واضح آرشیو وب فارسی:مازند مجلس: مازندمجلس : متعاقب سفر جناب آقای داود اوغلو نخست وزیر ترکیه به تهران ، جناب آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه ج.ا.ا نیز طی سفر به استانبول با مقامات عالی ترکیه دیدار و گفتگو نمود. این سفرها در برهه کنونی می توانند اهمیت وافری داشته باشند. بویژه اینکه اولویت نخست جمهوری اسلامی ایران همواره داشتن روابطی خوب و مستحکم با همسایگانش بوده است و این موضوع به ویژه از ابتدای روی کار آمدن دولت جناب آقای روحانی به صراحت اعلام و پیگیری شده است. از این رو آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران سفرهای منطقه ای خود را بلافاصله بعد از توافق تاریخی هسته ای ایران و پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان در وین، آغاز کرد که سفر به ترکیه نیز در این چارچوب قابل درک است. در این برهه ج.ا.ا می کوشد متعاقب مذاکرات هسته ای بر پدیده ایران هراسی و امنیتی شدن محیط داخلی و پیرامونی خود غلبه کرده و به جهانیان نشان دهد که به عکس تصویرسازیهای مغرضانه ؛ ایران یک «جمهوری» معطوف به فضیلت و توسعه و صلح است. لذا در درجه اول تهران می کوشد تصویر واقعی و ماهوی خود را در مواجهه با زنگار سو فهمها و پیش فرضها و انگاره سازیهای مخرب به جهانیان و همسایگان نشان دهد. در این راستا باید اذعان داشت که محور سیاست خارجی دولت جناب آقای روحانی ، مصالحه گرایی( نه سازش) و تعامل منطقی است. علاوه بر این ؛ مناسبات تاریخی دوجانبه و وابستگی متقابل و نیز تحولات تلخ خاورمیانه و شمال آفریقا و خطر تروریسم ضرورت ارتباط بین دو کشور را بیش از پیش مضاعف می سازد. همچنین به نظر می رسد نظم نوینی در منطقه در حال تعریف و شکل دهی است که همکاری نزدیک دو کشور می تواند مصالح و منافع عالیه منطقه و دو طرف را تامین نماید. نکته مهم اینکه در میان کشورهای منطقه ؛ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه وضعیت استثنایی دارند . ترکیه علاوه بر متغیرهای اقتصادی – تجاری؛ دارای بنیادها و شاخصهای هویتی و فرهنگی – سیاسی بکری است که لاجرم این کشور را در کنار ایران قرار می دهد. اگر بنا باشد دو کشور در منطقه بتوانند همکاری سازنده و ثبات بخش در منطقه داشته باشند ، آندو بنا به دلایل ذیل ایران و ترکیه هستند: 1. خوانش ملتها و دولتهای دو کشور از اسلام قرابت ویژه ای دارد که موجب شده دو کشور همواره در طول تاریخ از حسن همجواری و تکامل شناختی بهره برده و از هرگونه نفرت و حتی احساس تغایر مذهبی و فرهنگی به دور باشند. در خصوص قرابت مذهبی همین بس که در نماز جمعه محرم سال 94 در 90 هزار مسجد ترکیه خطبه عاشورا خوانده شد. دو ملت همدیگر را عمیقا دوست دارند و تردد گرم و صلح آمیز سالانه حدود 2 میلیون جهانگرد ایرانی به ترکیه بیش از سنخیت سیاسی و منفعتی از قرابت فرهنگی – مذهبی مردمی و سبک زندگی مشترک خبر می دهد.. تاکنون کمترین مشکل و تنش فرهنگی و مذهبی بین توریستهای ایرانی و شهروندان ترک گزارش نشده است. 2.نکته به غایت مهم چه از نظر فرهنگی و چه از نظر سیاسی و محور کلیدی چه در سطح سیاست رسمی و چه غیر رسمی این است که دو کشور از معدود کشورهای منطقه هستند که شریعت اسلام در آنها در تعامل و تبادل مشترک با علوم انسانی و عقلی بوده است. لذا دو کشور در طول تاریخ و حال حاضر از موتور محرکه های اعتدال گرایی در منطقه و جهان اسلام بوده و هستند. یکی از علل اعتدال گرایی دو ملت این است که آنها در پلهای جغرافیایی ارتباطی زیسته و جهان بینیهای مختلف اسلامی ، شرقی و غربی را لمس کرده اند و از تک بعدی نگری به دورند. اکنون هم همکاری دو کشور می تواند موجد اعتدال گرایی ، صلح و مردمسالاری در منطقه باشد. سه مولفه مهم در فرهنگ و اندیشه ترکیه یعنی حب اهل بیت ، طریقت و تصوف و نیز عقل و فلسفه این کشور را به ایران نزدیک کرده و ارتباطات منحصر به فردی رقم زده است. 3.ایران و ترکیه همواره از میراث و دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی و مذهبی هم بهره برده و به تکامل و ترقی همدیگر کمک کرده اند. ایرانیها از عوامل کلیدی ورود اسلام به آناتولی و ترکها از عوامل پمپاز اندیشه های مشروطه گرایی و آزادیخواهانه و ارتباط گیری ایران با اروپا به طور متقابل بوده اند. 4.دو ملت دارای تجربه و پرسشهای فکری ، سیاسی و دیپلماتیک بسیار مشترک در خصوص مواجهه با مدرنیته و غرب ، و نیز مداخلات قدرتهای بزرگ بوده اند. در این حوزه دارای تجربه چهارصد ساله مشترک هستیم که اکنون نیز در حال تکامل و تداوم است . کمتر دو همسایه ای را می توان یافت که در این سطح تجربه مشترک داشته باشند. روند مشروطه خواهی ، نوسازی و مداخلات خارجی در سرنوشت ایندو ملت و اساسا سیر درک و فهم از مدرنیته ودر یک کلام تحولات تاریخی ؛ دارای شباهتهای عجیبی است. 5.رابطه دو کشور در سده های اخیر نشان می دهد که طرفین اختلاف مرزی با هم نداشته و به یکدیگر به عنوان تهدید امنیتی نگاه نکرده اند.خوشبختانه تاریخ نشان داده است مشکلات طرفین با رویکرد مدنی- کارکردی حل و فصل شده است. حتی جنگ چالدران نیز نزاع ژئوپولوتیک و البته با دستمایه مذهب بوده است ولی نه نزاع مذهبی. 6.رابطه دو کشور همواره در طول تاریخ از منطق حاصل جمع جبری مثبت و برد- برد تبعیت کند که این سرمایه بزرگی است و باید اکنون بازشناسی و برجسته شده و نقشه راه آتی ما واقع شود.توسعه مناسبات فیمابین ایران و ترکیه با عنایت به اشتراکات منحصر به فرد هویتی- سیاسی و بویژه با عنایت به تحولات کنونی منطقه ای که مخاطرات جدی متوجه بنیان های جامعه، فرهنگ و امنیت بسیاری از کشورهای منطقه شده است ضرورت بیشتری پیدا می کند. خاصه اینکه تجربه به ما می گوید که بی ثباتی و ناآرامی مرزی نمی شناسد. امروز امنیت هیچ کشوری در این دنیای جهانی شده، نمی تواند در محیطی ناآرام تضمین شود. 7.امروزه یکی از معضلات کنونی منطقه ای شایع کردن جنگ شیعه- سنی و فرقه گرایی است. همکاری ایران به عنوان کشوری شیعی و ترکیه به عنوان کشوری سنی می تواند به مدیریت این معضل کمک شایان توجهی نماید. اگر ایران اسلامی در زمان جنگ تحمیلی انگاره جنگ عرب- فارس را از طریق همکاری با سوریه خنثی می کرد امروز تهران می تواند انگاره جنگ شیعه- سنی را از طریق همکاری با آنکارا خنثی نموده و به مصالح عالیه امت اسلامی کمکی تاریخی نماید. •نتیجه گیری 1. توافق هسته ای یک شروع ضروری برای پیشبرد مصالحه گرایی در منطقه بود و نه تنها به ضرر هیچ یک از همسایگان ما نیست، بلکه همانطوریکه مقامات عالی کشور دوست و برادر ترکیه اعلام کرده اند دستاوردی برای تمامی منطقه است، چرا که به یک تنش غیرضروری و دوازده ساله که بیش از همه منطقه ما را تهدید می کرد، خاتمه داد. این تجربه سازنده و تاریخی می تواند بر سایر حوزه ها نیز تسری یابد. اینک زمان پرداختن به راهکارهایی است که به ایران و دیگر کشورهای منطقه برای ریشه کنی عوامل بی اعتمادی و تنش در منطقه کمک کند. اکنون ایران و ترکیه باید در کنار هم قرار گرفته و در سه سطح دوجانبه ، منطقه ای و بین المللی ، مناسبات نوین و تاریخ ساز خود را طراحی و پیش ببرند .دو کشور در وضعیت کنونی منطقه به عنوان دو بازیگر خردمند ، دموکرات و مصالحه گرا وضعیت متمایز و ممتازی دارند. دو کشور می توانند در کنار هم مولد و موجد دموکراتیزاسیون و همگرایی منطقه عمل نمایند. در این صورت به قدری فرصت برای طرفین در خاورمیانه و اوراسیا تولید می شود که هرگونه اختلاف درباره موضوعات تحمیلی و غیر ضروری را تحت الشعاع قرار می دهد. صاحبنظران معتقدند که ایران و ترکیه می توانند به مانند آلمان و فرانسه در اروپا ؛ روندهای مصلحانه ای در خاورمیانه و جهان اسلام خلق نموده و از یکپارچگی ، مصالح و منافع امت اسلامی دفاع کنند. 2.در پایان یک نکته هشدار گونه باید مد نظر قرار گیرد و آن اینکه برهه کنونی برهه گذار به نظم نوین بین المللی و منطقه ای است و اگر در کنار هم نباشیم هر دو متضرر خواهیم شد. در برهه گذار 1815 و 1915 در کنار هم نبودیم و هر دو بازنده شدیم. نتیجه عدم هوشمندی عثمانی و ایران و نبود تشریک مساعی بایسته در دو برهه مزبورباعث شد که هر دو وجه المصالحه و وجه المخاصمه قدرتهای فرامنطقه ای باشیم. نباید اجازه داد تاریخ تکرار شود *دیپلمات جمهوری اسلامی ایران در آنکارا
پنجشنبه ، ۵فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مازند مجلس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]