تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): آيا به شما بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805560278




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قدرت شگفت انگیز متحدبودن ازنگاه آیات و روایات


واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: کوچک ترین سودى که از وحدت و اتفاق عاید اجتماع مى گردد، همان پیوستن نیروهاى کوچک و پراکنده به یکدیگر است و در سایه چنین پیوستگى، نیروى عظیمى به وجود مى آید که مى تواند مبدأ تحولاتى در شؤون مختلف زندگى گردد.عقیق :این روزها که دوران پس از انتخابات را سپری می کنیم و هیاهوی تبلیغات آن نیز سپری گشته، وجود اتحاد و همبستگی برای پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انقلاب بیش از پیش احساس می شود که با همدلی و همزبانی می توان به چشم انداز این مقاصد دست یافت. آیت الله العظمی سبحانی با بهره گیری از آیات و روایات در مقاله ای بر لزوم اتحاد مردم تأکید داشته و پایدارترین اتحاد را، اتحاد فکری و اعتقادی دانسته اند. «إِنَّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». (1) افراد با ایمان برادر یکدیگرند؛ پس میان برادران خود صلح برقرار کنید، و از نافرمانى خدا بپرهیزید تا مورد لطف و رحمت خدا قرار گیرید. نزدیک ترین رابطه و پیوند میان دو انسان که در یک زمان زندگى مى کنند، پیوند برادرى است؛ پیوند پدرى و فرزند اگر چه محکم تر و نیرومندتر از رابطه برادرى است، ولى این رابطه میان دو انسانى است که در یک سطح زندگى نمى کنند و از نظر زمان و موقعیت و شخصیت و مراتب احترام، با هم متفاوتند؛ تنها رابطه اى که مظهر کامل همبستگى و علاقه و الفت شدید میان دو انسانى است که در یک افق زندگى مى کنند، همان پیوند برادرى و خواهرى است. این پیوند ناگسستنى تکوینى همواره در محیط ها و جمعیت ها، رمز مهر و محبت و الفت است؛ از این رو، قرآن در ندا و دعوت خود براى اتحاد و یگانگى و استوارى مبانى الفت و محبت، افراد جامعه با ایمان را برادر یکدیگر خوانده است و براى نخستین بار در تاریخ بشرى، یک جامعه بزرگ چند صد میلیونى را برادر هم نموده و شعار آنها را جمله: «إِنّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» قرار داده است؛ افراد جامعه با ایمان، صمیمى ترین رابطه و پیوند را دارند و آن این که برادر یکدیگرند. * چرا خداوند تمام افراد بشر را برادر یکدیگر قرار نداده است شاید از خود بپرسید که چرا خداوند دایرۀ این پیوند را وسیع تر نگرفته و تمام افراد بشر را برادر همدیگر قرار نداده است، و پیوند برادرى را مخصوص جامعه با ایمان دانسته است؟! ولى پاسخ این پرسش معلوم است؛ زیرا یک توجه کوتاه کافى است که علت این امر را بفهمیم؛ چه این که اخوت مذهبى یک عنوان تشریفاتى آن هم براى یک سلسله اغراض سیاسى نیست تا عموم مردم را خواه ملاک برادرى در آنها باشد یا نباشد ـ برادر یکدیگر قرار دهد، بلکه هدف از مطرح ساختن این عنوان، اشاره به یک رشته تکالیف و اهداف عالى اجتماعى و اخلاقى است که در پرتو اخوت اسلامى صورت مى گیرد، و کلیۀ این تکالیف و آثار در کتاب هاى حدیث و فقه بیان شده است. بنابراین، «تا یک وحدت فکرى و روحى و یگانگى در هدف و عقیده در کار نباشد، اتحاد و پیوستگى افراد، پایدار نخواهد بود» و اگر گروه هاى دو دل، روزى براى یک سلسله مصالح سیاسى، دست اتحاد به سوى هم دراز کنند و دست همدیگر را به انگیزه برادرى بفشارند، چیزى نخواهد پایید که ضربه هاى اختلاف فکرى و روحى و تصادم منافع و تضاد مبانى، دست ها را از هم جدا خواهد ساخت. * اتحاد فکری و اعتقادی، ماندگار است جامعه اى که محور فکرى و عقیدتى نداشته باشد و به صورت دسته هاى گوناگون، بر محور افکار مختلف و متضاد دور بزند و مایۀ وحدت روحى و قدر مشترک فکرى در میان آنها نباشد، فقط تا آن جا که وحدت و اتحاد، ضامن منافع مادى آنهاست، مى توانند به طور موقت زندگى مسالمت آمیزى داشته باشند و اگر روزى یکى از متحدان، خود را بى نیاز از وحدت ببینند و خود را در صحنه زندگى پیروز تشخیص دهند، تمام پیوندهاى الفت که جنبه سیاسى داشت، مبدل به اختلاف و نفاق مى گردد. هرگز یک فرد مسلمان، که به خداى یگانه و روز رستاخیز، به حکومت عدل و داد و لزوم پیروى از ملکات فاضله و سجایاى انسانى، ایمان دارد، با یک فرد ملحد که به خدا و روز بازپسین اعتقاد ندارد و مسائل اخلاقى را بازیچه گرفته و آنها را افسانه مى پندارد، نمى تواند برادر باشد. * اتحاد در پرتو ایمان اگر ما در هر مسأله اى از مسائل اجتماعى شک و تردید کنیم و یا در ثبوت آن به تجربه و آزمایش و گواه نیازمند باشیم، درباره لزوم اتحاد و همبستگى اجتماع و منافع سرشار آن، شک و تردید به خود راه نمى دهیم؛ هرگز در جهان کسى را پیدا نمى کنیم که بگوید پراکندگى و دو دستگى، خوب و سودمند، و اتحاد و اتفاق بد و مضر است؛ زیرا کوچک ترین سودى که از وحدت و اتفاق عاید اجتماع مى گردد، همان پیوستن نیروهاى کوچک و پراکنده به یکدیگر است و در سایه چنین پیوستگى، نیروى عظیمى به وجود مى آید که مى تواند مبدأ تحولاتى در شؤون مختلف زندگى گردد. * قدرت رودهای کوچک با اتصال یکدیگر سدهاى بزرگ جهان که به صورت دریاچه هایى جلوه مى کنند، از پیوستن رودهاى کوچک به وجود مى آید و هر یک از این رودهاى کوچک، نه قدرت تولید برق را دارد و نه چندان به حال کشاورزى مفید است، امّا از اجتماع این رودهاى کوچک در یک نقطه، دریاچه اى به وجود مى آید که قدرت تولید صدها هزار کیلو وات ساعت برق را دارد و با آن، هزاران هکتار زمین را مى توان زیر کشت بُرد، این منافع سرشار از کجا فراهم مى آید؟ از به هم پیوستن قطرات کوچک و رودهاى ضعیف و ناچیز. قدرت اتم براى همه روشن است. یک اتم قدرت و نیرویى ندارد و به قدرى ضعیف و ناچیز است که حتى با قوى ترین میکروسکوپ ها نمى توان آن را دید، امّا از به هم پیوستن اتم هاى بى شمار، قدرتى به وجود مى آید که انفجار چند عدد از بمب هاى اتمى، مى تواند به تمدن و زندگى بشر در روى زمین خاتمه دهد و در مدت چند دقیقه، کرۀ زمین را به صورت توده اى از آتش و تلّى از خاکستر درآورد. نه تنها باید از نیروى جسمانى افراد استفاده نمود و همه را در نقطه اى متمرکز ساخت، بلکه باید همیشه به یارى تفکرى جمعى و مشورت و گردهمایى و تبادل نظر، مشکلات بزرگ را از میان برداشت. قرآن مجید، مشاوره و تبادل نظر را یکى از صفات برجسته افراد با ایمان مى داند و مى فرماید: «وَالَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقامُوا الصَّلوةَ وَأَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ وَمِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون»؛ (2) کسانى که به نداى پروردگار خود پاسخ گفته و نماز را برپا مى دارند و امور آنان بر اساس مشورت و تبادل نظر استوار است و از آنچه به آن ها روزى دادیم، انفاق مى کنند؛ و نکته این مطلب همان است که سراینده اشعار یاد شده نیز در دو شعر زیر به آن توجه داده است: اگر مرا و تو عقل خویش کافى بود چرا به امر خداوند، امر بر شورى است بدین دلیل «یداللّه مع الجماعة» سرود که با جماعت، دستى قوى، یدى طولى است * ملاک و سرچشمه اتحاد چیست؟ اکثر جامعه شناسان مى گویند: انسان یک موجود اجتماعى است و در ساختمان وجودى و آفرینش وى، تمایلات شدیدى به زندگى دسته جمعى نهفته است. اکنون باید دید که این حیات اجتماعى در سایه چه عواملى تحقق مى پذیرد. امروز گروهى از جامعه شناسان معتقدند که عواملى همچون: «نژاد»، «زبان»، «وحدت تاریخ»، «وحدت ارضى» و «خون»، عناصر سازنده ملیت و وحدت ملتهاست؛ اجتماعى که از عناصر مزبور به وجود مى آید، همان است که در علم حقوق به آن «ملت» مى گویند و در سایه یکى از این عوامل، مى توان اجتماع واحدى ساخت که اعضاى آن در کنار یکدیگر، زندگى صمیمانه اى داشته باشند. ولى آنان از یک مطلب غفلت ورزیده اند و آن این که اجتماعى که افراد آن داراى عقاید گوناگون و خواسته هاى متفاوت هستند، و هر کدام و یا هر طبقه اى براى خود «ایده» و فکرى دارند، چگونه مى توانند به صورت یک ملت واحد که همبستگى کاملى در میان آنها حکمفرما باشد، زندگى نمایند. درست است که عوامل مزبور بر اتحاد و اتفاق و همبستگى جامعه کمک مى کند، ولى تا زمانى که یک وحدت فکرى و روحى و یگانگى در هدف و عقیده در کار نباشد، اتحاد و پیوستگى افراد، تحت این عوامل و عناصر غیر ارادى، پایدار نخواهد بود و اگر روزى براى هدف مشترکى دست اتحاد به سوى هم دراز کنند و دست همدیگر را به عنوان برادرى بفشارند، پس از نیل به هدف، مدتى نخواهد پایید که اختلاف فکرى و روحى و اختلاف خواست ها و اراده ها، تصادم و تضاد عجیبى در میان آنان به وجود خواهد آورد و آنها را از هم جدا خواهد ساخت. جامعه اى که محور فکرى و عقیدتى واحدى نداشته باشد و افراد آن به صورت دسته هاى گوناگون بر محور یک سلسله عناصر غیر ارادى گرد آیند، وحدت اجتماعى آن ضمانت ندارند؛ زیرا مسیر زندگى انسان را فکر و عقیده تعیین مى کند، نه عوامل غیر ارادى؛ و اگر روزى در میان یک ملت هم نژاد و هم خون و هم زبان، پیوند معنوى و اتحاد فرهنگى به وجود آید، هرگز، ضربه اى بر اتحاد و ملیت آنها وارد نمى شود. این جاست که پیشوایان بزرگ بشر ـ که از مکتب وحى، الهام مى گیرند ـ اساس ملیت را «وحدت فکرى و عقیدتى» دانسته و افراد آن اجتماع را که از نظر عقیده و طرز تفکر، وحدت نظر دارند، برادر یکدیگر خوانده اند و شعار آنان را جمله «إِنّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» تشکیل مى دهد. بزرگ ترین پیشواى بشر، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) در سخنان تاریخى خود، افراد اجتماع با ایمان را به سان اعضاى یک بدن انسانى دانسته است که یک وحدت فکرى و عقیدتى همچون روح واحد بر آنها حکومت مى کند و قلوب آنان را به هم پیوند مى دهد.