تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى . زیرا خاموشى نزد دانا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846621168




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارشی از وضعیت رمان ایرانی در سال 94/از جنگیدن علیه رکود تا اتهام اباطیل نویسی


واضح آرشیو وب فارسی:وکیل ملت: وکیل ملت: سال 1394 برای رمان نویسان ایرانی کم حرف و حدیث تر از سال های قبل تر نبود. در واقع امسال با بحث هایی درباره رمان ایرانی شروع شد که کم کم پای بسیاری را به ماجرا باز کرد.سال 1394 برای رمان نویسان ایرانی کم حرف و حدیث تر از سال های قبل تر نبود. در واقع امسال با بحث هایی درباره رمان ایرانی شروع شد که کم کم پای بسیاری را به ماجرا باز کرد و حتی چند جلسه نشست در مدح و ذم و نقد مفهوم و جایگاه رمان امروز ایران نیز برگزار شد. این روند نشان داد که وضعیت ادبیات ایران از حیث بازار چندان مناسب نیست و همین امر کار را به جایی رساند که عده ای معتقد شوند رمان ایرانی صرفا بد و ناپسند است و در بوق کلی گویی و اباطیل نویسی بِدَمند. این نکته را از آنجا می گویم چون بسیاری از نفی کنندگان رمان ایرانی با مقایسه رمان های یکی دو ساله اخیر با تاریخ ادبیات جهان به این نتیجه رسیدند! هر چند غیر از این نظرهای فکاهی، حرف های انتقادی جدی هم مطرح شد که مهمترین شان به وضعیت رمان ایرانی و نسبت هایش با جامعه مخاطب باز می گشت. سوال بسیار مهمی که باعث شده اقبال و عدم اقبال آثار نویسندگان جوان تر را از این دیدگاه بررسی کند. امسال تعداد رمان های بیشتری منتشر شدند و ناشرانی چون ققنوس، چشمه، ثالث، افراز، نیماژ، افق، مروارید و نگاه بیشترین سهم را در این روند داشتند. در داوری امسال تجربه ما آثاری را در نظر گرفتیم که از اسفند سال 1393 تا بهمن سال 1394 منتشر شده بودند. بنابراین کتاب هایی که در بهمن ماه یا اسفند منتشر شده یا خواهند شد در سال بعد در داوری این نشریه حضور خواهند داشت. در این فرآیند و با توجه به آثاری که در دو مرحله خوانده شدند، جهش و تنوع مفهومی در رمان امسال ایران مشخص بود. امسال کارهای متفاوت نسبتا زیادی در ایران منتشر شدند؛ از رمانی چون قوچ نوشته مهدی اسدزاده گرفته تا چهره برافروخته نوشته مرتضی کربلایی لو. از سویی دیگر این نگاه تجربی در بسیاری از این کتاب ها با توجه به خاستگاه های طبقاتی یا زیستی متصور شد. مثلا رمانی چون طلابازی از امیرحسین شربیانی از گسست های تاریخی یک طبقه اشرافی شمال شهرنشین خبر می داد و رمانی مانند آمین می آوریم از امین خداوردی توجه کرده بود به یک فانتزی اخلاقی در طبقه متوسط. بی تردید فصل مشترک اکثر این رمان ها رئالیسم بود و تلاش برای قصه گویی. این امر به نحوی بود که بیشتر رمان ها تلاش داشتند بتوانند وجه سرگرم کننده خود را بیش از پیش به رخ بکشند. انگار برای نسل تازه تر نویسندگان ایرانی این باور جا افتاده که اثرشان فارغ از ارزش های روایی و زیبایی شناسانه یک کالاست که باید بتواند با بخشی از مخاطب تنبل تر شده و گاه سختگیرتر شده ارتباط برقرار کند. سقوط تیراژ کتاب به حداکثر هزار نسخه و در نمونه های بسیار زیاد پانصد نسخه نشان از همین بی توجهی داشت. برای همین گاهی رمان های فرم گراتر قربانی این وضعیت شده و نتوانستند علیرغم نقدهای مثبتی که به دست آوردن، فروش خوبی هم داشته باشند. نکته مهم دیگر به رابطه رمان ایرانی و رسانه های کاغذی بازمی گردد. امسال بیش از پیش شاهد بی تاثیری روزنامه ها در معرفی و نقد کتاب های ایرانی بودیم. انگار دیگر مصاحبه ها و یادداشت های مثبت و منفی چندان خواننده ای ندارند و صد البته کوچ مخاطبان