واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: ماجرای شفاعت از یکی از متهمین کودتای نوژه
یکی از دستگیر شدگان کودتای نوژه، افسر خلبان «مهدوی» بود که مورد عفو حضرت امام (ره) قرار گرفت. این ماجرا در جلد نخست کتاب «راه» به روایت سرلشکر دکتر محسن رضایی آمده است.
کد خبر: ۵۷۴۴۴۰
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۴ - 12 March 2016
یکی از دستگیر شدگان کودتای نوژه، افسر خلبان «مهدوی» بود که مورد عفو حضرت امام (ره) قرار گرفت. این ماجرا در جلد نخست کتاب «راه» به روایت سرلشکر دکتر محسن رضایی آمده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی، جلد نخست کتاب «راه» که حاصل 21 جلسه گفتوگوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با سرلشکر دکتر محسن رضایی است به تازگی به بازار نشر کشور عرضه شد، در بخشی از آن به ماجرای شفاعت حضرت زهرا (س) از یکی از متهمین کودتای نوژه اشاره شده است.
در این کتاب یکی از راویان با اشاره به سرگذشت برخی از عوامل کودتای نوژه می گوید: در میان عوامل کودتا یک افسر خلبان به نام مهدوی بود که تحت تأثیر تبلیغات و شانتاژی که صورت گرفته بود، موافقت کرده بود با کودتاچیان همکاری کند. بعد وی دستگیر شد و اعتراف کرد که قرار بود این مکان (جماران و نقاط حکومتی و نظامی) را بمباران کنم و بعد از اعتراف و اتمام بازجویی، منتظر دادگاه بود. یک روز آقای محمد طاهری ساکن کرج بود و فکر کنم نسبتی هم با آن افسر خلبان داشت، به من مراجعه کرد و گفت دیشب خانم این آقا خانة ما آمده و راجع به شوهرش گفته وی چنین آدمی نیست که بخواهد علیه نظام و امام اقدامی کند. من توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها کرده و نذر و نیاز و گریه کرده ام و [از ایشان] خواستم شوهرم را نجات دهد. شب خواب دیدم حضرت فاطمه به من فرمودند: شوهرت را به شما برمی گردانم. بعد آقای طاهری گفت: خانم این افسر خلبان یک دعا و یک انگشتر عقیق داده تا به دست شوهرش برسانم و به او بگویم که این انگشتر و دعا در روز دادگاه با او باشد.
در بخش دیگری از این روایت شگفت می خوانیم: با اصرار آقای طاهری امانتی افسر خلبان رسید. او را با چند افسر دیگر که هم رده وی بودند، به دادگاه فرستادند. وی در دادگاه منقلب شد و با تمام وجود حرف می زد. مهدوی گفت: من اعتراف کرده و می کنم که در کودتا شرکت داشتم و مستحق مرگ و اعدام هستم. تقاضای تخفیف مجازات ندارم، ولی من را به عنوان یک کودتاچی نکشید. الآن زمان جنگ است من را ببرید در جبهه ها تا در جنگ و دفاع از کشورم کشته شوم و در ضمن به دشمن آسیب رسیده باشد.
بعد از این اظهارات، همه کسانی که در دادگاه بودند، تحت تأثیر سخنان این خلبان قرار گرفتند.
آقای ری شهری خودش پرونده ایشان را کنار گذاشت و بقیه را محاکمه کرد که همه به اعدام محکوم شدند. بعد ایشان را در دفترش خواسته و با وی دوباره صحبت کرده بود. بعدا مطلع شدم آقای ری شهری پرونده ایشان را خدمت حضرت امام برده و امام ایشان را عفو کرده بودند. بلافاصله هم آزاد شد، فردای آن روز آزاد شد و به نیروی هوایی برگشت.
در ادامه این خاطره آمده است: آن خلبان شروع به پرواز کرد و عملیات متعدد برون مرزی انجام داد. با تمام وجود هم به عملیات می رفت. در یکی از این عملیات ها هواپیمایش مورد اصابت موشک قرار گرفت و شهید شد.
جلد نخست کتاب «راه» با شمارگان 1500 نسخه در 576 صفحه همراه با تصاویر رنگی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]