واضح آرشیو وب فارسی:آشخانه: از بیان خاطرات مصطفی احمدی روشن در دولت اصلاحات تا گلایه های صریح از ریاست سازمان انرژی اتمی و مسئولین مذاکره کننده کشوربه گزارش پایگاه خبری آشخانه به نقل از دانش بیدار ؛ شور و هیجان خاصی داشتم.هر چند اندک شرمندگی هم بابت وضعیت فعلی برایم وجود داشت که سبب لرزش صدا می شد.ولی مجبور بودم سوالاتی را که پرسشش حقیقتا سخت بود از مادر بزرگوار شهید احمدی روشن داشته باشم. مصاحبه از آن جایی آغاز شد که از ایشان خواستم پیرامون وضعیت مصطفی شهید در 20 فروردین ماه 86 توضیحاتی را ارائه کنند.همان زمانی که ایران بصورت رسمی به باشگاه کشور های دارای صنعت هسته ای پیوست و افتخار بزرگی در کشور رقم خورد.مادر بزرگوار مصطفی گفتند: اسفند ماه بود که مصطفی به ما گفت رئیس جمهور در چند روز آینده خبر های خوشی را به ملت خواهد داد و ما فروردین ماه متوجه شدیم که کشور بعد از 2 سال تعلیق به چرخه هسته ای دست پیدا کرده است و این اتفاق یک شور و هیجان خاصی را بر مصطفی غالب کرده بود.مصطفی دقیقا در سال های تعلیق دولت اصلاحات وارد کار شده بود و آن طور که برای ما تعریف می کرد فضا اینگونه بود که چند دستگاه معدود در سایت نطنز وجود داشته که آن ها هم پلمپ شده بود و زیر دید مستقیم دوربین های آژانس قرار داشت و هیچ کاری عملا قابل اجرا نبود.اما مصطفی و تیمش یک لحظه هم راحت ننشستند تا دولت تغییر کرد و به دستور رهبری معظم انقلاب و رئیس جمهور وقت پلمپ ها شکسته شد و ظرف کمتر از 2 یا 3 ماه ما به غنی سازی 3.5 درصد دست پیدا کردیم.این اتفاق خیلی سبب ایجاد امید و نشاط در بچه های سازمان شده بود.مصطفی و چهار نفر از دوستانش شبانه روز کار می کردند تا به دستاور های بزرگتری مثل سوخت 20 درصد و... برسیم که خداراشکر در سال های بعد، این دستاور هم حاصل شد.البته رئیس وقت سازمان به شدت دنبال جابه جایی برخی از بچه حزب اللهی بود که در سازمان مثمر ثمر هستند که الحمد لله با تغییر ایشان و روی کار آمدن دکتر فریدون عباسی این اتفاق نیفتاد.زمانی هم که دکتر عباسی مسئولیت را از ایشان تحویل گرفتند،چون انسان جهادی و متخصصی بودند سرعت رشد هسته ای ما به مراتب بیشتر شد تا سال 92 که تقریبا وضعیت به یک حالت پس رفتی مبدل شده است. به اینجای سخن مادر شهید احمدی روشن که رسیدیم،از ایشان سوال پرسیدم که همان سال های 88 و 89 تا 92 که واقعا جهش بزرگی در کشور رقم خورد،آیا تصور می کردید که یک روز آن دستاورد ها و سرعت پیشرفت به این وضعیت تبدیل شود؟ این مادر شجاع که حقیقتا خاطره مادران شهدای کربلا را در ذهنم زنده کردند با صراحت گفتند:خیر!اصلا چنین فکری نمی کردم و ادامه دادند: هر چند برخی ها مثل آقای دکتر صالحی در زمان مسئولیت شان اعتقاد داشتند که دستاورد هایی مثل فردو باید تبدیل به مرکز تحقیقاتی شود،اما ما ابدا اینگونه تصور نمی کردیم که چنین بلایی برای صنعت هسته ای نازل شود!من واقعا تعجب میکنم که چطور آقای صالحی به از بین رفتن دستاورد های هسته ای کشور افتخار می کنند؟چطور آقای صالحی به این موضوع افتخار می کند که 10 تن از مواد غنی شده ما به روسیه ارسال شود؟بنظر من این آقایان علاوه بر اینکه روحیه جهادی ندارند،عرق وطن دوستی هم در این افراد وجود ندارد. همین حین سوال دیگری از ایشان در خصوص مصطفی پرسیدم و جواب بسیار شایسته ای دریافت کردم.اگر مصطفی در وضعیت فعلی چه می کرد؟ مادر شهید احمدی روشن گفت:قطعا نمی گذاشت این اتفاقات در صنایع هسته ای به وجود بیاید و جلوی این کار ها را می گرفت. بعد از این موضوع از ایشان پرسیدم که اگر پیش بینی می کردید که یک روز دستاورد های فرزند تان به این وضیعت دچار شود،باز هم به آقا مصطفی اجازه می دادید که وارد چنین کاری شود و عمر خود را پای آن بگذارد؟ مصطفی زمانی که وارد سازمان شد،وضعیت تعلیقی دولت اصلاحات حاکم بود و با شرایط فعلی تفاوتی نداشت.اما ما هیچ وقت نا امید نشدیم تا زمانی که دولت تغییر کرد و این دستاورد ها رقم خورد.یقینا این وضعیت هم موقتی خواهد بود و دوامی ندارد ان شاء الله. در انتهای این موضوع گذری کردیم به وضعیت فعلی دوستان مصطفی شهید و از مادر این شهید بزرگوار پرسیدیم که الان این افراد چه می کنند و کجا هستند؟ این مادر داغ دیده توضیح داد: دوستان مصطفی و تیمش الان بیکار شده اند!هر چند آن ها با استعداد و هوشی که دارند هیچ وقت از کار دست نمی کشند،اما الان از سازمان اخراج شده اند و مشغول کار های دیگری هستند. بعد از پرسش بالا به یک شایعه پرداختیم و از ایشان پرسیدیم که آیا حقیقت دارد خانواده شما از پذیرش رئیس جمهور برای بازدید نمادین سر باز زده است و او را به مهمانی نپذیرفته اند؟ایشان با تکذیب این موضوع گفتند: تا الان هیچ دیدار رسمی از سوی ریاست دولت از خانواده ما تقاضا نشده است.اما پدر مصطفی اعتقاد دارد کسانی که دستاورد های هسته ای وخون شهدا را پایمال کردند،حق ورود به منزل ما را ندارند. در نهایت نیز از مادر بزرگوار شهید احمدی روشن خواستار شدیم تا توافق هسته ای-برجام- را در یک جمله برای ما تشریح کنند.ایشان گفتند: من جمله ای به ذهنم نمی رسد.صرفا میتوانم بگویم «ترکمن چای».البته این قرار داد جدید روی آن یکی را هم سفید کرده است. پس از پایان مصاحبه با مادر شهید احمدی روشن،فشار سنگینی بر قلب خودم احساس می کردم.به همین جهت از ایشان خواستار شدم تا جمله ای را برای تسکین قلبم بیان کنند؛ایشان هم لطف کردند و گفتند: ان شاء الله خداوند به کسانیکه پاسدار خون شهدا هستند،اجر شهید را عطا کند... پایان خبر/
جمعه ، ۲۰فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشخانه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]