تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815617039
دوستی را از این بزها یاد بگیریم! (+عکس)
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دوستی را از این بزها یاد بگیریم! (+عکس)
خوشبختانه موقعیت مارسیا پس از اینکه سازمان بز دیگری به نام موریس را پذیرفت، تا حدود زیادی بهتر شد. به محض اینکه موریس به منطقه درمانی که مارسیا در آن نگهداری می شد آورده شد، صدای گریه او را شنید.
برترین ها - بزغاله ای به نام مارسیا از زمان تولد با مشکلی روبرو شد، او نابیناست. علاوه بر فقدان بینایی، مادر این بز جوان نیز از پذیرفتن او سرباز زد و خواهر دوقلویش هم درگذشت.
خوشبختانه کارمندان یک سازمان نجات حیوانات، راحتی و عشقی که او در زندگی اش از دست داده بود را به او برگرداندند. اما با تمام عشق و مراقبتی که آن ها نثارش می کردند، بز نابینا وقتی تنها می ماند دچار نگرانی می شد. مواقعی که مراقبان او مجبور بودند او را ترک کنند، مارسیا به شدت عصبی و مضطرب می شد و اغلب آن قدر می دوید تا آنها دوباره کنارش برگردند.
خوشبختانه موقعیت مارسیا پس از اینکه سازمان بز دیگری به نام موریس را پذیرفت، تا حدود زیادی بهتر شد. به محض اینکه موریس به منطقه درمانی که مارسیا در آن نگهداری می شد آورده شد، صدای گریه او را شنید. گوش های او بالا رفت و او را صدا کرد. مارسیا ثابت ماند، به نظر می رسد صدایی که شنیده را باور نکرده است. پس از اینکه درها باز شد آنها به سوی هم رفتند و برای هم گریه کردند.
پس از آن روز، این بزها جدایی ناپذیر شدند و در بازی زیبای سرنوشت، موریس شروع کرد مثل چشم های مارسیا عمل کند. از وقتی آن ها بیدار می شوند تا لحظه ای که می خوابند، موریس به او کمک می کند و او را در مزرعه هدایت و راهنمایی می کند. به گفته مسئولین این سازمان، از آن روز دیگر مارسیا از تنهایی و پریشانی نگریست و مضطرب نشد و موریس نیز هیچ گاه او را تنها نگذاشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
-
گوناگون
پربازدیدترینها