واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه: همه با فرا رسیدن ماه اسفند در حال و هوای دیگری هستیم، اسفند ماهی است که بوی عید و طراوت و تازگی دارد و دغدغه بیشتر ما این است که برای ایام شادمانی نوروز و تحویل سال برنامهریزی کرده و مایحتاج خود را تأمین کنیم.خبرگزاری فارس گیلان با اشاره به این موضوع نوشت: خانه تکانی، خرید لباس برای بچهها، جایگزین کردن وسایل نو با وسایل کهنه و … این روزها تمام ذهن افراد جامعه بهویژه بانوان خانهدار را به خود مشغول کرده است.این روزها گاهی از اطراف خود غافل میشویم و تنها به آنچه گفته شد میپردازیم اما نمیدانیم در همین شهر و دیاری که زندگی میکنیم ممکن است کسانی باشند که در مبارزه با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکنند و بوی عید و خانه تکانی و… را حس نمیکنند بهویژه اینکه آن بیمار یک زن و مادر باشد.زهرا زن جوانی است که دچار بیماری سرطان شده، او یک مادر است مادر دانشآموز دختر دبستانی به نام ملیناز و یک پسر در مقطع راهنمایی، و در یک غروب زمستان در آستانه سال جدید با هماهنگی همسر این خانم به منزلش رفتیم تا از نزدیک پای درد و دل و رنج بیماریش بنشینیم.منزل زهرا در یکی از کوچههای فرعی مناطق بیرون از شهر رشت قرار داشت، در نیمه باز بود پس از کسب اجازه وارد شدیم به میانه حیاط که رسیدیم زن و شوهری از داخل خانه برای استقبال از ما بیرون آمدند.زن با حجاب کامل، ابروهایی ریخته، دندانهای کشیده شده، صورتی نحیف و لاغر و زرد و…، خیلی زود میشد فهمید که او زهرا مادر خانواده است.همسرش حال درستی نداشت و این را میشد از همان برخورد اول به خوبی حس کرد اما با وجود این مسئله، استقبال خوبی از ما شد.با دیدن زهرا در دلم غوغایی بپا شد، به داخل منزل رفتیم همه چیز تمیز و مرتب بود، خانه ویلایی و قدیمی و کمی بوی نای میداد و با نگاه اول میشد از روی لکهای روی دیوار دلیل بوی نای را تشخیص داد، خانه رطوبت داشت و دیوارها این را فریاد میزدند.به خودم جرأت دادم و نگاهی به زهرا انداختم خجالت میکشید سرش را پایین انداخته بود، ۳۹ سال داشت اما به نظر مسنتر نشان میداد، سرطان با او چه کرده بود، در دلم «الهماشفکلمریض» میخواندم بغض کرده بودم، بههم ریخته بودم به طوری که قابل گفتن نیست.زهرا چند بار تعارف کرد که چای و میوه بیاورد اما من که حالش را میدیدم قبول نکردم، تازه از آخرین جلسه شیمیدرمانی آمده بود به استراحت نیاز داشت، میگفت بدنش درد دارد.بدون تردید یکی از دشوارترین مراحل برای بیمار سرطانی، انجام شیمی درمانی است، با دیدن زهرا زنگ بیداری را شنیدم، سرطان برای امثال ما زنگ بیداری بود بیماری که حتی شنیدن نامش قلب انسان را به لرزه در میآورد.بدتر از بیماری سرطان، هزینههای کمرشکن دارو و درمان این بیماری است که فرد را از پای درمیآورد بهویژه کسانی که تنگدست باشند و نتوانند از پس هزینههای سرسامآور بیماری برآیند و گاهی این مسئله موجب میشود برخی بیماران درمان را نیمهکاره رها کنند.زهرا به احترام ما نشست و از بیماری سرطانش گفت، او مبتلا به سرطان سینه بود و با شیمی درمانی روزهای سختی را میگذراند.کشیدن ۱۰ دندان در یک روز به خاطر تاثیر بهتر شیمیدرمانیزهرا گفت: از یک سال قبل متوجه وجود تودهای در سینهام شدم به مرور زمان احساس درد داشتم به خاطر شرایط مالی دیرتر به پزشک مراجعه کردم اما با مراجعه به پزشک و انجام برخی آزمایشها و سونوگرافی متوجه شدم که توده سرطانی است.وی ادامه داد: دکتر گفت دیر آمدی سرطان غدد لنفاوی را هم آلوده کرده و باید دو عضو مبتلا را طی عمل جراحی بردارم، عمل جراحی با هزینه بالا انجام شد و تاکنون برای سرکوب بیماری در بدنم بیش از ۸ جلسه شیمی درمانی شدهام.زهرا که همینطور توضیح میداد به زمین خیره شد نگاه او را تعقیب کردم زیر پایش تنها موکت پهن بود وسایل خانهاش بسیار ساده و ابتدایی بودند.زهرا در ادامه صحبتهای خود گفت: تقریبا هر سه هفته یک بار شیمی درمانی انجام میشد اما قبل از هر شیمی درمانی، باید آزمایش خون میدادم تا بررسیها کاملتر شود، دکترها می گویند باید پس از هر شیمی درمانی غذای مقوی مانند ماهی قزلآلا به خاطر داشتن منابع امگا ۳ بخورم اما درآمد ما کفاف نمیدهد و به خاطر دوری راه متحمل هزینههای رفت و آمد هستیم.زهرا با اشاره به تغییرات وضعیت جسمی خود اضافه کرد: پس از نخستین جلسه شیمی درمانی متوجه حضور بیمارانی شدم که موهای سرشان را از دست داده بودند و با دیدن آنها خیلی نگران و هراسان شدم حتی بعضی از آنها دندان هم نداشتند و زیر ناخنهایشان لکههای سیاه بود.وی گفت: در جلسه دوم یا سوم بود که متوجه شدم همه موهایم در حال ریزش است و یک باره تمام موها و ابروهایم را از دست دادم، حتی در یک روز به دستور پزشک ۱۰ تا از دندانهایم را به خاطر داشتن عفونت کشیدند تا شیمی درمانی تاثیر بهتری داشته باشد.زهرا درباره ریزش موهایش ادامه داد: پزشکها میگویند دوباره مو رشد میکند اما آنچه بیش از همه برای من آزار دهنده است، دختر هفت سالهام ملیناز است که همه این صحنهها را میبیند و بعد از بیماری من بسیار غمگین و گوشهگیر شده است.وی حالت تهوع را از دیگر مشکلات خود بعد از شیمی درمانی عنوان کرد و افزود: دیدن این صحنهها برای دختر کوچکم اصلاً خوشایند نیست.زهرا هزینههای درمان بیماری خود را بسیار گران دانست و اظهار کرد: در مراحل اولیه شیمی درمانی، داروها چندان گرانقیمت نیستند اما از جلسه چهار و پنج به بعد، هزینهها بالاتر میروند به ویژه برای ما که بیمه تکمیلی نداریم و تنها زیر پوشش بیمه سلامت هستیم.وی با بیان اینکه هنوز درمان به اتمام نرسیده و باید تقریبا در ماه یک بار آمپول تزریق کند، گفت: هزینه تأمین این آمپول بسیار گران است و هر آمپول حدود ۵۳۰ هزار تومان هزینه دارد.زهرا با چشمان اشکآلود اظهار کرد: اصلاً فکر نمیکردم روزی در معرض چنین امتحان سختی در زندگی قرار بگیرم امیدواری من به زندگی به خاطر وجود فرزندانم «یک دختر و یک پسر» است و حمایتی که همسرم در این شرایط سخت از بنده دارد و توکلم به خداست.وی گفت: همسرم بیشتر روزها به خاطر مراقبت از من در بیمارستان است و به همین دلیل مغازه اجارهای او همیشه بسته است، در آمد چندانی نداریم و بیش از همه فرزندانم در معرض آسیب هستند.زهرا افزود: من اولین و آخرین قربانی این بیماری نیستم بلکه چه بسا کودکان بیگناهی که به این بیماری مبتلا هستند تنها از خیران میخواهم بیشتر به حمایت از بیماران خاص توجه کنند چون زندگی ما علاوه بر بیماری دچار اضطراب و ناامیدی است و کمبودهای مالی این وضعیت را تشدید میکند.زهرا، اضطراب، افسردگی، ترس، خشم، ناامیدی نیازمندی به کمک دیگران، تنهایی و… را تجربه دوران زندگی یک بیمار سرطانی در طول درمانش بهویژه دوره شیمی درمانی دانست.وی اظهار کرد: زندگی با سرطان و دورههای درمانی برای فرد استرس زیادی به همراه دارد که ممکن است در طول دوره درمان دچار احساس خستگی شده و کنار آمدن و قبول شرایط را به مراتب برای او دشوارتر کند. خوب است که همه ما در حد توان خود با هدف تأمین بخشی از نیازهای مادی بیماران بیبضاعت بهویژه بیماران خاص و سرطانی در آستانه سال نو گام برداریم و دیواری بلند از دیوار مهربانی که این روزها خیلی رایج شده را در نزدیکی این بیماران بسازیم.شناخت مشغلههای زندگی بیماران خاص به ویژه مبتلا به سرطان ما را بر آن وا میدارد تا علاوه براینکه بر نعمت سلامتی خود شاکر باشیم حس نوعدوستی و انسان دوستی را تقویت کنیم.یادمان باشد با فرا رسیدن آغاز سال نو اغلب خانوادهها بار مالی بیشتری نسبت به ماههای دیگر تحمل میکنند و هزینههای مازاد در این ایام منجر به کم کردن و حذف برخی هزینههای جانبی مانند مخارج درمان بیماران میشود.وقفه ایجاد کردن در طول دوره درمان بیماری سرطان خطرناک است، زیرا قطع کردن روند درمان گاه منجر به پیشرفت بیماری شده و عوارض جبرانناپذیری را به دنبال دارد.خیران برای کمک به خانواده زهرا میتوانند با دفتر خبرگزاری فارس در گیلان با شماره ۳۳۵۴۴۰۲۲ و کد ۰۱۳ تماس بگیرند تا در آستانه نوروز فرزندان خانواده زهرا و همسر فداکارش بوی عید را احساس کنند.به دلیل حجب و حیای خانواده زهرا از انعکاس عکس معذوریم.
۱۹ اسفند ۱۳۹۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]