محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842219627
جنگ آرماگدون یا نسخه صهیونیستی تجزیه منطقه / تفسیر خطرناک ظریف از حوادث آخر الزمان
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
صهیونیستی کردن ادبیات آخرالزمانی
جنگ آرماگدون یا نسخه صهیونیستی تجزیه منطقه / تفسیر خطرناک ظریف از حوادث آخر الزمان محمدجواد ظریف در سخنانی در استرالیا نسبت به تغییر مرزها در منطقه و وقوع آرماگدون هشدار داده بود، اما آیا نبرد آخر الزمانی واقعیت دارد؟ آیا ظریف ناخواسته تعبیر صهیونیست مسیحی را بر زبان رانده است؟
به گزارش گروه سیاست خارجی فرهنگ نیوز، وزیرخارجه کشور در اظهار نظری در دانشگاه ملی استرالیا، به تحولات منطقه خاورمیانه اشاره داشته و به کشورهایی که در پی تغییر مرزها و تجزیه کشورهای منطقه هستند هشدار داده و وقوع آن را مقدمه ای برای نبرد آخر الزمانی دانسته و از اصطلاح "آرماگدون"، بهره جسته که در واژه شناسی انگلیسی به معنان همان نبرد نهایی یا آخرالزمان می باشد.
صهیونیستی کردن ادبیات آخرالزمانی در حالیکه در ادبیات مذهبی مسلمانان و به ویژه شیعیان ظهور منجی به عنوان یکی از مولفه های اصلی و قطعی در نظر گرفته می شود در آثار دیگر ادیان نیز ظهور روی خواهد داد ولی در این بین ادبیات مربوط به ظهور در میان صهیونیست ها و به ویژه مسیحیان صهیونیست، به گونه ای دیگر تفسیر شده است. در این تفاسیر، نیروهای خیر و شر جابه جا شده اند و مسلمانان به عنوان نیروهای شر در نبرد آخر الزمانی شکست خواهند خورد و عیسی مسیح آنگاه ظهور پیدا می کند. سیاست ها و اقدامات متنوع این دست از مسیحیان در کنار صهیونیست ها، تلاش برای عینیت بخشیدن به تفسیرهای خطرناک خود در جهان است و برای رسیدن به هدف خود دست به هر جنایت و توطئه ای می زنند. تاسیس کشور صهیونیستی اسرائیل و بیرون راندن مسلمانان، رویای نیل تا فرات، ساخت سلاح هسته ای و موارد متعدد دیگر، در راستای طرح های آخرالزمانی مسیحیان صهیونیست تعبیر می شوند. حال در زمانی که تروریسم به صورت گسترده مناطق خاورمیانه را در نوردیده و کشورهای اسلامی با تفرقه ها و چنددسته گی های ایجاد شده در خطر تجزیه قرار دارند، وزیر خارجه کشور ناخواسته از تغییر مرزهایی می گوید که مقدمه آرماگدون است، آرماگدونی که در چند دهه اخیر صهیونیست ها و افراطیون مذهبی مسیحی با سرمایه گذاری گسترده ای سعی در تبلیغ و جا انداختن آن در افکار عمومی جهان دارند و یکی از کارویژه های صنایع فیلم سازی هالیوود نیز ترویج تفسیر صهیونیستی از آرماگدون است. اعتقاد به تحقق بخشیدن مقدمات ظهور مسیح (ع)، با تفاسیر صهیونیستی حتی در میان مقامات آمریکایی نیز به شدت دنبال شده است و بسیاری از آنها تحت تاثیر آن قرار دارند. حمایت های بی چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود انتقادات گسترده از عملکرد این رژیم، جای شکی باقی نمی گذارد که چنین پشتیبانی هایی نمی تواند بدون وجود اعتقاد و تفکری افراطی امکان پذیر باشد. "اد مكاتير" كه از آن با عنوان پدر خوانده راست مسيحی ياد شده است، در رابطه با حمايت همهجانبه از رژيم صهيونيستی در مصاحبه با شبكه سی بی اس در پاسخ به اين سئوال كه آيا شما معتقديد خدا سرزمين اسرائيل را به يهوديان داده است؟ می گويد: «من به اين موضوع همان قدر اطمينان دارم كه به وجود خودم روي اين صندلی روبروی شما يقين دارم.» او در پاسخ به سئوال ديگر مجری مبنی بر اين كه آيا اين سرزمين متعلق به آنهاست؟ ميگويد: «مال آنهاست. هر دانه شن از بحرالميت تا رودخانه اردن و تا درياي مديترانه متعلق به يهوديهاست.» او حتی غزه و كرانه باختري را نيز، از آن يهوديان ميشمارد.(1)بايد توجه داشت كه ريشههاي چنين تفكری به اعتقادات تقديرگرايانه اين افراد برميگردد. «اهميت پيشگويی نقش اسرائيل در روزهای پايانی، در جهانبينی تقديرگرايان به حدی از اهميت برخوردار است كه برخی از حمايت نظامی به نفع اسرائيل به منظور تسريع در زمان پيشگویی ها و تسريع در وقوع آرماگدون در خاورميانه دفاع ميكنند.» (2)
"جِين هانتر" در كتاب خويش با اشاره به سخنان "پت رابتسون" از ديگر رهبران راست مسيحي در آمريكا، اعتقاد به آرماگدون را در نزد او اين چنين توضيح ميدهد: «پت، وتوی دولت ريگان به قطعنامه شورای امنيت در محكوميت حمله به لبنان را با سخنان نامفهوم به اعتقاد بنيادگرايان خرافاتی كه اسرائيل محل نبرد نهايی آرماگدون است، ربط داد و گفت: "اسرائيل فتيله را روشن ساخته است، و آن فتيله به سرعت خواهد سوخت، و من فكر نمی كنم كه فتيله تا زمانيكه منطقه را در آتش شعلهور سازد، خاموش شود. اين حس شخصی من از كتاب مقدس است."» (3)
اشغال سرزمين فلسطين توسط يهوديان امری تصادفی نبوده، بلکه اقدامی کاملاً سنجيده و برنامه ای از پيش طرح ريزی شده بوده است. بهتر است به اين نکته اشاره کنيم که يهوديان خود را «امت روح» مي نامند. اين مفهوم با آموزه قوم برگزيده و امت مقدس يهود ارتباط مستقيم دارد. همين اعتقاد به برگزيدگي در ميان صهيونيست ها نوعي نژادپرستی و خود برتر بينی را در ميان آنها تقويت کرده و انجام هرکاری را برای خود مجاز می دانند. پس از اعلان تأسيس کشور يهود بر اراضي فلسطين، يهويان مشاهده کردند که در ميان جوامعي قرار گرفتند که زبان، فرهنگ و مذهب مشترکی دارند. يهوديان مهاجر، خود را به صورت پديده ای ناهمگن در ميان کشورهای عربی به حساب می آورند و احساس کردند که آنها اقليتی هستند که در ميان اکثريت عربی- اسلامی به سر می برند. در کتاب «تدارک جنگ بزرگ: براساس پيشگويی های انبيای بنی اسرائيل» نوشته گريس هال سل، ما با انديشة افراطی مسيحيان صهيونيست و يهوديان افراطی آشنا می شويم، به عقيدة آنها جنگ آخرالزمان يا هارِ مَجِدّون در خاورميانه روی خواهد داد و آن جنگی هسته ای خواهد بود که در آن بيشتر مردم دنيا کشته خواهند شد و تنها 144.000 يهودی باقی خواهند ماند و پس از ظهور مسيح به فرمان او مسيحي خواهند شد. (4) بايد بدانيم که تعداد چنين افرادي که داراي انديشه های چنين افراطی هستند در اسرائيل و آمريکا کم نيستند. و همانطور که سرزمينی را به بهانه وعده يهوه اشغال کردند، هيچ دور از انتظار نخواهد بود که در پي برافروختن آتش جنگی باشند که آن را جنگ آخر الزمان می نامند.
هر چند تحلیل گران منطقه سعی می کنند تحولات این قسمت از جهان را براساس واقعیات موجود و نظریه های مرسوم در حوزه بین الملل تحلیل کنند، اما در همین زمینه در ابعاد نظریه های انتقادی بین الملل به جنبه های دیگر تحلیل فضای بین اللمللی نیز پرداخته شده که خارج از حوزه رئالیسم و ایدالسیم قرار دارند و مباحث انتزاعی تری را در بر می گیرند، با این حال موضوعاتی مانند آرماگدون و آینده جهان بر اساس پیشگویی ها، تاکنون جایگاهی در نظریات بین الملل پیدا نکرده اند. این موضوعات به صورت تحقیقات تاریخی و مذهبی و درقالب های کتاب، فیلم و مستند بیشتر در دسترس هستند ولی در کمال تعجب گروه هایی در کشورهای غربی به ویژه آمریکا و اسرائیل وجود دارند که علاوه بر اعتقاد راسخ به موضوعات آخرالزمانی مبتنی بر برداشت های خود از مذهب مسیحیت و یهودیت، دارای نفوذ بالا در ساختارهای تصمیم گیری و نفوذ بر حوزه های اجرایی هستند و سیاست های خود را بر اساس تحقق مقدمات آخرالزمانی پیش می برند. نمونه هایی در بالا به آن اشاره شد که حتی دستیابی رژیم صهیونیستی به تسلحیات هسته ای را برای آمادگی در آرماگدون تفسیر کردند. جنگ های تفرقه آمیز در منطقه خاورمیانه نیز برای تجزبه منطقه در این باب توسط آنها تفسیر می شود. از این رو آرماگدون، تفسیر صهیونیستی - مسیحی از آخرالزمان می باشد که بازی در این پازل تبعات سنگینی را متوجه کشورهای اسلامی خواهد کرد. برای روشن تر شدن موضوع آرماگدون و مباحث مرتبط به آن، بخش هایی از گفتارهای استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، نویسنده و مهدویت پژوه ایرانی در زیر آورده شده که وی این گفتار را در نشست های مختلف مرتبط با آخرالزمان مطرح کرده است.
آرماگدون مسیحیت صهیونیست برای تخریب منطقه مسلمانان
استاد شفیعی سروستانی نویسنده، روزنامهنگار و مهدویتپژوه ایرانیست. پژوهشهای او در حوزه غربشناسی، ادبیات فارسی، مطالعات فرهنگی، مطالعات مهدویت و آخرالزّمانشناسی می باشند. او تاکنون بیش از ۶۷۰ مقاله و ۳۰ کتاب مستقل در حوزههای مختلف نوشتهاست. وی در این سخنرانی با استناد به کتب عهد عتیق و جدید و همچنین به نمایش گذاشتن مستندهایی به بررسی تحلیلی موضوع آرماگدون و نبرد آخرالزمانی از دید مسیحیان صهیونیست می پردازد:بخش بزرگی از رویکرد غرب به خاورمیانه به بحث آخر الزمان مربوط است که از آن غفلت شده است، در بخش شرق رویکرد صهیونیسم، موضوعی جدی است، اما نگاه آنها قدیمی و سنتی ست؛ یعنی رژیم اشغالگر قدس را محور مطالعات، مورد هجمه قرار می دهند و عملکرد این رژیم را مورد بازبینی و نقد قرار می دهند، در حالیکه آنچه ما با آن مواجه ایم، تنها در حوزه سیاسی صهیونیستی یا یهودیت صهیونیستی قابل بررسی یا مطالعه نیست. وضموع آرماگدون، موضوعی ریشه ای است که در ایران جوان است، و وجوهی مختلفی دارد، اگرچه به آن پرداخته نشده است. بخش مطالعات کلامی و اعتقادی آن مورد مطالعه قرار داده ام و به صورت دقیقتری به بخش سینمایی آن پرداخته ام. هالیوود و فرجام جهان و فرجام شناسی در سینمای جهان را مورد بررسی مبسوط قرار داده ام. سخنرانی های فراوانی نیز در همین رابطه داشتم و آنچه را که امروز ارائه می کنم، معرفی اجمالی این موضوع و ورود و ظهور آن در ادبیات سیاسی ایالات متحده آمریکا است و با نشان دادن قطعاتی از فیلم های مستند جایگاه آرمانی آرماگدون را نیز معرفی خواهم کرد. تعریف کلمه "آرماگدون"یا "هارمجدون"، واژه ای عبری و به معنای تپه شریفات است. این تپه در منطقة جغرافیایی معینی، درست در شمال فلسطین اشغالی در کنار کنارة غربی رود اردن قرار گرفته است. به طور دقیق تر این تپه در ضلع جنوبی حیفا، صحرایی وجود دارد که در ادبیات مسیحیان صهیونیست، نبرد آخرالزمان؛ قبل از ظهور منجی موعد، میان نیروهای خیر و شر در آن منطقه صورت خواهد گرفت و هرکسی که در این نبرد به پیروزی برسد، برای هزار سال به حکومت جهانی دست پیدا خواهد کرد. آرماگدون به طور مشخص در میان مسیحیان پروتستان مطرح است، همانطور که می دانید، فرِق مختلف مسیحی، بیش از2500 فرقه را شامل می شوند اما به چهار جریان اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از؛ کلیسای کاتولیک، کلیسای پروتستان، ارتودکس و ارامنه. مرکز کلیسای کاتولیک در ایتالیا و رم قرار دارد و پاپ بزرگترین شخصیت آن می باشد و بخش اعظمی از اروپای غربی پیرو آن هستند، کلیسای ارتودکس بیشتر اروپای شرقی را شامل می شود و روسیه بیشتر جمعیت ارتودکس را در خود جای داده است، کلیسای پروتسانتیزم نیز در ایالات متحده و انگلستان بیشترین پیرو را دارد به طوریکه 70 درصد جمعیت ایالات متحده آمریکا پروتستان هستند. 70 تا 75 درصد ساکنان آمریکای لاتین کاتولیک هستند و در نهایت ارامنه و آشوری ها بیشتر در ارمنستان، عراق، گرجستان و ایران زندگی می کنند. در میان این چهار جریان اصلی، موضوع آخرالزمان و ظهور عیسی مسیح مطرح است اما به طور مشخص این موضوع در پروتستان مطرح و برجسته است. در مطالعات مذهبی، پروتستان ها با دو موضوع شاخص اند و با دو رویکرد از دیگر شاخه های مسیحی منفک می شوند:1- رویکرد آخر الزمانی 2- گرایش یهودیانهدرمیان پروتستانی ها تعلق خاطر ویژه ای به بنی اسرائیل و یهودیان وجود دارد و رویکرد ویژه ای به آخرالزمان دارند. به همین دلیل است که پروتستان های ساکن ایالات متحده آمریکا وقتی به سینما وارد شدند، سرمایه گذاری زیادی روی موضوع آرماگدون و جنگ آخرالزمانی کردند. و به دلیل آنکه اینها در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده حضور پرقدرتی دارند، رویکرد ویژه آخرالزمانی خود را وارد سیاست خارجی آمریکا کرده اند. در انگلستان نیز به همین صورت است، در این کشور ملکه، به عنوان رئیس کلیسای پروتستان نیز محسوب می شود یعنی در انگلستان رئیس دولت سیاسی، رئیس مذهبی نیز است و دو شخصیت در ملکه جمع است. در آمریکا و انگلستان نمی توان گرایش مذهبی را از سیاست خارجی حذف کنیم و این عکس تصویری است که از غرب و آمریکا در شرق تبلیغ می شود. لذا در تصمیم گیری، موضع گیری و گفتگوهای سیاسی، مردان سیاسی بایستی حتما رویکردهای مذهبی را بدانند. به خاطر اینکه منطقه خاورمیانه درگیر با موضوع آخرالزمان است، این موضوع در رویکرد پروتستان ها در خاورمیانه بسیار تاثیرگذار و دخیل است. و نبرد درگیری آخرالزمانی در فلسطین اشغالی خواهد بود.جالب است که در تورات عهد عتیق اشاره ای به نام آرماگدون نشده و در انجیل و در بخش پیشگوییها با این موضوع برخورد می کنیم. در ادبیات مذهبی اسلامی، موضوع پیشگویی دربارة ظهور منجی و موعد، شاخص و پررنگ و با وجوه مختلف قابل مطالعه است و در عین حال در ادبیات پروتستان مسیحی نیز شاخص، پررنگ و قابل مطالعه است. و این نکته ای بسیار مهمی است. این رویکرد درحیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جاری پروتستان های تاثیرگذار است و ما نیز باید در رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود این موضوع شاخص تاثیرگذار باشد که جای نقد دارد.در بخش رویاهای انجیل که بخشی در عهد جدیدی است به این موضوع آخرالزمان اختصاص یافته، رویاهای و پیشگویی های هزقیال نبی، دانیال نبی و ... در این بخش قرار دارد که قابل مطالعه هستند. در این رویاها اشاره می شود که در منطقه جنوب غربی حیفا، نبرد آخرالزمان روی می دهد. تقریبا در حدود چهل سال است که پلهای هوایی از ایالات متحده آمریکا به این منطقه برقرار است و هرساله توریست ها و جهانگردان پروتستان از ایالات مختلف به این منطقه می آیند و خاک آنجا را متبرک می دانند.
مگیدو یا تپه ای که نبرد تاریخ ساز آنجا روی خواهد داد دارای موقعیت استراتژیکی است و به عنوان منطقه ای وسیعی در کنار دریای مدیترانه، شرق را از غرب جدا می کند. به هرحال آرماگدون در ادبیات مسیحیان صهیونیست به عنوان نبرد بزرگ و تاریخ ساز یاد می شود و دونیروی خیر و شر در آنجا در مقابل هم قرار می گیرند. کیفیتی را نیز برای این جنگ اعلام کرده اند و آن را فراگیر، اتمی و حتمی الوقوع معرفی می کنند. این رویکرد در آثار سینمایی نیز به صورت حتمی الوقوع جلوه می دهند و علت آن را نیز اشاره منابع دینی به این موضوع می دانند. همچنین زمانی را نیز برای این موضوع تعریف می کنند و معتقدند زمان برپایی آرماگدون بعد از برپایی مملکت بزرگ اسرائیل و قبل از ظهور عیسی (ع) است.میان میسحیان صهیونیست و یهودیان صهیونیست که یهودیت سیاسی است، مرز مشترک و یک وجه کاملا متفاوت وجود دارد، در جاهایی دارای عقاید مشترکند و در جاهایی افتراق دارند. در میان یهودیت صهیونیست منطقه قابل تصرف نیل تا فرات است که وعده داده شده در تورات تلقی می کنند اما در بین مسیحیان صهیونیست "باپیل لند"یا سرزمین انجیل بسیار وسیع تر است. آنها مدعی اند منطقه قابل تصرف فراتر از نیل تا فرات است. در بحث ظهور عیسی مسیح بعد از تشکیل اسرائیل بزرگ، آنها باهم اشتراک دارند و در اسرائیل بزرگ، آرماگدون اتفاق می افتد و در آرماگدون عیسی (ع) نزول و ورود پیدا می کند. یهودیان به این موضوع علاقمندند اما در جاهایی با هم دیدگاه متفاوتی دارند که جای بحث است. به هرصورت زمانی را تعریف می کنند، بعد از آنکه مملکت اسرائیل بزرگ شکل گرفت و آرماگدون روی داد، در وسط میدان جنگ است که عیسی (ع) ظهور می کند. همچنین مراحل پیشقراول را نیز تعریف می کنند، قبل از آنکه واقعه آرماگدون اتفاق بیفتد و برای هزار سال تکلیف بشر مشخص شود و نیروی خیر بر نیروی شر فائق بیاید، بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین باید اتفاق بیفتاد. یکی از دلایلی که در ایالات متحده آمریکا و انگلستان علاقة ویژه ای به بنی اسرائیل و حمایت از رژیم اشغالگر وجود دارد به وجه مذهبی این موضوع در میان پروتستان ها برمی گردد و به عقیده آنها، حضرت مسیح نه برای مسیحیان بلکه برای یهودیان بنی اسرائیل ظهور خواهد کرد. به همین خاطر آنها موضوع بازگشت یهودیان به فلسطین را مهم و پیش نیاز می دانند و تا زمانی که یهودیان به سرزمین فلسطین بازنگردند و دولت اسرائیل بزرگ تشکیل نگردد، بستر آرماگدون و ظهور مسیح مهیا نمی گردد.یکی از بزرگترین مراکز تبلیغاتی و تبشیری مربوط به مسیحیان پروتستان است، آنها از ابزارها و وسایل گوناگون برای تبلیغ مذهب خود بهره می برند، چون بشارت لاهوت انجیلی را شرط اصلی آرماگدون می دانند. در ایران نیز مراکز تبلیغی آنها وجود دارد و درکنار دانشگاه تهران در کلیسایی بعد از نماز جمعه در چند سانس مراسمی برگزار می شوند و بشارت انجیلی و تبشیر توسط جوانان مسلمان شنیده می شود. پروتستانها سرمایه گذاری بزرگی در بعد تبلیغات تبشیری در سطح جهان دارند و مبلغین خود را به اقصی نقاط عالم می فرستند و به تمام زبانها، حتی زبانهای کهن، آثارشان را منتشر می کنند. آنها همچنین ساخت هیکل را نیز به عنوان شرط ضروری آرماگدون می شناسند. هیکل در ادبیات عبرانی به معنای ساختمان بزرگ است. در این ساختمان، یهودیان به مراسم عبادت و قربانی می پرداختند. در زمان گذشته دوبار معبد هیکل توسط رومی ها و بخت النصر ویران شد. از سال 70 میلادی که بیت المقدس در دست مسلمانان بوده آنها دیگر مجالی برای مراسم خود نداشتند و یکی از دلایل اصلی انگیزه آنها برای تصرف بیت المقدس و ویران کردن آن، بازسازی هیکل است تا بتوانند به مراسم عبادی و قربانی خود بار دیگر بپردازند. ساخت هیکل و اجرای مراسم قربانی را به عنوان یکی از پیش نیاز های آرماگدون تلقی می کنند.عروج کلیسا و احیای مذهبی و نوتولدیافتگان بدین معناست که در ادبیات مسیحیان پروتستان، قبل از ظهور عیسی (ع)، آنهایی که به گرایش پروتستانیسم نزدیک شدند و گرایش آرماگدونی پیدا کردند، برکشیده می شوند و به آسمانها عروج پیدا می کنند، در امان می مانند و در واقعة آرماگدون جان سالم به در می برند و پس از ظهور مسیح به زمین برمی گردند. در فیلم های سینمایی زیادی نیز این موضوع به تصویر کشیده شده و معتقدند پیش از آرماگدون، یک دورة 7 ساله پربلا و مصیبتی روی می دهد و درنهایت واقعه آرماگدون روی می دهد و عیسی (ع) ظهور می کند.
پروتستان ها به بازسازی معبد سلیمان تاکید زیادی دارند و معتقدند این مکان، محل نشیمنگاه حضرت است و تا زمانیکه این مکان ساخته نشود، مسیح بازنمی گردد و بنی اسرائیل تطهیر نمی گردد مگر اینکه مراسم قربانی در این محل صورت پذیرد. این معبد به جای مسجد القصی قرار می گیرد. حتی در آمریکا به جمع آوری اعانه برای بازسازی معبد می پردازند و سنگ های آنرا در کوهی شناسایی کرده و روحانیونی را برای معبد تربیت کرده اند. از بیش از یکصد سال پیش هجوم فراوانی برای تخریب مسجد القصی در همین رابطه انجام داده اند. برای نمونه در سال 1969، مسجد القصی توسط یکی از این افراطیون به نام دیوید بنید زوهان به آتش کشید شد و منبر معرف صلاح الدین ایوبی نیز طی این آتش سوزی تخریب شد. یکبار نیز تصمیم گرفتند که با هواپیما مسجد را بمباران کنند ولی از ترس اعتراض مسلمانان و یا کشتار یهودیان پیرامون مسجد از این اقدام منصرف شدند. در سالهای اخیر نیز به بهانه باستان شناسی، مسجد بارها مورد هجوم قرار گرفته و تقریبا تمامی پایه های مسجد ویران شده است.یهودیان همچنین زیر مسجد، پایه های معبد را بنا کرده اند و در دو سال پیش کنیسه ای را در نزدیکی مسجد بنا کرده اند که مرکز مطالعاتی را برای بازسازی معبد در خود جای داده است. یکی دیگر از مبانی فکری این نحله، قربانی گوساله سرخ موی است که جزئی از ادبیات مسیحیان صهیونیست می باشد. قربانی گوساله از رسوم کهن آنها بوده که باید در این معبد روی دهد. از آنجاییکه گوسالة سرخ مویی وجود نداشت، به مرکز مطالعاتی ورود پیدا کردند و با انجام آزمایشات ژنتیکی در آمریکا و در مزرعه ای در تل آویو، ساخت گوساله سرخ موی را شروع کردند که در سال 1998 در موسسه ای در میسی سیپی موفق شدند این گوساله را نیز بازپروری کنند.آنها بر این عقیده اند، گوساله را با چوب فراوان می سوزانند و خاکستر آن را با آب مقدس مخلوط می کنند و بدین صورت صهیون را تطهیر می کنند، بخاطر اینکه پس از ویرانی معبد در سال 70 میلادی دیگر بنی اسرائیل، تطهیر نیافته و تصرف منطقه قدس توسط مسلمانان، این منطقه را نجس کرده است.به نظر آنها با این روندی که پیش گرفته اند تا چندی بعد، دیگر چیزی از مسجد القصی باقی نخواهد ماند و با تخریب مسجد به آخرین مرحله از آنچه مدنظرشان است را انجام می دهند. طی برنامه هایی، تمامی اشیایی که برای تزیین معبد نیاز دارند و بنی اسرائیل متعلق به خود می دانسته، جمع آوری کرده، حتی از موزه هایی واتیکان نیز آنها را گرد آورده اند. همچنین لباس روحانیون معبد را طراحی کرده اند. آنها کیفیت ظهور مسیح را پیشگویی کردند و مسیح زمانیکه از آسمان قدس به زمین بازگردد، آنچه را که مقدر است اتفاق خواهد افتاد و رهبری واقعه ای را برعهده خواهد گرفت که تکلیف را برای همیشه معین خواهد کرد.به طور خلاصه بنیادگرایان مسیحی در آمریکا و کلیسای پروتستان، برگزیده بودن بنی اسرائیل را مورد تاکید قرار می دهند و رابطه میان سرزمین فلسطین و یهود را کاملا بدیهی و غیرقابل گفتگو می شناسندد و گاها در بعضی موارد از یهودیان متعصبتراند و تندتر رفتار می کنند. حتی نشانه هایی وجود دارد که صهیونیست ها از عملکرد آنها می ترسند چرا که تندروی بنیادگرایان مسیحی بسیار شدید است و بازگشت یهودیان به فلسطین را به عنوان مقدمه ای برای ظهور مسیح در نظر می گیرند. درحالیکه صهیونیست ها این سرزمین را متعلق به خود می دانند و باید برای زندگی به آنجا بازگردند.علی رغم آنکه میان مسیحیان و یهودیان در گذشته در ماجرای تصلیب کینه ای وجود داشت، مسیحیان پروتستان آرام آرام به گونه ای حرکت کردند که آن کینه قدیمی حذف شد و امروزه کینه میان یهودیان و مسیحیان به کینه مشترک آنها علیه مسلمین تبدیل شده است. این حرکت بسیار دقیق بوده و به قرن شانزده میلادی بازمی گردد یعنی زمانیکه مارتین لوتر در آلمان، پروتسانتیزم را شروع کرد و در سیر تکوینی پروتستانتیزم قرن شانزده به مسیحیت یهودی و مسیحیت صهیونیستی امروزی ایالات متحده آمریکا رسید.تمام زیبایی ها و سجایای عیسی (ع) را حذف کردند و او را بدل به پیامبری خونریز و خشن تبدیل کردند و امروزه این تصویر وجود دارد که مردی می آید، می کشد، می برد و بیرحمانه تمام مخالفین بنی اسرائیل را از دم تیغ می گذاراند به گونه ای که جمعیت بزرگی از مخالفان از بین می روند.در تعریفی که از نیروی های خیر و شر می کنند، نیروهای خیر را بنی اسرائیل و حامیان آنان و نیروی شر را مسلمانان، اعراب و مخالفان بنی اسرائیل معرفی می کنند. مشروعیت و نعمت و ثروت ایالات متحده را به این صورت تعبیر می کنند که خداوند بخاطر حفظ حرمت بنی اسرائیل توسط آنها، این نعمت ها را مستحق می دانند. اما اگر زلزله، طوفان و سونامی در آمریکا روی دهد، بخاطر سستی این کشور در حمایت از اسرائیل بوده است.علی رغم تصور برخی از ساکنان در شرق اسلامی، حمایت آمریکا و بعضی کشورها در اروپا از اسرائیل به جریان سیاسی برنمی گردد و تصور بر این است که در آمریکا لابی های قدرتمند صهیونیستی وجود دارند که حمایت کنگره، سنا و کاخ سفید را به خود جلب می کنند اما بیشتر این موضوع را آنها تکلیف مذهبی خود می دانند. کمک و اعانه به اسرائیل را نجات خود در پیشگاه الهی می دانند. آگاهی از این موضوعات است که می تواند در رویکرد شرق اسلامی و موضع گیری آنها به غرب تاثیرگذار است. اما چون مطالعات بیشتر غربی است، نه عوام و نه کسانی که در مسندهای سیاسی و اجتماعی حضور میابند، عموما نمی توانند نسبت به این موضوع موضع گیری درستی داشته باشند.این درحالی است که صدها فیلم این نگاه را در ساکنان ایالات متحده القا می کنند و نیروی خیر و شر را به صورت منحرف معرفی می کنند. و بدین صورت مردم برای نجات خود به اسرائیل اعانه می دهند و نیروی شر که مسلمانان و اعراب اند باید نابود شوند چون اینها نجس و کثیف اند و باید در محل آرماگدون نابود شوند. طبیعی است که وقتی این نگاه در سیاست جاری شود، مجهز شدن کشوری اسلامی مانند ایران به مطالعات هسته ای خطرناک تلقی می شود زیرا براساس پیشگویی ها، ایران مانند عراق و سایر کشورهای اسلامی باید در آرماگدون حضور یابند و قبل از این رویایی اینها مجهز شوند، خطرات شان بیشتراست.از دید بنیادگرایان مسیحی، هر منطقه ای که جای پای انبیای بنی اسرائیل باشد، آنجا باید تصرف شود، بنابراین مناطق گسترده ای از عراق و بین النهرین و حتی همدان مدفن استر و مردخای از قدسین بنی اسرائیل، جزء این مناطق اند. در هالیوود و فیلم های زیادی، نقش های منفی و شر به مسلمانان اختصاص دارد و در نهایت در می یابیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم درگیر این موضوع هستیم، چنانکه عراق درگیر آن است و زمینه ها برای پیوستن این منطقه به باپیللند مهیا شده است. در حالیکه در میان مسلمانان اقدامات عملی برای ظهور منجی صورت نمی گیرد یعنی آن را تکلیف خود نمی دانند برعکس در میان مسیحیان صهیونیست زمینه سازی برای ظهور مسیح تکلیف تلقی می شود. و یکی از بزرگترین مکلفان را دولت ایالات متحده در نظر می گیرند. از سال 1965 به بعد بنیادگرایان پروتستانی موفق شدند آرام آرام وارد سیاست خارجی این کشور شوند. از اینرو آنچه که در جهان امروزه در جهان در جریان است تنها وجه سیاسی ندارد.در بخش رویاهای انجیل که بخشی در عهد جدیدی است به این موضوع آخرالزمان اختصاص یافته، رویاهای و پیشگویی های هزقیال نبی، دانیال نبی و ... در این بخش قرار دارد که قابل مطالعه هستند. در این رویاها اشاره می شود که در منطقه جنوب غربی حیفا، نبرد آخرالزمان روی می دهد. تقریبا در حدود چهل سال است که پلهای هوایی از ایالات متحده آمریکا به این منطقه برقرار است و هرساله توریست ها و جهانگردان پروتستان از ایالات مختلف به این منطقه می آیند و خاک آنجا را متبرک می دانند."مگیدو"یا تپه ای که نبرد تاریخ ساز آنجا روی خواهد داد دارای موقعیت استراتژیکی است و به عنوان منطقه ای وسیعی در کنار دریای مدیترانه، شرق را از غرب جدا می کند. به هرحال آرماگدون در ادبیات مسیحیان صهیونیست به عنوان نبرد بزرگ و تاریخ ساز یاد می شود و دونیروی خیر و شر در آنجا در مقابل هم قرار می گیرند. کیفیتی را نیز برای این جنگ اعلام کرده اند و آن را فراگیر، اتمی و حتمی الوقوع معرفی می کنند. این رویکرد در آثار سینمایی نیز به صورت حتمی الوقوع جلوه می دهند و علت آن را نیز اشاره منابع دینی به این موضوع می دانند. همچنین زمانی را نیز برای این موضوع تعریف می کنند و معتقدند زمان برپایی آرماگدون بعد از برپایی مملکت بزرگ اسرائیل و قبل از ظهور عیسی (ع) است. منابع:1- Zion`s Christion Soldiers, 60 Minutes Program, CBS Worldwide Inc2- Daniel Wójcik, The End of the World As We Know It: Faith, Fatalism, and Apocalypse in America, U.S.A: New York University Press, 1997, p 413- Jane Hunter, Israeli Foreign Policy: South Africa and Central America, U.S.A: South End Press, 1987, p 125.4- گریس هال سال، تدارک جنگ بزرگ: براساس پیشگوییهای انبیای بنی اسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، تهران: موسسۀ خدمات فرهنگی رسا، 1377.
94/12/27 - 10:25 - 2016-3-17 10:25:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
ظریف: تغییر مرزها در خاورمیانه میتواند به جنگهای آخرالزمانی منجر شود
ظریف تغییر مرزها در خاورمیانه میتواند به جنگهای آخرالزمانی منجر شود وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگهای آخرالزمانی خواهد بود به گزارش خبرگزاری فارس محمدجواد ظچرا ظريف از «جنگ آخرالازماني» سخن می گوید؟
چرا ظريف از جنگ آخرالازماني سخن می گوید محمد جواد ظريف در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا يك هشدار جدي را مطرح كرد كه اهميت بسياري زيادي داشت ظريف هشدار داد تغييرات در مرز كشورها در خاورميانه به جنگي سيساله در منطقه منجر شده و تاكيد كرد تغییر باید در نحوه حکومتداری و اداظريف: تغيير مرزهاي خاورميانه به جنگهاي آخرالزماني ميانجامد
ظريف تغيير مرزهاي خاورميانه به جنگهاي آخرالزماني ميانجامد همزمان با تشديد ناآراميها در خاورميانه وزير خارجه ايران با هشدار درباره تلاش براي تغيير مرزها در خاورميانه گفت كه اين اقدام شروعي براي جنگهاي آخرالزماني خواهد بود همزمان با تشديد ناآراميها در خاورميانه وزير خارجچرا ظريف از «جنگ آخرالزماني» سخن می گوید؟
چرا ظريف از جنگ آخرالزماني سخن می گوید محمد جواد ظريف در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا يك هشدار جدي را مطرح كرد كه اهميت بسياري زيادي داشت ظريف هشدار داد تغييرات در مرز كشورها در خاورميانه به جنگي سيساله در منطقه منجر شده و تاكيد كرد تغییر باید در نحوه حکومتداری و ادارظریف در دانشگاه ملی استرالیا هشدار داد تغییر مرزها یعنی شروع جنگ های آخرالزمانی
وزیر امورخارجه کشورمان در سخنانی نسبت به تلاش برخی کشور ها برای تغییر مرز ها در خاورمیانه و عواقب این اقدام هشدار داد به گزارش تابناک ظریف در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرز ها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگ های آخرالزمانی خوهشدار ظریف درباره جنگهای آخر الزمانی
وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگ های آخرالزمانی خواهد بود به گزارش جهان به نقل از فارس محمدجواد ظریف طی سخنانی در استرالیا نسبت به تلاش برای تغییر مرزهای کشورها در خاورمیانه وپیش بینی بی سابقه ظریف درباره جنگ های آخرالزمانی
اندیمشک جوان وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگ های آخرالزمانی خواهد بود صراط وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاوظریف: تغییر مرزها در خاورمیانه می تواند به جنگ های آخرالزمانی منجر شود
وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگ های آخرالزمانی خواهد بود به گزارش مشرق محمدجواد ظریف طی سخنانی در استرالیا نسبت به تلاش برای تغییر مرزهای کشورها در خاورمیانه و تاثیر آن بر آغهشدار ظریف به شکل گیری جنگهای آخرالزمانی
هشدار ظریف به شکل گیری جنگهای آخرالزمانی وزیر خارجه ایران در سخنرانی در دانشگاه ملی استرالیا با هشدار درباره تلاش برای تغییر مرزها در خاورمیانه گفت که این اقدام شروعی برای جنگهای آخرالزمانی خواهد بود به گزارش فرهنگ نیوز محمدجواد ظریف طی سخنانی در استرالیا نسبت به تلاش برایوزیر جنگ رژیم صهیونیستی: با روسیه خط ارتباطی نظامی داریم
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با روسیه خط ارتباطی نظامی داریمتاریخ انتشار سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۵ ۱۵ وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد میان این رژیم و روسیه نوعی همکاری برای جلوگیری از سوءتفاهمها وجود دارد به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک موشه یعالون وزیر جن-
سیاسی
پربازدیدترینها