تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830855383




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناگفته های صالحی از جلسه سیمان مجلس/ مخالفان ما در مجلس نمره شان ۲۰بود، مثل تیم فوتبال هماهنگ بودند


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


ناگفته های صالحی از جلسه سیمان مجلس/ مخالفان ما در مجلس نمره شان ۲۰بود، مثل تیم فوتبال هماهنگ بودند بین الملل > دیپلماسی - علی اکبر صالحی در گفتگوی اختصاصی با خبرآنلاین تمام آنچه در جلسه معروف مجلس گذشته را شرح می دهد.

سعید جعفری - گفتگو با علی اکبر صالحی همیشه پر است از تیتر و روایت های شنیده نشده یا دست کم کمتر شنیده شده. رئيس سازمان انرژی اتمی آنقدر سابقه مدیریتی در این ۳۰ سال داشته که هر یک برای خودش کتابی مجزا می طلبد. اینبار از او خواستیم ماجرای سیمان و روح الله حسینیان و اتفاقات مجلس را شرح دهد. شرح کامل آن ماجرا پیش روی شماست.  آقای صالحی حضور شما در جلسات کمیسیون برجام و به ویژه آن جلسه معروف سیمان خیلی سر و صدا کرد. قدری حوادث آن روز را با جزئيات برایمان تعریف کنید.  من آن روز اصلا قرار نبود مجلس باشم و سخنرانی کنم. یک عده ای تصور می کنند که من و آقای ظریف نشستیم و برنامه ریزی کردیم که ایشان این را بگوید و من مسئله دیگری. در حالی که اصلا روحمان هم از ماجرا خبر نداشت. من آن روز جای دیگری بودم که به من زنگ زدند حتما باید در جلسه امروز مجلس حضور داشته باشید. که من گفتم دوستان دیگر هستند و دیگر نیازی به حضور من نیست.  چه کسی به شما زنگ زد؟ اول آقای مجید انصاری با آقای کمالوندی تماس می گیرند که بگویید صالحی امروز به جلسه مجلس بیاید. آقای کمالوندی به من زنگ زد و گفتم من جای دیگری هستم و خود آقای ظریف هستند و دیگر نیازی به حضور من نیست. بعد آقای انصاری دوباره تماس گرفتند که توصیه می شود حتما آقای صالحی حضور داشته باشند. در نتیجه من جلسه را رها کردم و به مجلس رفتم.  شما آن روز اصلا قصد داشتید سخنرانی کنید؟ خیر اصلا. من پیش آقای ظریف نشسته بودم. با ایشان صحبت می کردیم که چه بکنیم و بنا به توصیه آقای ظریف قرار شد یک سری من صحبت کنم و بعد هم ایشان صحبت کنند. من به آقای ظریف گفتم شما رئیس تیم مذاکره کننده هستی و خودتان همه مسائل را بگویید و دیگر مسئله فنی و تکنیکی نیست و خودتان قضیه را جمع کنید. در ادامه حواشی جلسه به مرور کفه به طرف اینکه بنده بروم و صحبت کنم سنگین تر می شد. در نهایت آقای ظریف گفت ابتدا شما صحبت کنید و بعد من. ضمن اینکه نه من و نه آقای ظریف نمی دانستیم این بار طبق مقررات فقط یک نفر می تواند صحبت کند. من وقتی صحبت هایم تمام شد و گفتم حالا آقای ظریف ادامه می دهند، آقای لاریجانی گفتند که خیر، فقط یک نفر می تواند سخنرانی کند.  وسط همین بحث های شما با آقای ظریف بود که آقای حسینیان آمدن و آن صحبت ها را مطرح کردند؟ همینطور که ما با آقای ظریف صحبت می کردیم نمایندگان معمولا می آیند و صحبت می کنند و یکی احوال پرسی می کند، آن یکی کاری دارد و یکی تقدیر می کند و دیگری تقبیح و خلاصه همه چیز با هم بود. چند نفری همراه آقای حسینیان با حالتی عصبانی به طرف ما آمدند. ضمن اینکه این دوستان یارگیری شان در مجلس عالی بود. یعنی خوب خود را آماده کرده بودند فضای مجلس را به دست بگیرند و نمره شان بیست بود. برنامه ریزی فوق العاده ای داشتند. مانند تیم فوتبال همه وظایف خود را می دانستند. یک عده مسئولیتشان عصبانی کردن ما بود، دیگری می آمد با زبان کنایه حرف می زد، آن یکی انتقاد می کرد و خلاصه خوب هم به هم پاس می دادند. آقای حسینیان و همراهانشان هم آمدند من و آقای ظریف را عصبانی کنند.  