واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان؛ میرزا حسین احسانیکاستیهای نظام آموزش و پرورش افغانستان؛ از کمتوجهی دولت تا مدارس خیالی
کمتوجهی دولت، تقدم رابطه بر ضابطه، کمبود مدارس، حقوق پایین و معلمان کمسواد، ضعف محتوا، عدم نظارت، فساد اداری و مدارس خیالی از جمله ضعفهای آموزش و پرورش در افغانستان است.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «میرزا حسین احسانی» در یادداشتی اختصاصی به موضوع کاستیهای آموزش و پرورش افغانستان پرداخته و به راه حلهای برون رفت از این معضل را بر شمرده است. در این یادداشت آمده است: هیچ دشمنی خطرناکتر از جهل و هیچ جهادی ارزشمندتر از مبارزه با جهالت نیست به همین دلیل اولین درس و اولین پیام قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان توصیه به خواندن و آموختن است و ارزش یک ساعت مطالعه و اندیشیدن، در دین مقدس اسلام برتر از 70 سال عبادت است. آموزش و پرورش از مهمترین اهداف دین مقدس اسلام و بنیادیترین و اساسیترین زیربنای توسعه یک کشور به شمار میرود و به همین دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است. توسعه و پیشرفت یک کشور بدون توسعه معارف ممکن نیست برای غلبه بر فقر اقتصادی اول باید فقر فرهنگی را از بین برد و بزرگترین جهاد مبارزه با جهل و بیسوادی است. متاسفانه افغانستان جزو عقب ماندهترین و توسعه نیافتهترین کشورهای جهان سومی محسوب میشود و برای رشد و ترقی خود به توسعه آموزش و پرورش و گسترش کمی و کیفی تعلیم و تربیت نیازمند جدی است. در ادامه این یادداشت به ضعفها و کاستیهای آموزش و پرورش و راههای حل آن اشاره شده است. کمتوجهی دولت به آموزش و پرورش اساسیترین مشکل در آموزش و پرورش افغانستان متأسفانه کم توجهی دولت به این امر مهم است و مشکلات دیگر در معارف افغانستان از این مشکل نشأت میگیرد. آنگونه که انتظار میرفت دولت افغانستان در چند سال گذشته به توسعه آموزش و پرورش توجه نکرده است. وضعیت جنگی افغانستان باعث شده که توجه مسائل امنیتی در اولویت قرار داشته باشد و توجه دولتمردان را از آموزش و پرورش دور و به مسائل امنیتی معطوف سازد که متأسفانه بیشترین وقت مسئولان و بیشترین بودجه کشور نیز در این راه مصرف میشود. تقدم رابطه بر ظابطه در استخدام مدیران تبعیض، بیقانونی، تقدم روابط بر ظوابط و عدم شایسته سالاری در استخدام مدیران یکی از معضلات جدی معارف در افغانستان است. مدیران کم سواد و غیر حرفهای در ساختار وزارت آموزش و پرورش و بدنه آن از عوامل اصلی کیفیت پایین سطح آموزش در افغانستان است. بهبود اوضاع آموزشی مستلزم این است که تبعیض و پارتیبازی را از سیستم وزارت آموزش و پرورش کنار گذاشته و افراد شایسته به خدمت گرفته شده و در پستهای مدیریتی ایفای وظیفه کنند. کمبود مدارس کمبود مدارس در ولایتهای مختلف یکی از معضلات جدی در آموزش و پرورش افغانستان است. در بسیاری از روستاها مردم دسترسی به مدرسه ندارند و شاگردان مسافتهای طولانی را برای رسیدن به مدرسه طی میکنند. کمبود مدارس حتی در شهرهای بزرگ باعث ازدحام در کلاسها شده است به صورتی که در بیشتر مدارس در یک پایه حدود 70 الی 80 نفر دانشآموز حضور دارد. حجم زیاد دانش آموزان از یک سو و کم بودن زمان آموزش به علاوه معلمان ضعیف موجب پایین آمدن شدید کیفیت آموزش در افغانستان شده است به طوری که شاگردان پایه پنجم و ششم قدرت خواندن و نوشتن ندارند. دولت افغانستان به ویژه وزارت آموزش و پرورش با استفاده از کمکهای جامعه جهانی به ساختن مدارس جدید و استاندارد اقدام کرده و به رفع این مشکل بپردازد. معلمان کم