واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: ماجرای 16 میلیارد دانشگاه احمدی نژاد به روایت جهانگیری
وقتی استاندار اصفهان بودم به مناسبت سال نو چند بسته گز به مدیران دادم. وقتی وزیر شدم باید می رفتم دیوان محاسبات که پول گز را از کجا آورده ام. البته هرگز به خاطر این پرونده ناراحت نشدم که می روم پاسخ می دهم...
به گزارش نامه نیوز، چنان که در مقدمه یا بخش اول سلسله روایت های «تورّق ویژه نامه های نوروزی مطبوعات» اشاره شد مهم ترین جذابیت و ویژگی این «نوروزنامه ها» این است که هر یک حال و هوای خاص خود را دارد و همان است که باید باشد.
به این معنی که اگر روزنامه ای در غالب روزهای سال اخبار و تصاویر آیت الله هاشمی رفسنجانی را پوشش می دهد و کیستی و چیستی خود را چنین تعریف کرده در ویژه نامه نوروزی نیز انتظار مخاطب را برآورده می سازد و نه تنها با او که با همسرش هم گفت و گو کرده یا دیگری که منتقد سیاست های هاشمی است در ویژه نامه نوروز نیز همین خط را پی گرفته است.
این قاعده شامل روزنامه اطلاعات هم می شود که از هر تنش و چالش می پرهیزد و بیشتر رویکردی فرهنگی و کلاسیک دارد و مقالات بزرگان فرهنگ و تاریخ و ادبیات را چه از درگذشتگان و چه هنوز باشندگان می توان در آن یافت. هر چند که از روزنامه ای با قدمت 90 سال انتظار می رود آنچه منتشر می کند حاصل تحریریه خودشان باشد مگر آن که استادی چون دکتر محمد علی اسلامی ندوشن یا زنده یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی را نیز در زمره تحریریه بزرگ تر «اطلاعات» به شمار آوریم.
باری، این دیباچه برای معرفی و تورق «نوروزنامه اطلاعات» است که به جز گفت و گویی با اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری حال و هوایی کاملا کلاسیک دارد و چه بسا اگر این مصاحبه نمی بود درک این که ویژه نامه نوروزی مربوط به 1395 خورشیدی است دشوار می بود چرا که کمتر نشان و نشانه ای از رخدادهای سال کهنه در آن می توانیم یافت.
اگر چه در گفتار سعدیِ روزگار ما – اسلامی ندوشن – به موحش ترین پدیده معاصر اشاره شده است:
« طبیعی بود که داعش از یک کشور نفت خیز در یک سرزمین بایر سر برآورد. یعنی ناحیه خلیج فارس که مبلغ هنگفتی از پول نفت را عاید خود می کند بی آن که استحقاق و توانایی خرج آن را داشته باشد در حالی که بخشی از مردم جهان گرسنه می خوابند. این خود به خود می تواند واکنش ایجاد کند... روح آشوب چنان در قشری از مردم دمیده شده که روزی نیست که در گوشه ای خبر از کشتار و در به دری شنیده نشود و یادآور این شعر معروف است:
این چه شوری است که در دور قمر می بینم
که آفاق، پر از فتنه و شر می بینم
پسران، این همه بدخواهِ پدر می بینم
طوق زرّین، همه بر گردنِ خر می بینم!»
شاید اگر هر ویژه نامه نوروزی دیگری حاوی گفت و گویی اختصاصی با معاون اولِ پُرمشغله رییس جمهوری بود که به سبب ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دولت روحانی، سینه پر رازی هم دارد تصویر اسحاق جهانگیری را برای روی جلد برمی گزید و با تیترهایی جذاب اما وقتی نه دغدغه فروش در میان باشد نه نگاه غالب سیاسی به اشارتی بسنده می شود.
ولو معاون اول شاید برای اولین بار به صراحت تمام ماجرای آن 16 میلیارد تومان را که محمود احمدی نژاد به دانشگاه خودش واریز کرد و البته بعدتر پس داد باز گفته باشد:
«در روزهای آخر دولت قبل، رییس جمهوری از بودجه دولت 16 میلیارد تومان به حساب دانشگاهی می ریزد که فقط یک برگ کاغذ است. یعنی نه دانشگاهی وجود دارد نه ساختمانی و نه دانشجویی. پرسش این است که این همه دانشگاه خصوصی وجود دارد که دولت می توانسته به آنها کمک کند. دانشگاهی خصوصی که سال هاست تشکیل شده و 10 هزار دانشجو هم دارد چطور نتوانسته از کمک دولت بهره مند شود اما این دانشگاه فقط به دلیل این که منتسب به مقامات کشور بوده باید این مقدار بودجه دریافت کند؟»
اسحاق جهانگیری آن گاه به توضیح روند دریافت مجوز پرداخته است:
« وقتی روند مجوز دانشگاه یاد شده را می بینید برای تان جالب است که بدانید درخواست تأسیس اول مرداد در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و اعلام می شود که با کلیات آن موافقت شده است.اساسنامه آن را هم وزیر علوم تأیید می کند و هیأت مؤسس به یکی از مقامات نامه نوشته که این دانشگاه، تأسیس شده و دستور دهید این مقدار کمک شود. نامه به معاون رییس جمهور می رسد. معاون رییس جمهور تحویل رییس جمهوری می دهد. رییس جمهور می نویسد:« موافت می شود.»سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم بودجه را تخصیص می دهد و پرداخت می شود...
وقتی استاندار اصفهان بودم به مناسبت سال نو چند بسته گز به مدیران دادم. وقتی وزیر شدم باید می رفتم دیوان محاسبات که پول گز را از کجا آورده ام. البته هرگز به خاطر این پرونده ناراحت نشدم که می روم پاسخ می دهم. چرا که فکر می کردم به چه مناسبت چند کیلو گز را به مقامی داده ام... آیا واریز 16 میلیارد تومان سوء استفاده از موقعیت نیست؟ اعتباری در اختیار بنده است و به من گفته شده می توانید از محل این اعتبار به نهاد های عمومی و خیریه ها کمک کنید. حالا من هم بروم یک خیریه بزنم و بگویم به آن کمک کرده ام؟! آیا این واقعا شرعی و قانونی است؟»
بقیه نوروزنامه البته به طور مستقیم کاری با حوادث روز ندارد و بیشتر به دنبال گفتمان سازی است. چندان که دکتر محمد امین قانعی فرد رییس انجمن جامعه شناسی ایران گفته است: « باید ساختارها و نهادهای اعتدال گرا بیافرینیم» و رضا داوری اردکانی به این پرسش پاسخ داده که «چرا اعتدال، فضیلت است».
مقاله آیت الله سید مصطفی محقق داماد نیز درخور تامل است. این فقیه و استاد حقوق تصریح می کند:
« دیگران را به دیده حقارت نبینیم و آنان را به اطاعت خویش وامداریم» و نکته ای را یادآور شده که می تواند در مباحث حقوق بشر از منظر اسلام به کار آید: « تمایز ایمان و کفر نزد خداوند محاسبه می شود و در حقوق شهروندی و این جهانی تأثیری ندارد. هیچ گروهی نباید خود را فرزند خدا و یا با ختم نبوت خود را نماینده خاص خدا بداند و دیگران را به دیده حقارت بنگرد و به اطاعت خویش وادارد. در قرآن مجید به صراحت عنوان هایی چون فرزندان خدا، دوستان خدا، اولیای خدا و خدا را برای خویش دانستن و از این رهگذر خود را برتر از دیگران دیدن نفی و مخالف توحید دانسته شده است.»
حکایت دکتر احمد مهدوی دامغانی درباره 130 نسخه نفیس خطی به جای مانده از شریف امامی هم جالب و تاسف بار است که قصد داشته به ایران منتقل کند ولی مسوولان ایرانی چنان از ارزش این میراث غافل بوده اند که این نسخ خطی سرنوشت دیگری می یابند.
خوش بختانه فقدان استاد باستانی پاریزی سبب نشده که با نوشته ای از او رو به رو نشویم. چندان که گفتاری درباره مولانا را می بینیم که به بررسی این موضوع پرداخته که مولانا را باید متعلق به ایران بدانیم یا افغان ها یا چون در قونیه مدفون است در زمره میراث ترکان آناتولی؟
جای دیگر نیز کام مان به قلم زنده یاد باستانی پاریزی شیرین می شود. آنجا که خاطره ای از راننده خود یا هم ولایتی خود نقل می کند:
« در سیرجان فردی بود به نام حسین اسدی که ماشین خود را کرایه می داد و خود رانندگی می کرد. یک فورد قدیمی داشت و معروف بود که یک وقت در راه بندر عباس و هنگام شب هفت شتر را زیر گرفته و از روی آنها گذشته بود و به همراهان گفته بود: بر پدر این مأورین لعنت. دو من خاک توی این دست اندازها نمی ریزند تا ماشین به راحتی بگذرد!».
ویژه نامه روزنامه اطلاعات به لحاظ حجم و تنوع متناسب با موسسه ای با قدمت و امکانات اطلاعات نیست اما از حیث حال و هوا و روحیه اعتدال و مثبت نگری و پرهیز از پرخاش و نگاه خاص به فرهنگ سازان همان است که باید باشد.
منبع: عصر ایران
۰۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]