ميدهد.- ميبيني؟ معلوم است قديمي است.- خانم كاشي بزرگ دارم، متعلق به دوران زنديه كه 100 ميليون قيمت دارد. اگر خريدار بودي ميآوردم ببيني. - ممكن است برخي از اين كاشيها از بناهاي تاريخي تهران كنده شده باشند؟ - اين چه حرفي است! مگر دزدي از بناي تاريخي با آن همه دوربين و نگهبان ممكن است؟ اين كاشيها را بچههاي كساني كه خانههاي تاريخي دارند و حالا تخريبشان كردهاند به ما ميفروشند. در عتيقه فروشي ديگري در خيابان منوچهري هم كاشيهاي طرح برجسته به چشمم ميخورد.عتيقهفروش ميگويد: «مال اصفهانند. سايزشان بزرگ است و 600 هزار تومان قيمت دارند.» روي اين كاشيها تصوير حيوان و منظره به چشم مي خورد.* حفاظت از بناهاي تاريخي و آموزش شهروندانتعداد زيادي از بناهاي تاريخي تهران در منطقه 10، 15،11، 1 و 20 قرار دارند و البته منطقه 12 تهران كه بافت قديمي و تاريخي ويژهاي برخوردار است. آيا براي حفاظت از اين بناها دولت بايد نگهبانهاي ويژهاي را به كار گيرد؟ آيا يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگي براي حفظ اين بناها كافي نبوده است؟ اصولاً حفاظت از اين بناها توسط دولت ممكن است يا شهروندان بايد در اين باره آموزش ببينند؟سجاد عسگري، دبير كميته مردمنهاد پيگيري حفاظت از خانههاي تاريخي تهران در اين باره ميگويد: «بيشتر اين دزديها در منطقه 12 تهران رخ دادهاند. خيلي از اين كاشيها بعد از سرقت از بازارهاي تهران، مثل سيد اسماعيل، عتيقه فروشيهاي خيابان منوچهري و سعدي و حتي عتيقه فروشيهاي كاشان و ديگر شهرها سر در آوردهاند. حتي ردپاي فروش برخي از اين آثار در سايتهاي خارجي مثل آمازون هم ديده شده كه تا قيمت 300 يورو به فروش رسيدهاند. رديابي اين آثار اصلاً كار سختي نيست. به نظر ميرسد آنقدر كه درباره گم شدن كوزههاي سفالي حساسيت وجود دارد، درباره اين كاشيها، كوبهها و كلونها، حساسيت قانوني براي برخورد وجود ندارد. خيلي از اين آثار در چمدان مسافران قرار ميگيرد و به راحتي از كشور خارج ميشود.»او معتقد است براي جلوگيري از فروش كاشيهاي دزديده شده بايد تصاوير آنها را چاپ و در بازارهاي فروش عتيقه پخش كرد.به گفته او باتوجه با اينكه بسياري از آثار تاريخي تهران در منطقه 12 تهران قرار دارند حفاظت از آنها ممكن است. وي اعتقاد دارد يگان حفاظت از ميراث فرهنگي بايد از نظر امنيتي به وسايل پيشرفته حفاظتي، دوربين و نگهبان مجهزشوند. شيوه برخي سرقتها هم نشان ميدهد كه همه آنها دزديهاي موردي نيست و دربرخي موارد به نظر ميرسد يك باند با برنامهريزي در ساعتهاي مشخص و آشنا به شيوههاي جدا كردن آثار از بنا دست به اين كار ميزند. خيلي از مردم در ميان همه دغدغههاي شهريشان اين روزها نسبت به اين موضوع حساس شدهاند. ولي نميدانند بايد با كجا تماس بگيرند و اين دزديها را اطلاع دهند. مثلاً مردم ميدانند براي مسائل شهري و حتي آشغالهاي خيابان بايد با 137 يا 18 18 تماس بگيرند اما در حوزه ميراث فرهنگي نميدانند بايد با كجا تماس بگيرند و يا چه كسي پاسخگويشان است.اسكندر مختاري، تهران شناس و پژوهشگر مطالعات تهران اما درباره دزدي از آثار تاريخي تهران عقيده ديگري دارد: «من اين موضوع را نوعي ونداليسم (تخريب گرايي) ميدانم. يعني همان عدهاي كه روي آثار تاريخي يادداشت نويسي ميكنند ميتوانند اين آثار را بدزدند. اين كارها حاصل بيهويتي است. اصلاً ونداليسم حاصل بي هويتي است. چون هركسي كه شهر يا كشورش را دوست داشته باشد حاضر نيست اين گونه به آن صدمه بزند. من با اطمينان كامل به شما ميگويم اين كاشيها، كلونها و كوبهها قيمت زيادي هم ندارد و جدا از اين آثار و محلشان كاملاً بيمعنا هستند. در بازار سيد اسماعيل يا ديگر بازارها اين اشيا بيشتر از 10- 20 هزار تومان به فروش نميرسد. اين موضوع را بايد از عوارض ناخوشايند كلانشهرها دانست كه هر روز ابعاد تازهاي از آن به چشم ميآيد.»اين تهران شناس راه حل مقابله با اين پديده را نه استفاده از يگانهاي ويژه حفاظت از ميراث فرهنگي كه اطلاع رساني و آگاهسازي مردم ميداند: «تعداد اين آثار آن قدر زياد هست كه تك تكشان قابل نگهباني نباشند. راه حل مقابله با اين مسأله نگهباني نيست بلكه افزايش تعلق شهري افراد و آگاه سازيشان است. مگر آرايههاي تزئيني درهاي چدني مانند سر در باغ ملي چقدر قيمت دارد؟ كنار آن ريسك بالاي دزدي از آنها را هم در نظر بگيريد چون در معرض ديد عموم قرار دارد. مگر برنج فله كيلويي چند است. درباره قيمت اين آثار تصور باطل وجود دارد.آن سوي قضيه را هم ببينيد كدام آدم با فرهنگي در شأن خودش ميبيند كه اموال دزديده شده را بخرد و انگ دزديخري را بر خود بپذيرد؟ اين آثار قيمت زيادي ندارند، اما دزدي از آنها ميتواند هويت شهري ما را مخدوش و پيشينه معماري تهران را تضيعف كند. اگر ميزان تعلق شهري و مكاني را بالا ببريم و درباره اين قبيل دزديها به مردم اطلاعات بدهيم كمتر شاهد آنها خواهيم بود.» گاهي جاي خالي بعضي چيزها بدجوري توي ذوق ميزند. بعضي مكانها، اشيا. نبودن چند كاشي لاجوردي بالاي سردر يك مسجد تاريخي و آرايههاي برنزي روي در يك باغ مهم و تاريخي شهر هم يكي از همان جاهاي خالي است. جاهاي خالي كه هرگز با هيچ چيز ديگري پر نخواهند شد. حتي با ارزشمندترين و گرانترين چيزها.روزنامه ايرانتهرام/1699/1831
31/01/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
صفحات پیشنهادی
جای «چهلچراغ» در میان جشنوارههای سینمایی خالی بود
جای چهلچراغ در میان جشنوارههای سینمایی خالی بود جای جشنوارهای مانند چهلچراغ در کشور ما میان سایر جشنوارههای سینمایی خالی بود البته اینکه سالیانه دوسالانه و درکل به صورت مستمر برگزار شود به مدیریتی قوی و برنامهریزی هدفمند و طولانیمدت بستگی دارد به گزارش حوزه سینما&nجای خالی ایران در میان نامزدهای میزبانی
جای خالی ایران در میان نامزدهای میزبانی در حالی که ایران تلاش می کرد میزبان جام ملت های آسیا در سال 2019 شود برای میزبانی دوره بعد هم کاندید نشده است به گزارش "ورزش سه" بعد از ناکامی ایران برای گرفتن میزبانی سال 2019 و رسیدن این امتیاز به امارات تصور می شد ایران برایجای خالی نویدکیا در اردوی سپاهان
جای خالی نویدکیا در اردوی سپاهان کاپیتان محبوب سپاهان برای بازی با استقلال تیمش را همراهی نکرده تا جای خالی او در اردوی این تیم حسابی حس شود به گزارش "ورزش سه" بازیکنان سپاهان در حالی از دقایقی پیش برای گرم کردن وارد زمین آزادی شدند که محرم نویدکیا در هتل ماند و حتی اجای خالی قایقران در سن سیروس (عکس)
جای خالی قایقران در سن سیروس عکس سیروس قایقران بعد از گذشت بیش از 18 سال از درگذشتش همچنان محبوب ترین فرد در انزلی به حساب می آید به گزارش"ورزش سه" یکی از زیباترین صحنه های بازی ملوان و پرسپولیس تهران حمایت هواداران قوهای انزلی از کاپیتان فقیدشان بود سیروس قاجای آوینی در حوادث ۸۸ خالی بود
شهیدخبر شهیدنیوز اوضاع بعد از رفتن آوینی خیلی پیچیده تر شد حادثه پشت حادثه کوی دانشگاه انتخابات مسائل سال ۸۸ و… در همه این وضعیت های پر از ابهام و فتنه واقعا جای آقا مرتضی را خالی می دیدم… ولی ورود داعش و قرائت سلفی به نظرم بهترین میدان برای پرگشودن آقا مرتضی می توانست بجای خالی روابط استاد و دانشجو
جای خالی روابط استاد و دانشجو اگر دانشجو باشیم بهترین روزهای زندگی مان را در دانشگاه می گذرانیم و مهمترین فردی که در این سالها کنارمان می ماند استاد است به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان دانشگاه را با نام استاد و دانشجوجای خالی یک مصوبه
جای خالی یک مصوبه با وجود اتمام تعطیلات نوروزی و برخلاف بخشنامه بانک مرکزی هنوز سقف ۵۰۰ هزار تومانی برداشت روزانه از خودپردازهای بانکی به حالت سابق بازنگشته است به گزارش فرهنگ نیوز در روزهای پایانی سال گذشته مانند سالهای قبل تراکم و حجم برداشت از دستگاههای عابر باجای «چهل چراغ» در میان جشنواره های سینمایی خالی بود
سید محمود رضوی جای چهل چراغ در میان جشنواره های سینمایی خالی بود سید محمود رضوی گفت جای جشنواره ای مانند چهل چراغ در کشور ما میان سایر جشنوارههای سینمایی خالی بود البته اینکه سالیانه دوسالانه و درکل به صورت مستمر برگزار شود به مدیریتی قوی و برنامه ریزی هدفمند و طولانی مانتقاد یک فعال کارگری از جای خالی کارگران در ستاد اقتصاد مقاومتی استان مرکزی
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۲ ۵۳ دبیر خانه کارگر تشکیلات ساوه و زرندیه کارگران را از ارکان اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی دانست و تصریح کرد جای بسی تعجب است که با تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی در استان مرکزی جلسات این ستاد بدون حضور نماینده قانونی کارگران تشکیل میشود مهدی زمانی نوری درای شرفِ اهلقلم مرتضی؛جای تو خالی به سپاه دمشق
ای شرفِ اهلقلم مرتضی جای تو خالی به سپاه دمشق شهری در آسمان که به واقعهٔ خرمشهر میپرداخت در ماههای آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد اما برنامهٔ وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعههای دیگر با شهادتش در روز جمعه بیسم فروردین ۱۳۷۲ در قتلگاه فکه ناتمام ماند به گ-
گوناگون
پربازدیدترینها