بحث ابتدا با شما آغاز شد یا با آقای ظریف؟ اصلا قبل از اینکه من وارد مجلس شوم چنین فضایی وجود داشت و وقتی من وارد شدم فضای مجلس کاملا ملتهب بود. بعضی از نمایندگان هم با هر دوی ما صحبت می کردند و فریاد می کشیدند که شما به کشور خیانت کردید و امثالهم. آقای حسینیان هم گفت شما مستحق این هستید که در نیروگاه دفن شویم و رویتان سیمان بریزیم.  این را خطاب به شما گفتند یا به هر دوی شما؟ به هر دوی ما. یکبار به آقای ظریف گفتند و یک بار هم به من. بعدتر آقای حسینیان هم با من شروع به صحبت و دعوا کرد که شما خودت را بکش کنار، برای چی به این میدان آمدی. در عکس هایی که بعدا منتشر شد دیده می شود که در یک عکس آقای ظریف دست شما را گرفته و گویی از شما می خواهد عصبانی نشوید.  یک جا ظریف نگران است و من به ایشان دلداری می دهم و می گویم نگران نباشید و بالاخره عبور می کنیم و جای دیگری هم برعکس. ضمن اینکه آن زمانی بود که آقای ظریف با آقای اوباما دست داده بود و فضا قدری ملتهب تر شده بود و در نتیجه به این جمع بندی رسیدیم که من بروم و صحبت کنم. حدس من هم این بود اگر آقای ظریف صحبت کند مسئله اصلا هسته ای کنار خواهد رفت و اینکه شما با اوباما دست دادید و مسائل حاشیه ای به اصل تبدیل می شود و فضای دیگری مطرح می شود. اگر من می رفتم بحث صورت دیگری می گرفت که آقا مثلا راکتور را چرا اینگونه کردید، سانتریفیوژ را چرا اینطور کردید و خلاصه به سمت دیگری می رود.  پس هدف گروه آقای حسینیان این بود که شما را عصبانی کنند بله. ایشان بعدا به دوستانشان گفته بودند که ما می خواستیم اینها را عصبانی کنیم که واکنش عصبی از خود بروز دهند. البته در اینکار موفق شدند ولی این عصبانیت به نفع ما تمام شد و این هم کار خداست. ما هم البته خیلی سخت عصبانی می شویم و شاید سالی یکبار. آنجا هم من خیلی سعی کردم خودم را کنترل کنم. اما آقای حسینیان به ما گفت شما خیانت می کنید به کشور خیانت کردید و … که من خیلی برآشفته شدم. خیانت خیلی کلمه زشت و سنگینی است. شما به چه حقی این حرف را می زنید و در چه جایگاهی قرار دارید که چنین حرفی را به ما می زنید. البته برخی ها بعدا گفتند حسینیان مزاح کرده و صالحی بی دلیل از کوره در رفته است.  حتی اگر بگوییم مزاح باشد هم این چه مزاحی است؟ ضمن اینکه ایشان بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدند گفتند که مزاح نمی کردم و من کاملا جدی گفته بودم. بله من هم آن زمان دیده بودم که برخی نوشته بودند صالحی چقدر زودرنج است و با یک مزاح از کوره در رفته است. حالا جالب است که من بعد از بیش از سه دهه نازک نارنجی بودنم نشان داده نشده، یکباره سر این مسئله نازک نارنجی شدم؟ ضمن اینکه کسانی این حرف ها را می زنند که همسن بچه من هستند. دانشجوی دانشجوی ما، معلم اینهاست. انسان به اینها چه بگوید؟ من سی و هشت سال است که عضو هیئت علمی هستم. یعنی فردی که چهل سالش است، آن زمانی که به دنیا آمده من عضو هیئت علمی دانشگاه بوده ام. 