روزنامه ها به فضاهای مجازی باعث شد تا بسیاری از نویسندگان و برخی ناشران به این فکر بیفتند که تبلیغات اصلی کتاب را به فضاهای مجازی ببرند و منتقدان نیز مصر شدند که مقالات و یادداشت های شان باید در این فضا خوانده و دیده شود. با این روند و با توجه به مرگ تدریجی صفحات ادب و هنر در روزنامه ها که در اواخر دهه هفتاد تا اواخر دهه هشتاد مخاطبان بسیار زیادی داشت، می توان گفت یا باید شکل این صفحات تغییر کند یا همین وضعیت را ادامه دهند. از طرفی دیگر میل برای دیده شدن و به اصطلاح معرفی کتاب بین نویسندگان ایرانی کار را به جایی رساند که هر کدام از این نویسندگان در جستجوی یکی از این صفحات برای معرفی کتاب شان باشند و اگر این آثار به هر دلیلی در این روزنامه ها یا در مرتبه ای بالاتر مجلات دیده نشوند، آنها را متهم به هر رذیله ای بکنند! گویا رستگاری یک رمانی با یک یادداشت و مصاحبه در این نشریات به دست می آید. پس این گذار دو وجه داشت؛ نخست تبلیغ کتاب در فضای مجازی و دوم کوچ بسیاری منتقدان جدی به مجلات یا نشریات جدی الکترونیک. اتفاق مهم دیگر پررنگ تر شدن گرایش های فکری این نشریات بود که باعث می شود یک نشریه از بی خاصیتی دربیاید و تنوعی در آراء ایجاد کند. با این کلیات، رمان ایرانی در سال 1394 بیش از قبل در صفحات و رسانه های مجازی حضور پیدا کرد. هر چند این حضور الزاما باعث پرفروش شدن یک اثر به شکلی منحصر به فرد نشد اما تجربه برخی ناشران نشان داد که در صورت ادامه دادن این روند و باور این نکته که کتاب یک کالاست و باید برایش تبلیغات مناسب انجام شود، می تواند تاثیر خوبی بر فروش بگذارد. یکی از این تجربه ها رمان نسیم مرعشی بود که هر چند جایزه جلال آل احمد را هم از آن خود کرد اما با توجه به تبلیغات بسیار خوبی که در فضای مجازی برایش انجام شد، مخاطبان فراوانی پیدا کرد. از دیگر مسائلی که در حاشیه رمان ایرانی خودنمایی می کرد، تکرر جلسات رونمایی یا امضاء بود که امسال تعدادشان از جلسات عمدتا ملال آور نقد بیشتر شده بود. جلساتی که بسیاری شان چیزی جز صندلی های خالی نبود و شیرینی ها و قهوه های ماسیده... این قضیه نشان داد که رونمایی برای یک کتاب باید با توجه به ظرفیت آن و میزان اشتیاق مخاطبان در نظر گرفته شود و اصولا هر رمانی نیز به چنین رونمایی هایی ندارد. شاید بتوان گفت که بسیاری از این جلسات که در کافه ها، کتابفروشی ها یا سالن های کوچک برگزار شدند، شبیه میهمانی های نویسندگان بودند. روندی که بی تردید تاثیری بر فروش و عرضه کتاب ندارد و عکس هایش بیشتر به کار صفحات اینستاگرام یا فیس بوک می خورد. تجربه انبوهی رونمایی که در بیشترشان شاهد حضور آدم هایی ثابت بودیم نشان داد که برعکس فضای مجازی، این شیوه تاثیر چندانی بر معرفی کتاب نداشته و گاه حتی باعث دافعه نیز می شود. امسال در نگاهی کلی تب رمان های زرد نخبه گرا کمی فرونشست. امری که در چند سال گذشته باعث شده بود چند نویسنده عامه پسند مدعی کلیت ادبیات شوند امسال تا حدی به مکان درست خود بازگشت. این جمله به معنای تحقیر رمان عامه پسند نیست بلکه به این مفهوم است که جایگاه این رمان ها باید برای مخاطبان شان مشخص شود. از سویی دیگر بی تردید هنوز سوژه های بدنه اصلی رمان نوییسان ایرانی تا حدودی تکراری و شبیه به هم است. غیر از چند رمان که شاخص های امسال بودند، اکثر رمان های منتشر شده در فضاهای نسبتا شهری و دغدغه هایی چون تقابل با جامعه، خانواده یا مهاجرت و از همه مهمتر زنانه گی اتفاق افتادند. هر چند به صراحت می نویسم که در رمان های نسبتا زیادی که امسال خواندم، تلاش برای ایجاد ساختارهای روایی مناسب کاملا مشهود بود و غریزه نویسی نسبت به سال های قبل کمتر به چشم ام می خورد. هر چند این استانداردها مدام تکرار می شدند که بیش از هر چیز به کم دانشی برخی از نویسندگان ایرانی و عدم توجه شان به بسترهای تاریخی و سیاسی بازمی گردد. این امر یعنی توجه به فرآیندهای تاریخی در رمان بیشتر در قالب چند اشاره جزیی صورت می گرفت که عمده این رمان ها در این امر ناموفق بودند. از سویی دیگر میزان رمان هایی که کمی جسورانه تر نوشته شدند در سال 1394 اوج گرفت. از رمان بیوه کُشی یوسف علیخانی که جان خاص او را تصویر می کند تا رمان دو نفره آراز بارسقیان و غلامحسین دولت آبادی که با نام پل منتشر شد و دغدغه های عمیق ساختار شهر داشت، می توان سیری از رمان های متفاوت دید که در تلاش خود برای ایجاد ساختارهای بدیع تلاش کردند. رمان هایی مانند مجمع الجزایر اوریون از رویا دستغیب یا هر صبح می میریم از سید احمد بطحایی. از آواز داود قاسم شکری تا ماهو نوشته منیرالدین بیروتی. امسال هم سال بی جایزه ای برای رمان ایرانی بود و غیر از جایزه ادبی هفت اقلیم و جایزه رمان متفاوت، جایزه خصوصی دیگری نامزدهای خود را اعلام نکرد و کاری انجام نداد. این در حالی است که جایزه جلال آل احمد با تغییرات مشخصی که در ساختار خود داشت به آثاری توجه کرد که تا یکی دو سال پیش از خطوط قرمز موکد این جایزه محسوب می شدند و همین امر صدای انبوهی از دلواپسان را در آورد. با این حال و این وضعیت به نظر می آید که بتوان امیدوار بود که در سال های آینده نهادهای جوایز خصوصی دوباره رونق بگیرند. هر چند یکی از این جوایز که با نام «کتون» در حال برگزاری بود بدون اعلام دلیلی روشن ناچار شد تا از ادامه کارش اعلام انصراف کند. امسال یکی دو جایزه خصوصی در حوزه داستان کوتاه اهدا شد که شاخص ترین شان جایزه ادبی بهرام صادقی بود که بعد سال ها احیا شد. هر چند در حوزه رمان چنین اتفاق نیفتاد و کماکان در نتیجه مهرورزی های دولت نهم و دهم، جوایز ابدی نتوانسته اند کمر راست کنند و صد البته برخی از چهره های سلبی و نفی کننده ادبیات ایران نیز از این وضع خوشحال هستند و با قهرمان های فیس بوکی شان هورا می کشند... بگذریم! و صد البته شاید مثل همیشه بزرگترین مسئله رمان ایرانی سانسور باشد و راهروهای وزارت ارشاد. امسال شاهد فراز و فرود محسوسی بودیم در روند نسبتا امیدوارکننده ای که از سال قبل شروع شده بود. در نیمه اول سال کتاب های نسبتا زیادی دچار ممیزی شدند و برخی شان هنوز هم نتوانسته اند مجوز انتشار بگیرند. از سویی دیگر چند کتاب که در دولت قبل ممنوع شده بودند، دوباره مجوز تجدید انتشار گرفتند که مشهورترین شان رمان اول سارا سالار یعنی «احتمالا گم شده ام» بود. با این حال فضای قبض و بسط در ارشاد کاملا محسوس است و صد البته دخالت ارگان های موازی و فشار تندروهای دلواپس بیش از پیش این وزارتخانه را محافظه کار کرده است. با توجه به اقبال در مسئله هسته ای و شکست تندروهای وطنی و غیروطنی باید دید آیا گره های فروبسته سانسور کمی بازتر از قبل می شوند؟ و نوبت به بهار فرهنگ خواهد رسید؟ رمان ایران در سال 1394 با تمام این وضعیت ها به راهش ادامه داد و توانست درصدی از مخاطبان خود را راضی نگه دارد. با این وضعیت و با توجه به عوض شدن شکل عرضه محصول، باید ایستاد و تماشا کرد که آیا در سال 1395 رکود حاکم بر رمان می شکند یا کماکان این رکود که از سال 1388 آغاز شده، ادامه خواهد داشت. ماهنامه تجربه - مهدی یزدانی خرم


سه شنبه ، ۱۰فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وکیل ملت]
[مشاهده در: www.vakilemelat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن