واضح آرشیو وب فارسی:یزدرسا: سروده هایی در وصف حسین ملک زاده؛ اشعار شاعران یزدی در پی درگذشت شاعر پیشکسوت استان جمعی از شاعران یزدی«اوج هنر» در پی درگذشت حسین ملک زاده شاعر پیشکسوت استان و رئیس انجمن ادبی وزیری اشعاری را در وصف این شاعر سرودند. جمعی از شاعران یزدی«اوج هنر» در پی درگذشت حسین ملک زاده شاعر پیشکسوت استان و رئیس انجمن ادبی وزیری اشعاری را در وصف این شاعر سرودند.به گزارش یزد رسا به نقل از یزد هنر ؛ جمعی از شاعران یزدی«اوج هنر» در پی درگذشت حسین ملک زاده شاعر پیشکسوت استان و رئیس انجمن ادبی وزیری اشعاری را در وصف این شاعر سرودند. چرخید شراب شعر در هر جامش با نام حسین شد معطر کامش خاموش نمیشوند مردان ادب در خاطر یزد، زنده ماند نامش با عطر قصیده های او خوش بودیم با قصه ی بی ریای او خوش بودیم وقتی غزلش در انجمن میپیچید با رایحه ی صدای او خوش بودیم یک شاخه گلایول است و یک دفتر شعر یک بار دگر شکسته بال و پر شعر ساعت به زمان پر زدن شد نزدیک اندوه (ملک)نشست در آخر شعر «عالیه مهرابی» او رفت و هنوز شعرهایش باقی ست در جاده ی شعر رد پایش باقی ست لبخند به لب داشت (ملک) همواره او رفت ولی عشق به جایش باقی ست رفته است ولی یاد (ملک) پابرجاست شور است که در دل غزل ها برپاست چشمان تمام شاعران شد گریان در انجمن وزیری امشب غوغاست «افسانه نوری» شب آمد و غیر غم و کابوس نماند سو سوى چراغ و نور فانوس نماند افسوس ملک زاده از این دنیا رفت آرى پس از او به غیر افسوس نماند «سید حامد حسینی» گشتم خبر که رفت عزیزی از این دیار همچون نسیم صبح بهاری ز شاخسار از خیل عاشقان غزلی پر کشید ورفت استادعشق همچو قناری زگل عذار اشک گلاب قمصر چشمان واژه را بر خاک او زنید عزیزان سوگوار «محمد حسین سلمانی ندوشن» یک گل ز گلستان ادب چون کم شد امشب شب شعر ما سراسر غم شد در مرثیه ی رفتن استاد ادب چشمان قصیده و غزل ها نم شد «فاطمه گذشتی» از محفل ما دلشدگان ساقی رفت لبخند زد و چو جان مشتاقی رفت در سینه ی ما نقش (ملک)پابرجاست افسوس چه استاد خوش اخلاقی رفت «اکبر سلیمانی» امشب دل شاعران پر از ماتم شد چشم هنر و هوای دلها نم شد پر پر شده استاد ملک زاده ی ما سرفصل گلستان ادیبان خم شد «زهرا غلامزاده»
دوشنبه ، ۱۷اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: یزدرسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]