ضمن اینکه جالب اینجا بود که آقای حسینیان در بین صحبت هایش به خدا هم سوگند می خورد و می گفت به ولله شما خیانت کارید و به ولله چنین می کنیم و چنان. این شد که من عصبانی شدم و آقای ظریف سعی داشت من را آرام کند. من به آقای حسینان گفتم، برادر من نگو ولله، هر چه می خواهی بگو ولی قسم جلاله نخور. شما وقتی قسم جلاله می خوری باید به آن عمل کنی. شما یک روحانی هستید و باید مردم را به اخلاق و ادب دعوت کنید، این چه طرز حرف زدن است؟ شما چطور می خواهی مردم را به اسلام دعوت کنید؟ وقتی شما می گویی ولله و بعدا آن کار را نکنی خودش گناه است.  اینجا دیگر شما به این نتیجه رسیدید که حتما خودتان صحبت کنید؟ بله حتی قبل تر هم این نهایی شده بود. ولی باز هم وقتی من پشت تریبون رفتم و صحبت هایم تمام شد از آقای ظریف خواستم تا ایشان هم بیایند و صحبت کنند و تصورم بر این بود که هر دو می توانیم صحبت کنیم.  بعد شما همان پایین تصمیم گرفتید تهدید آقای حسینیان را علنی کنید یا در لحظه به ذهنتان رسید؟ خیر اصلا. ما همچنان مشغلو بگو و مگو بودیم که آقای لاریجانی من را صدا کرد که بیایم و صحبت کنم. یعنی من اگر آن زمان روی صندلی خودم نشسته بودم و بعد پشت تریبون می رفتم حتما جور دیگری صحبت می کردم و هیچ وقت با آن التهاب سخنرانی نمی کردم. اینجا من اصلا نفهمیدم که آقای لاریجانی من را صدا می کند، یک عده پیش من آمدند و گفتند آقای صالحی آقای لاریجانی از شما خواسته بروید و صحبت کنید. هنوز بین جر و بحث بودم. که من همانجا ابتدای صحبت هایم گفتم من آماده آمدن پای تریبون نبودم ولی شما ناگهان من را خواستید و من هم اطاعت کردم، بسم الله الرحمن الرحیم، ما پایین داشتیم این بحث را می کردیم و دوستان من را به دفن در نیروگاه و سیمان ریختن تهدید کردند و …  کلا جلسه جالبی شد. به قول آقای روحانی شما یک بار عصبانی شدید اما آن یکباره هم بد نشد   بله در نهایت به سود ما تمام شد. چون برخی از نمایندگان بعدا پیش من آمدند و گفتند ما مردد بودیم که به نفع برجام رای دهیم یا خیر، ولی بعد از صحبت شما رای مثبت دادیم. چون پیش از آن صحبت ها آقای لاریجانی گفت امروز برجام در مجلس رای نمی آورد. آقای کاظم جلالی پیش من و آقای ظریف آمد و گفت: آقای لاریجانی می گویند برجام امروز (یکشنبه) رای نمی آورد، اگر می خوایهد جلسه را به سه شنبه موکول کنید. من همانجا به آقای ظریف نظر خودم را گفتم که اگر این موضوع به سه شنبه موکول شود، کار از این هم سخت تر می شود، همین الان اینها اینقدر مقتدرانه فضای مجلس را دست گرفتند، سه شنبه کل مجلس را به دست خواهند گرفت. در نتیجه تصمیم گرفته شد همان جلسه رای گیری انجام شود. 4950


کلید واژه ها: علی‌اکبر صالحی -




دوشنبه 23 فروردین 1395 - 07:30:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن