تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835133249
بازخوانی نامه دوم رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی/ ظلم، خواه ناخواه خاصیت برگشت پذیری دارد
واضح آرشیو وب فارسی:سمنا: در نامه دوم حضرت آیت الله خامنه ای که به دنبال حوادث تروریستی و خونین در پاریس منتشر شد، آمده است: تدابیر سطحی و واکنشی ـ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ـ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود، راه را بر بحران های آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت.به گزارش تیم رصد پایگاه خبری سمنا به نقل از خبرگزاری فارس؛ رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در هشتم آذر ماه ۱۳۹۴ و در پی حوادث تروریستی و خونبار در پاریس فرانسه طی پیام دوم خود به جوانان غربی ضمن تشریح این حوادث و انگیزه ها و ریشه های چنین اقدامات خشونت باری، راهکارهایی را برای پیشگیری از تسری این پدیده در جوامع غربی به جوانان اروپایی پیشنهاد دادند. معظم له همچنین دولتمردان غربی را از قضاوت عجولانه نسبت به برخورد با این پدیده پرهیز داشتند و از جوانان خواستند بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید. نظر به اقدامات مشابه تروریستی سه شنبه شب در بروکسل بلژیک و کشته و زخمی شدن بیش از ۳۰۰ شهروند و احتمال اتخاذ تصمیماتی از سوی سران اروپا در برخورد با این تروریست ها که به اسلامگراها منتسب شده اند مرور این پیام تاریخی خالی از لطف نیست. متن کامل دومین پیام رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان غربی به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم به عموم جوانان در کشورهای غربی حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه ای برای چاره اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به خودی خود برای همنوعان اندوه بار است. منظره ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره ای برده باشد، از دیدن این صحنه ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه ی ساختن فردایی بهتر و ایمن تر نشود، فقط به خاطره هایی تلخ و بی ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه هایی شوید که غرب را به نقطه ی کنونی رسانده است. درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع تر، در حجمی انبوه تر و به مدّت بسیار طولانی تر قربانی وحشت افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله های شوم آنان بی اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته شده ی تروریسم تکفیری، علی رغم داشتن عقب مانده ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن ترین اندیشه های برخاسته از مردم سالاری های پویا در منطقه، بی رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است. چهره ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده ی فلسطینی ده ها سال است که حتّی در خانه ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک سازی های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین المللی قرار گیرد، هر روز خانه ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت زده و چشمان اشک بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه گاه های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می شناسید ؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه ی تلویزیون ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند. لشکرکشی های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی شماری داشت، نمونه ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده ها سال به عقب برگشته اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست. جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه ی خشونت زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد. متأسّفانه این ریشه ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره ی معاصر، جهان غرب با بهره گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به هیچ وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه های فرومایه ای مثل داعش، زاییده ی این گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن هم در دل یک قبیله ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی ترین و انسانی ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه ی کشتن همه ی بشریّت میداند، زباله ای مثل داعش بیرون بیاید؟ از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته اند، جذب این نوع گروه ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن قدر افراطی شوند که هم وطنان خود را گلوله باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری ها و احیاناً تبعیض های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود. به هرحال این شما هستید که باید لایه های ظاهری جامعه ی خود را بشکافید، گره ها و کینه ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه ای است که گسست های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب زده که جامعه ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون ها انسان فعّال و مسئولیّت پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی شان محروم سازد و از صحنه ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه ناخواه خاصیّت برگشت پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته ی این ناسپاسی ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید. در این صورت، در آینده ای نه چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده ای استوار کرده اید، سایه ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده ای روشن را بر صفحه ی گیتی میتاباند. سیّدعلی خامنه ای ۸آذر ۱۳۹۴
جمعه ، ۶فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سمنا]
[مشاهده در: www.semna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
بازخوانی نامه دوم رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی/ ظلم،خواه ناخواه خاصیّت برگشت پذیری دارد
در این پیام که به دنبال حوادث تروریستی و خونین در پاریس منتشر شد آمده است تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود راه را بر بحرانهای آینده بگشاید ثمر دیگری نخواهد داشت به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کیاربیدار ب ه نقل از گروبازخوانی نامه دوم رهبر ایران خطاب به جوانان غربی/ ظلم،خواه ناخواه خاصیّت برگشت پذیری دارد
اسلام تایمز در این پیام که به دنبال حوادث تروریستی و خونین در پاریس منتشر شد آمده است تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود راه را بر بحرانهای آینده بگشاید ثمر دیگری نخواهد داشت به گزارش اسلام تایمز آیت الله خامنهبازخوانی نامه دوم رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی
شهیدخبر شهیدنیوز در این پیام که به دنبال حوادث تروریستی و خونین در پاریس منتشر شد آمده است تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود راه را بر بحرانهای آینده بگشاید ثمر دیگری نخواهد داشت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خابازخوانی: نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان غربی
در نامه دوم حضرت آیت الله خامنه ای که به دنبال حوادث تروریستی و خونین در پاریس منتشر شد آمده است تدابیر سطحی و واکنشی ـ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ـ جز اینکه با افزایش قطب بندی های موجود راه را بر بحران های آینده بگشاید ثمر دیگری نخواهد داشت به گزارش رویش نیوز به نقل ازبازخوانی تاریخ/نامه رهبرانقلاب به شورای نگهبان برای تجدید نظر در صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1384
آقای حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری خواستار تجدید نظر شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری شد در نامه رئیس مجلس شورای اسلامی آمده است چنانکه تجدید نظر در این امر را به مصلحت و مایه تقویت مشارکت عمومی بیشتر - که مخصوصازندگینامه رهبر انقلاب به زبان اسپانیایی در مادرید منتشر شد
به گزارش خبرگزاری حوزه به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کتاب زندگینامه مقام معظم رهبری با عنوان از دوران طلبگی تا رهبری عالی توسط انتشارات ماندالا در شهر مادرید چاپ و منتشر شد این کتاب مدخل مقام معظم رهبری از دایرةالمعارف بزرگ اسلامی تألیف علی اکبر ولایتی است که توسط رارهبری در بی حاصل بودن رفت وآمد غربی ها، دولت را خطاب قرار دادند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت رهبر انقلاب دولت را خطاب قرار دادند تا بعد از آزمودن سیاست خارجی و حاصل نشدن هیچ موفقیتی برای حل مشکلات اقتصادی به فکر اقتصاد مقاومتی باشند احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرن«رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید»؛ مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۴
رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید این جمله حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان مهمترین و به یادماندنی ترین جمله رهبر انقلاب اسلامی در سال ۹۴ از نگاه مردم انتخاب شد به گزارش پایگاه خبری تحلیلی لنجانا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی سیدعلی خا-
گوناگون
پربازدیدترینها