واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ولي من دوستش دارم
كسي كه خوابگاهي نبوده، تصور روشني از خوابگاه ندارد. حالا شما هرچقدر ميخواهيد توضيح دهيد كه فلان است و چنان است.
مثل اينكه تو تا به حال طعم تلخ را نچشيده باشي، من هرچقدر هم كه توضيح بدهم «تلخ بودن» چهجور طعمي است باز هم تو كامل متوجه آن نخواهي شد. مهسا ميگويد: اما من دوستش دارم. نگين ميگويد: با عصر جمعههايش؟ مهسا ميگويد درهم است، مثل ميوه حراجي! نميتواني جدا كني كه! ثمين دست پفكياش را در هوا تكان ميدهد و ميگويد: سختي كه داره ولي تا تنهايي و سختي نكشي، نه بزرگ ميشي نه استقلال درست و حسابي رو تجربه ميكني. شهلا نااميدانه ميگويد: كدوم استقلال، من يكي كه كاملاً كنترل از راه دورم فعاله. بچهها ميخندند. زهرا سرش توي لپ تاپش است و تند تند تايپ ميكند و از اول مينويسد. كنار من نشسته، بهش ميگويم: اينجا ميتوني كار كني؟ لبخند هميشگياش را تحويلم ميدهد و ميگويد: مجبورم. زهرا را به بچهها نشان ميدهم و ميگويم: اين هم نمونهاش. اگر زهرا خوابگاهي نشده بود شايد هرگز به فكرش نميرسيد برود تايپ كردن را ياد بگيرد و از همين راه استقلال مالي پيدا كند. نگين با لحن تحقيرآميزي ميگويد: زهرا مجبور است. خوابگاه نمياومد هم بايد خودش خرج خودشو در ميآورد. همه لب ميگزند و اخم ميكنند و به نگين حالي ميكنند كه طبق معمول مزخرف گفته. زهرا سرش را هم بلند نميكند، من جايش بودم حتماً جواب دندانشكني بهش ميدادم. ميگفتم همه مثل تو مرفه بيدرد نيستند كه تا ابد دستشان يا توي جيب بابايشان باشد يا شوهر احتمالي آيندهشان. اما زهرا همچنان كه مشغول كارش است سرش را هم بلند نميكند اما من ميدانم كه توي دلش چه آشوبي است. همه ساكت شدهاند، ثمين سعي ميكند بحث را عوض كند: «همين خود من، اگر خوابگاهي نميشدم هيچ وقت آشپزي ياد نميگرفتم.» مهسا با خنده ميگويد: «نيست كه حالا سرآشپز شدي، يه املت درست ميكني ديگه!» همه خنده آرامي ميكنند و هر كسي حرفي ميزند و همهمه ميشود. زهرا آخرين كاغذ را روي بقيه كاغذهاي روي تخت ميگذارد و سرش را بالا ميآورد و بلند ميگويد: «ولي من ترجيح ميدادم استقلال را هم كنار خانوادهام تجربه كنم، نه تنها و توي خوابگاه. حداقل شماها ميدونيد كه گاهي اصلاً ارزششو نداره.» مهسا اين بار مردد ميگويد: ولي من دوستش دارم...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]