سواد بیثباتی و فقدان امنیت پس از کودتای هفتم ثور 1357 آموزش و پرورش را نیز تحت تأثیر قرار داده و اکثر افراد و معلمان توانمند ناچار به مهاجرت شدهاند. در فاصله سالهای 1357 تا 1381 ه ویژه در زمان حاکمیت طالبان در اکثر روستاها مدارس تعطیل بوده و فقط در برخی روستاها و مناطق با کمک سازمانهای بینالمللی برخی مدارس به فعالیت ادامه دادند. این مسأله باعث آسیب دیدن جدی آموزش و پرورش در افغانستان شد و با استقرار نظام جدید در سال 1381 در افغانستان و فعال شدن مدارس، آموزش و پرورش با کمبود معلم مواجه شد و این مسأله باعث شد که وزارت و آموزش و پرورش برای رفع این مشکل دست به استخدام گسترده بزند. در این میان حتی کسانی که از سطح سواد پایینی برخوردار بودند استخدام شدند و این کار کیفیت آموزشی مدارس را بسیار پایین آورد. اما با گذشت 14 سال از عمر نظام جدید شرایط فرق کرده و جوانانی زیادی از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند که دولت با جذب افراد شایسته از میان دانشآموختگان برای معلمی این مشکل را بر طرف کند. حقوق پایین معلمان یکی دیگر از عواملی که موجب کیفیت پایین آموزش در مدارس افغانستان حقوق پایین معلمان است. حقوق پایین معلمان موجب میشود که آنها تمرکز لازم را برای مطالعه و تدریس نداشته باشند و در ساعات غیر اداری به جای مطالعه به فکر کارهای دیگر برای امرار معاش باشند تا بتوانند مخارج زندگی خود را فراهم کنند. توجه به معلمان و افزایش حقوق آنها درکنار آموزش ضمن خدمت میتواند در بهبود کیفیت آموزش مؤثر باشد. ضعف محتوا و ادبیات عامیانه کتابهای درسی مشکل دیگر در امر آموزش ضعیف بودن محتوای برخی مضامین درسی است. ضعف محتوا در کنار استفاده از ادبیات عامیانه و محاوره ای به علاوه اشتباهات زننده املایی و دستوری چیزی است که در برخی از مضامین و کتاب های به وفور یافت میشود. به عنوان مثال کتاب های دری و مهارتهای زندگی برای صنوف ابتدایی از این مشکل رنج میبرد. علاوه بر این کتاب دری پایه اول ابتدایی برای شاگردان این مقطع سخت است و برای یادگیری و آموزش مناسب نیست. بعد از گذشت یک دهه اکنون زمان آن فرا رسیده که در تألیف کتابهای درسی تجدید نظر صورت گرفته و از افراد مجرب در این زمینه استفاده شود و برخی از کتابها از لحاظ ساختار و محتوا تغییر پیدا کرده و گامهای هرچند آهسته در کیفیت بخشیدن به امر آموزش برداشته شود. عدم نظارت صحیح نبود نظارت کافی و سهل انگاری در امر آموزش یکی دیگر از ضعفهای آموزش و پرورش در افغانستان است. این مسأله باعث شده است که معلمان و مدیران مدارس با خیال آسوده به کارشان ادامه داده و به فکر بهبود بخشیدن به کیفیت آموزش نباشند. نظارت مؤثر بر کار مدیران و معلمان میتواند نتایج ثمر بخشی در پی داشته باشد. فساد اداری و مدارس خیالی نهاد آموزش و پرورش نیز متأسفانه مثل دیگر ارگانهای دولتی از گزند فساد اداری در امان نمانده است؛ اداره بازرسی ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان اخیراً در گزارشهای خود از وجود مدارس خیالی در افغانستان پرده برداشته است، مکاتبی که وجود خارجی ندارند اما ملیونها دلار بودجه دریافت کردهاند. نظارت دقیق دولت میتوانست از این فساد گسترده جلوگیری کرده و نزدیک 800 میلیون دلار بودجه که برای مدارس خیالی مصرف شده را صرف توسعه و ساخت مدارس جدید میکرد که دراین صورت خیلی از مشکلات آموزش و پرورش کاهش پیدا میکرد. امید است در آینده با نظارت بیشتر و دقیقتر از بروز این گونه فسادها پیشگیری شود. انتهای پیام/ح
95/01/18 :: 15:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]