واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: بلژیک مثل همه کشورها نژادپرست دارد، اما حتی در این شرایط، وقتی چند ده نژادپرست شعار "این سرزمین ماست" می دهند، صدها بلژیکی پاسخ می دهند که "ما همه فرزندان مهاجرانیم". و اینطور می شود که راسیستها صورتشان را می پوشانند و به عقب می روند.پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رضا سلیمانی؛ بلژیک: چندی است از حوادث بروکسل می گذرد. حوادثی که سبب شد بلژیک در عزا فرو رود. 35 کشته و 96 نفر هنوز در بیمارستان بستری و از این تعداد 55 نفر در بخش مراقبت های ویژه نگهداری می شوند. انفجارهای تروریستی در فرودگاه بین المللی بروکسل در منطقه زاونتم و ایستگاه متروی مآلبِک (ایستگاهی پس از میدان شومن که در آن مراکز وابسته به اتحادیه اروپا قرار دارند و قبل از ایستگاه آرت-لووآ که چهارراهی برای 4 خط متروی بروکسل محسوب می شود) اتفاق افتادند. دو روز بعد از حوادث، خطوط مترو دوباره راه اندازی شدند، اما یک هفته پس از این حوادث، خطوط اصلی مترو (یک و پنج) و خطوط فرعی (دو و شش) از ساعت هفت صبح تا هفت شب خدمات رسانی می کنند و آنهم تنها در برخی ایستگاه ها. روز حادثه آنهایی که از خانه خارج شده و سر کار رفته بودند، از محل کارشان اخبار را دنبال کردند و آنها هم که در خانه بودند بنا به روایتهای گوناگون بین 12 تا 24 ساعت بر روی کاناپه یا مبل جلوی تلویزیونشان دوخته شده بودند. مردم بلژیک این روزها پرسشهای بسیاری دارند. آنها نمی فهمند که اوضاع از چه قرار است. برای من ایرانی اما اوضاع این روزهای بلژیک تداعی گر حوادث جنگ و ترورهای منافقین در دهه شصت و هفتاد است. گرچه برای آنها سخت است که بفهمند چطور هموطن و همشهری هایشان دست به این اقدامها زده اند، اما برای من فهمش ساده تر است. دو شب بعد از حوادث تروریستی بروکسل، برای اولین بار مرکز شهر بروکسل را خالی دیدم. مردم غمزده و ترسیده اند. مردم برای همبستگی جلوی ساختمان بورس بروکسل هر شب جمع می شدند تا همبستگی شان را اعلام کنند. همه غمزده هستند و اغلب سرهایشان را به زیر انداخته اند. همه اما می خواهند کمکت کنند، در راه مانده ای؟ یکی اسمارت فون اینرنت دارش را تعارف می کند، دیگری می گوید من همراهتان تا مقداری از راه را می آیم و یکی دیگر سوار ماشینتان می کند و تا خانه می رساندتان. صدای آژیر ماشینهای پلیس قطع نمی شود، آنها در حال جستجو هستند تا بتوانند جلوی حوادث مشابه را در آینده بگیرند. تعداد ارتشی های مستقر در خیابان ها چشمگیر شده و حضورشان برای بلژیکی ها دلگرم کننده است، هرچند هر آژیر و هواری دلشان را می لرزاند. خیلی ها می گویند دیگر از وسایل نقلیه عمومی استفاده نمی کنند ولی در دومین شهر اروپا از نظر ترافیک راهی بهتر از وسایل نقلیه عمومی وجود ندارد. هرچند ممکن است اعتماد مردم به تامین امنیت شان هنوز جلب نشده باشد، اما راهی هم جز ادامه زندگی نیست. بلژیک کشور نمونه ای در اروپا نیست، نه در امنیت، نه در تولید شغل و ثروت و نه در خدمات درمانی و اجتماعی. اما آنها نمایندگان رواداری در اروپا هستند. این هم درست که مثل بسیاری از کشورهای همسایه دست راستی ها قدرت را در دست دارند اما بلژیک شاید تنها کشوری در اروپاست که مردمش با طیب خاطر با خارجی ها برخورد می کنند و انگلیسی را به خوبی صحبت می کنند. کافی است انگلیسی بلد باشید، همه جا کارتان راه می افتد. مرکز اروپا بودن به آنها رواداری را آموخته است. بلژیک مثل همه کشورها نژادپرست دارد، اما حتی در این شرایط، وقتی چند ده نژادپرست شعار "این سرزمین ماست" می دهند، صدها بلژیکی پاسخ می دهند که "ما همه فرزندان مهاجرانیم". و اینطور می شود که راسیستها صورتشان را می پوشانند و به عقب می روند. صلاح عبدالسلام چهار ماه پس از حوادث فرانسه در بلژیک زندگی می کرد. این بدان معناست که خانواده و دوستانش به او کمک کرده اند، گرچه مردم این را بخوبی می دانند اما هیچکس هموطنان عرب زبانش را محکوم نمی کند. آنها فقط پرسش دارند که چرا؟ حتی آنهایی که عزیزترین شان را از دست داده اند در تلویزیون رواداری را یادآوری می کنند و مردم را به همبستگی و عشق دعوت می کنند. و شاید این اولین و آخرین حادثه در بلژیک نباشد، اما این مردم به این آسانی ها آرامش و صبرشان را از دست نمی دهند. آنها تنها می پرسند که چرا؟
پنجشنبه ، ۱۲فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]