واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸
مرد جوان بهخاطر مشکلات مالی، صاحب یک باشگاه ورزشی را ربود و درست هنگام نقد کردن چک میلیونیاش دستگیر شد. به گزارش ایسنا، روزنامه «شهروند» ادامه داد: صاحب یک باشگاه ورزشی، زمانی که از سوی مرد جوانی ربوده شد و در جریان مشکلات مالی این مرد قرار گرفت، حاضر نشد به خانهاش برگردد. این پیرمرد، به آدمربای خود کمک کرد تا به 200 میلیون تومان پول برسد. 24 اسفند سال گذشته مردی به پلیس شرق تهران رفت و ماجرای ربوده شدن پدرش را به مأموران اطلاع داد. این مرد گفت: «پدرم 60 سال سن دارد و در باشگاه ورزشی که در شرق تهران دارد، کار میکند. امروز صبح مثل همیشه پدرم برای کار از خانه خارج شد، ولی چند ساعت بعد موبایلم زنگ خورد. شماره پدرم روی گوشی افتاده بود اما پس از پاسخ به این تماس، آن طرف خط مرد ناشناسی بود که مدعی شد پدرم را ربوده و برای آزادیاش درخواست 300 میلیون تومان پول کرد.» با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت و تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران به دستور سعید احمدبیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات خود را در اینباره آغاز کردند. در شرایطی که کارآگاهان در حال انجام تجسسها روی این پرونده بودند تا سرنخی از مرد ربوده شده بدست آورند، آدمربا بار دیگر با پسر گروگان تماس گرفت و اینبار رقم پول را کم کرد و خواستار 200 میلیون تومان شد. این در حالی بود که مأموران پلیس همچنان در حال تحقیق روی شناسایی گروگانگیر بودند. در ادامه کارآگاهان در ردیابیهای خود، خانهای در شرق تهران را شناسایی کردند که محل زندگی آدمربا بود اما زمانی که به آنجا رفتند، متوجه شدند که متهم چند ماه پیش از آنجا رفته است. بنابراین درست در شرایطی که هیچ سرنخی از آدمربا وجود نداشت، با ردیگر آدمربا با پسر شاکی تماس گرفت و تهدید کرد که اگر هرچه زودتر 200 میلیون تومان پول را جور نکند، جان پدرش در خطر میافتد. برای همین پسر گروگان هم از ترس جان پدرش با متهم قرار گذاشت و یک چک 200 میلیونی تحویل آدمربای باجگیر داد اما متهم، پسر گروگان را سر کار گذاشت و پیرمرد را آزاد نکرد. پیرمرد همچنان در اسارت بود و به خانهاش برنگشت. همین باعث شد که پسر گروگان باز هم راهی اداره پلیس شد و کارآگاهان را در جریان این باجگیری قرار داد. تجسسها در این رابطه ادامه یافت تا اینکه روز هفتم فروردینماه نخستین سرنخ به دست آمد و مشخص شد که متهم قصد دارد برای نقد کردن چک 200 میلیونی به بانک برود. به همین دلیل مأموران راهی بانک شدند و این پایان راه مرد گروگانگیر بود. او دستگیر شد و ساعتی بعد هم پیرمرد گروگان که در خانهای در شرق تهران زندانی بود، از سوی کارآگاهان آزاد شد. مرد دستگیرشده در بازجوییهای نخست منکر اتهام خود شد و گفت که مرد دیگری به نام بهزاد نقشه این گروگانگیری را اجرا کرده و آن روز نیز او را برای نقدکردن چک به بانک فرستاده است. همین اظهارات کافی بود تا کارآگاهان پلیس تجسسهای خود را برای شناسایی و دستگیری بهزاد آغاز کنند. در ادامه بهزاد هم دستگیر شد اما او که به شدت شوکه شده بود، به مأموران گفت که حتی روحش هم از این آدمربایی خبر ندارد و نمیداند چرا دستگیر شده است. با انکار بهزاد، در نهایت متهم اصلی این پرونده مجبور به اعتراف شد و اعتراف کرد که همه این سناریوها دروغ بوده و خودش به تنهایی نقشه آدمربایی را اجرا کرده است. این مرد روز گذشته در مقابل بازپرس جنایی گفت: «وضع مالی بدی نداشتم اما چند ماه پیش چون میخواستم کار جدیدی را شروع کنم، پول نزولی گرفتم ولی از عهده پرداخت آن برنیامدم. به همین دلیل ورشکست شدم و کلی بدهی بالا آوردم. شرایط خیلی بدی داشتم و نمیدانستم که باید چکار کنم. برای همین درنهایت درست وقتی که همه درها به رویم بسته شده بود، نقشه آدمربایی و اخاذی را کشیدم. برای اجرای نقشهام این پیرمرد را انتخاب کردم. او صاحب باشگاه ورزشی بود که گاهی به آنجا میرفتم. برای همین میدانستم وضع مالی خیلی خوبی دارد و میتوانم از طریق او به پول زیادی برسم.» او ادامه داد: «برای اجرای نقشهام، به بهانه پرسیدن آدرس، سوار خودروی او شدم اما پس از سوارشدن با تهدید او را گروگان گرفتم و پس از آن او را به خانهام در شرق تهران بردم. در آن مدت با تلفن همراه خودش با خانوادهاش صحبت میکردم، اما شارژ گوشی تمام شد و مجبور شدم با موبایل خودم تماس بگیرم.» این جوان افزود: «فردای آن روز متوجه شدم که مأموران هویت مرا شناسایی کردهاند و سایه به سایه دنبال من هستند برای همین از ترس پیرمرد را آزاد کردم و از او خواستم تا به خانهاش برود اما او قبول نکرد و تصمیم گرفت کنار من بماند. دلش به حال من سوخته بود و از آنجایی که مدتی پیش من بود، متوجه مشکلات مالی زیادم شد. من هم وقتی دیدم او به خانهاش نمیرود، به کار خود ادامه دادم و در نهایت چک را از خانوادهاش گرفتم اما هنگام نقدکردن این چک دستگیر شدم. پس از آن چون ترسیده بودم، میخواستم بهزاد را گناهکار جلوه دهم ولی پشیمان شدم و به جرمم اعتراف کردم.» با اعترافات این مرد، وی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران آگاهی تهران قرار گرفت و تجسسها در این رابطه ادامه یافت. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]