واضح آرشیو وب فارسی:عصر تبریز: در تمامی بازدید هایی که از شهرهای دیگر ایران عزیزمان و کشور های دیگر جهان داشته ام، فارغ از داشته هایی که هر شهر منحصرا بخاطر موقع و مقر جغرافیایی خود از انها برخوردار بوده است، تصویری ذهنی از شهرمان تبریز با هر صحنه ای از شهرهای دیگری که در ان قدم بر می داریم، عجین می گردد و حسی شبیه تطبیق و مقایسه را در ذهن تداعی می کند. در مواقعی که نقاط قوت شهرمان بر ان شهری که در ان حاضر می شویم، می چربد، حس تعلق مکانی خوشایندی در انسان ایجاد می شود. لیکن زمانی که این حالت برعکس می شود، حس بسیار بد توصیف ناشدنی به ادم دست می دهد. بویژه انکه خود در کسوت متولیان امر و بخشی از مجموعه مدیریت شهری تبریز باشی و انبوه مشکلات و نابسامانی ها در شهرتان خودنمایی کنند. حس عجز و ناتوانی ماحصل این تقلای ذهنی است که در بسیاری از موارد به انسان دست می دهد و بویژه زمان هایی که از یک شهر پیشرفته جهان سومی دیدن می کنیم، این حس صدچندان می شود. برای لحظاتی هم که شده خود را بسان یک شهروند تبریزی تصور نموده و احساس می کنم که شهروندان تبریزی در چنین مواردی تحقیر می شوند. عناوینی همچون شهر اولین ها، مناسب ترین شهر برای زندگی از نگاه سازمان ملل، تمیز ترین شهر ایران، دبیر خانه اطلس شهرهای اسلامی، تبریز ٢٠١٨ و این اخرین مورد یعنی یکی از ١٠ شهر گردشگری حلال جهان و بسیاری از داشته های شهرمان که ارزوی قلبی مدیران شهری سایر شهرها مفتخر شدن شهرشان فقط به یکی از اینهاست، هیچکدام نتوانسته اند از شهر تبریز شهری بسازند که یارای رقابت با دیگر شهرها و خاصه شهرهای منطقه بوده و شهری مناسب برای زندگی همه ساکنین خود به مفهوم واقعی باشد. اگر شهرمان به جهت تاریخ چند هزار ساله از بافت فرسوده و ناکارامدی برخوردار است که بخش عظیمی از جمعیت ١.۶ میلیونی اش را در خود جای داده اند، جای هیچ تعجبی نیست، در عجبم از شهری که مساحت بافت های ناکارامد شهری روزبروز وسیع تر شده و هر روزی که می گذرد، بر تعداد ساکنین این بافت ها افزوده می شود و این بر خلاف اموزه های دینی و اعتقادی مان است، بویژه زمانی که فرمایش امیر مومنان حضرت علی (ع) را مبنی بر متضرر شدن مسلمانی که امروز و فردایش عین هم باشد را به یاد اوریم. امری که تحت عنوان مدیریت زمان می تواند مورد توجه قرار گیرد. انچه که بیش از هرچیز دیگری بر مدیریت های شهری تبریز در طی چند دهه اخیر سایه افکنده است، نگاه انتفاعی ویرانگری است که ردپای انرا می توان در اغلب طرح ها و پروژه های طراحی و عمران شهری و حتی در طرح های توسعه شهری نظیر طرح های جامع و تفصیلی مشاهده نمود. تملک املاک شهروندان و احداث مجموعه های تجاری و خدماتی در قالب طرح های مشارکتی یا سرمایه گذاری با هدف إیجاد ارزش افزوده و استفاده از شیوه های قهری هرگز در کاهش سطوح بافت های ناکارامد شهری مؤثر واقع نشده و جز سلب اعتماد از مدیران شهری در نزد ساکنین و کاهش سرمایه اجتماعی نتیجه ای را در بر نداشته است. اسیب شناسی ناکامی های ١٠٠ سال اخیر مدیریت شهری تبریز، نه تنها در حوصله این نوشتار نیست بلکه فایده ای هم بر ان مترتب نیست. انچه که نیاز به تأمل دارد، این نکته بسیار مهم در بررسی تجارب مدیریت شهری شهرهای موفق جهان بویژه شهرهای جهان سومی موجود در منطقه پیرامونی کشورمان نظیر باکو و دبی است که مدیران این شهرها شهامت و جسارت لازم را در خداحافظی با شیوه های ناقص و لجبازانه ازمون و خطایی داشته و در طراحی های شهری و برنامه های توسعه شهری از توان فنی و مهندسی و حتی هنری کارشناسان خارجی نهایت بهره را برده اند. نگاهی گذرا بر وضعیت میراث فرهنگی شهری تبریز یکصد سال اخیر ، سیاست های مسکن، زیرساخت های شهری، فضای سبز شهری، مبلمان شهری و زواید بصری و اغتشاش بصری، ازدحام شهری، خدمات شهری، نظام بودجه ریزی، بافت های شهری چند دهه اخیر همگی حاکی از ضعف بسیار زیاد در تمامی این حوزه ها می باشد. با اینکه در حوزه های کم اهمیتی همچون فوتبال و برخی دیگر از ورزش ها که تأثیر چندانی بر زندگی توده های مردم ندارند، سالهای سال است که از تجربیات برجسته ترین کارشناسان خارجی در قالب تیم های باشگاهی و حتی ملی استفاده می شود، لیکن در حوزه شهرسازی و معماری کشور و از جمله شهر تبریز این مهم اتفاق نیفتاده است و با پیچیده تر شدن زندگی شهری و تمرکز جمعیتی در کلانشهرها این مهم بیش از پیش احساس میشود. نتیجه انکه اگر در برخی از حوزه های اداری، اجرای و علمی کشور طنین صدای غرور انگیز ما می توانیم، راهگشا بوده است، در حوزه مدیریت شهری اعتراف هرچند تلخ ما نمی توانیم و تلفیق داشته های متکی بر شهرسازی اسلامی و ایرانی با توان فنی و مهندسی کارشناسان خارجی در به ریل انداختن قطار فرتوت و ناکارامد مدیریت شهری تبریز مؤثر واقع خواهند شد و در چنان شرایطی خواهد بود که شهروند تبریزی مان به هنگام حضور در شهرهای دیگر به مدیران شهری خود خواهند بالید و با افتخار از انها یاد خواهند کرد و رضایتمندی بسیار بالایی را از زندگی در شهر تبریز و تحولات مربوط به عمران و ابادانی ان ابراز خواهند داشت. حجم عظیمی از مشکلات و نابسامانی های موجود در شهر تبریز اعم از زیرساخت های شهری و بافت های شهری و تاکید و تمرکز بر عناوین فریبنده همچون شهر اولین ها و شعار کذایی شهر مناسب زندگی از نگاه سازمان ملل و دلخوشی به انها و إتلاف زمان و اتکا بر شیوه های غیر علمی مبتنی بر ازمون و خطا و انفجار فکر و روشهای غیر برنامه ریزانه، شهر تبریز را به ایستگاهی بسیار بدی بنام شهر اخرین ها هدایت خواهد نمود. فریدون بابایی اقدم، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز و رئیس کمسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی کلانشهر تبریز
چهارشنبه ، ۴فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر تبریز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]