(3) خلاصه، عناصر مادى بى روح مانند: نژاد، زبان، خون و... که سازنده وحدت فکرى نبوده و الهام یافته از درون انسان نیستند، نمى توانند مبناى یک ملیت و اساس یک زندگى مشترک و سازنده یک جامعه واحد ـ که الفت و صمیمیت و همبستگى کامل میان افراد آن وجود داشته باشد ـ قرار گیرند، بلکه افرادى که در پرتو این عناصر گرد هم آمده اند، سرانجام بر اثر تضاد افکار و اختلاف در تشخیص و تباین هدف، وحدت و اتفاق و هماهنگى خود را از دست مى دهند. علاوه بر این، کسانى که مى خواهند تحت لواى این عناصر مادى، ملت هایى بسازند، هرگز مدعى آن نیستند که مى توان با این عوامل همه افراد بشر را با یکدیگر برادر نمود و همه جامعه را در هم ادغام کرد، بلکه مدعى آن هستند که تحت لواى این پدیده ها، مى توان افراد زیادى را با هم پیوند داد و متحد ساخت. اگر پیامبر عالى قدر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)دل هاى گروه هاى مختلف را به هم پیوند داد و از ملت هاى مختلف که هر کدام داراى نژاد و زبانى خاص بودند، ملت واحد به هم پیوسته اى ساخت و آنها را برادر و برابر یکدیگر قرار داد، به سبب این بود که توانست یک وحدت فکرى و عقیدتى در میان آنان به وجود آورد، و مسیر زندگى همه را یکسان و برابر قرار دهد و تمام «ایده ها» را به «ایده واحد» مبدل سازد. آفرین بر همت آن اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد * داروى مؤثر روزى که پیامبر (ص) از طرف خداوند، مأمور ابلاغ این حکم آسمانى گردید، محیط مسلمانان در مدینه دچار اختلافاتى بود که جز در سایه اتحاد و یگانگى و وحدت فکرى، بیمارىِ دو دستگى آنها بهبود پذیر نبود؛ زیرا مهاجر و انصار در دو محیط گوناگون پرورش یافته و هر کدام خواهان تفوق بر دیگرى بودند؛ جمعیت انصار هم از دو طایفه تشکیل یافته بود که سالیان درازى آتش نبرد میان آنها شعله ور بود؛ مسلمانانى که از نقاط دور، از حبشه و نقاط دیگر وارد سرزمین مدینه مى شدند، از نظر نژاد و زبان با اکثریت اختلاف داشتند، نیرومندترین رشته اى که همه آنان را با آن همه اختلاف به هم پیوند داد، همان ایمان و برادرى مذهبى بود که کینه و دشمنى و آثار اختلاف و دو دستگى را از دل آنان زدود. روزى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) در مسجد به پا خاست و رو به مسلمانان کرد و فرمود: «تَآخوا فى اللّهِ أخَوَینِ أخَوَین»؛ اى مردم! برخیزید دو تا دو تا با یکدیگر برادر شوید. سپس مسلمانان برخاستند و هر کدام با فردى که بیشتر مورد علاقه اش بود، برادر شد، و خود پیامبر (ص)، امیرمؤمنان (ع) را برادر خود اتخاذ نمود.(4) این گونه برادرى که در دایره کوچک ترى صورت پذیرفت، نمونه اى کوچک از وحدت و همدلى حاکم بر جامعه اسلامى بود که بر سر تمام افراد مسلمان سایه افکنده و همه را برادر یکدیگر قرار داده بود. مسلمانان در پرتو این اخوت اسلامى بر تمام مشکلات پیروز شدند و تا روزى که رشته صمیمیت مذهبى در میان آنها برقرار بود، سیادت جهان را در اختیار داشتند. * دشمنان بیدار دشمنان بدخواه مسلمانان، همواره کوشیده اند و مى کوشند که رشته استوار وحدت آنان را از هم بگسلند و وحدت و یگانگى آنان را از میان ببرند و با عنوان کردن یک سلسله مسائل غیر اساسى، آتش اختلاف را میان آنها روشن سازند؛ این امر نه تنها هدف دشمنان عصر حاضر ماست، بلکه از روزى که این پیوند اسلامى به وجود آمد، بدخواهان ما کوشیده اند که بر وحدت و پیوستگى ما ضربه بزنند. پی نوشت: (1)- حجرات، 10. (2)- شورى، آیه 38. (3)- شیخ عباس قمى، سفینة البحار، ج1، ص 13. (4)- سیره ابن هشام، ج1، ص 123ـ 124. منبع: نظام اخلاقى اسلام، ص، 93-85. آیت الله العظمی سبحانی. منبع:حوزه


دوشنبه ، ۱۷اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عقیق]
[مشاهده در: www.aghigh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن