واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: وطن امروز: دنبال تغییر چهره آمریکا از دشمن به کشوری قابل احترام هستند
وطن امروز در یادداشت روز خود نوشت:
به گزارش نامهنیوز، با فروپاشی شوروی و به تبع آن نظام دوقطبی و آغاز عصر رویایی نظم نوین و پایان تاریخ برای اردوگاه استکبار جهانی، تنها جریان مستقل و مردممحور که داعیهدار حرکت در جهت تغییر در روابط سلطهمند و غیرعادلانه بینالمللی بوده، حرکتی است که با نام مقاومت شناخته میشود.
این جریان، تخیل پایان تاریخ را به سمت نبرد تمدنها حرکت داد، چرا که تنها رقیب اندیشهای موجود برای نظم لیبرالیستی در جهان جدید همین تفکر فطری و انسانی مقاومت بوده است. ایالات متحده نیز تمام تلاش و توان خود را مصروف سرکوب این جریان در درون خاستگاه آن یعنی منطقه غرب آسیا کرد تا بتواند از طریق ایجاد تغییر در نظامها و گروههای محور مقاومت برای همیشه این بدیل موفق تفکر رو به زوال غرب را سرکوب و خاموش کند. جنگهای عموما نیابتی ایالات متحده در قرن جدید ضد این جریان مانند نبرد حزبالله و اسرائیل، حماس و اسرائیل در چند نوبت، جنگ یمن و سوریه تماماً مبتنی بر همین هدف استوار است.
فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، ایرانهراسی و شیعههراسی، ترویج اختلافات میان شیعیان و اهل تسنن، اختلافات قومی و طایفهای، فشارهای جهانی به بهانه مسائل مختلف از جمله هستهای، حقوق بشر و... تماما گواهی بر رویکرد غیر قابل تغییر غرب در برابر جریان مقاومت است که برای رسیدن به آن از تاکتیکهای پیچیده و متنوعی استفاده میشود و عموماً با پایداری جریان مقاومت با شکست مواجه شده است لیکن حماسه 9 دی چرخشی مهم در این تاکتیکها ایجاد کرد.
استکبار؛ یک هدف، مسیری جدید
«9 دی» نه یک روز مهم در تاریخ حیات جمهوری اسلامی که از دیدگاه نگارنده عامل یک چرخش مهم در اندیشه و استراتژی دشمنان ایران بویژه ایالات متحده است. آنگاه که مردم ایران با خروش دینی و همبستگی ملی خود بساط بهترین سرمایههای اسرائیل و آمریکا در کشور را بر هم زدند و واقعیت جامعه ایرانی در پیروی و حمایت از اسلام، انقلاب و ولایت فقیه را عیان کردند، دشمنان ایران دریافتند برخلاف تجربه کشورهایی مانند اوکراین و گرجستان، نظام ایران از درون جامعه و به واسطه مردم دچار فروپاشی و اضمحلال نخواهد شد و هرگز نمیتوان گمان بر انقلاب رنگین مردم پایدار ایران داشت به همین دلیل استراتژی اصلی دشمنان این مرز و بوم به سمت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی از طریق مسؤولان عالیرتبه مملکتی و دارندگان قدرت در این کشور چرخش یافت.
لازمه این امر ایجاد چرخش در بدنه حاکم بر دستگاههای اجرایی و حذف جریانات اصیل انقلابی و «مقاومتباور» و جایگزینی جریانات میانهرو و معتقد به بازیگری مبتنی بر نظم و سازوکار بینالمللی است.
آنچه استکبار جهانی در پس هموارسازی مسیر بازگشت میانهروها (آنان که با پیوند خود نومحافظهکاری را تولید کرده بودند) به قدرت دنبال میکرد، همان هدفی است که پس از 3 دهه تبلیغ مستمر و بمباران رسانهای از رسیدن به آن عاجز مانده بود و آن چیزی نیست جز تغییر چهره ایالات متحده از دشمن شماره یک ملت به کشوری قابل همکاری و احترام. این هدف از آن جهت اهمیت دارد که میتواند منجر به استحاله درونی جامعه ایران و تاثیرگذاری مستقیم بر باور عمومی ایرانیان در ارتباط با جریان مقاومت شود، چرا که جامعه ایرانی تا زمانی که به ایالات متحده بهعنوان نماد استکبار جهانی و شیطان بزرگ مینگرد هرگز پذیرای تحول مطلوب ایالات متحده نشده و از مقابله با مستکبران دست نخواهد کشید. این استحاله درونی میتواند هدف اصلی ایالات متحده درباره ایران را به مرحله وقوع برساند و آن حذف فرهنگ ریشهدار و بنیادین مقاومت و مقابله با اسرائیل بهعنوان نماد منطقهای استکبار از فرهنگ جامعه ایران بهعنوان پدر معنوی این جریان است.
بروز اختلافات دامنهدار و منزجرکننده در درون گروههای انقلابی در دوران میانی و پایانی دولت دهم، نسبت دادن فسادهای اثباتنشده به این جریان و استفاده از فشار رسانهای برای باورپذیر کردن آن، انشقاقهای داخلی میان مسؤولان و بیحرمتیهای تاسفباری که بیشک محصول فقدان بصیرت و منفعتطلبی گروهی و فردی بود و بارها مورد انتقاد حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی قرار گرفت.
نومحافظهکاران؛ یک هدف، یک همکاری
نومحافظهکاران در این شرایط قدرت را با شعارهای اقتصادی و نقد عملکرد بینالمللی دولت قبل در ماجرای هستهای در اختیار گرفتند لیکن به دلیل اینکه نوع نگرش اقتصادی و باورهای ریشهای آنان مبتنی بر اندیشههای لیبرالی، پذیرش رژیمهای جهانی و بازیگری در چارچوب قواعد بینالمللی است، تمام برنامههای اقتصادی و تحقق وعدههای دولت مشروط به پذیرش بینالمللی ایران برای حضور در این بازار و عادیسازی وضعیت ایران توسط رأس هرم استکبار جهانی [کدخدا] و اقمار وابسته به آن است- آنچه از برجام و واقعیات آن در شرایط کنونی یک به یک روشن میشود، گواه این مطلب است- رسیدن به این هدف، نیازمند حل پروندهها و اختلافات ریشهای 2 کشور است. مهمترین پرونده که ماهیت دشمنی ایران و ایالات متحده را شکل میدهد، باور مقاومت شرافتمندانه در فرهنگ ایران و مخالفت با غده سرطانی منطقه یعنی اسرائیل است.
اصرار بر باور مقاومت قابل جمع با برنامههای اقتصادی نومحافظهکاران برای ادغام در بازار جهانی نیست، چنانکه برخی مسؤولان اروپایی و آمریکایی شرط بازسازی روابط تجاری- اقتصادی با ایران را منوط به شناسایی اسرائیل توسط ایران و قطع حمایت از گروههای مقاومت درگیر با اسرائیل کردهاند. نومحافظهکاران برای رسیدن به رؤیاهای اقتصادی خود باید ابتدا دیدگاه داخلی نسبت به ایالات متحده را تعدیل کنند [بزک کردن] تا بتوانند با ایجاد فشار بر نهادهای مخالف، باب مذاکرات فراهستهای را باز کنند و از طرفی امکان حذف فرهنگ مقاومت [از طریق «نفوذ»] از جامعه ایران را امکانپذیر کنند.
تغییر دشمن از آمریکا و اسرائیل به داعش
بزک کردن توسط نومحافظهکاران به معنای تغییر دشمن در فرهنگ جامعه ایرانی و ارائه بدیلی برای ایالات متحده و اسرائیل در اذهان عمومی است. همزمان با مذاکرات مستقیم نومحافظهکاران ایرانی و اقداماتی مانند قدم زدن با وزیر خارجه ایالات متحده یا مصافحه(!) دکتر ظریف و اوباما یا تماس تلفنی رؤسای جمهوری 2 کشور یا سخنان برخی مسؤولان باسابقه داخلی درباره بازگشایی سفارت در 2 کشور یا عادیسازی روابط و اموری از این دست که با هدف ارائه نمایی جدید و دوستانه از این کشور انجام میشد، رسانههای خارجی و داخلی دشمنی جدید و وحشی بهعنوان داعش را برای ایران و جهان اسلام و تمام دنیا معرفی کردند.
بزرگنمایی وحشیگریهای داعش و القای خطر قریبالوقوع داعش برای مرزهای ایران عاملی بود که به واسطه آن نگاه جامعه ایرانی از فلسطین اشغالی و جنایات به مراتب وحشیانهتر اسرائیل و ایالات متحده منحرف شود. تاکید همیشگی رهبر بزرگوار انقلاب بر فراموش نشدن دشمن اصلی در هیاهوی تبلیغاتی داعش، تلنگری برای بازی نخوردن سیاسیون و مردم در بازی بزک کردن ایالات متحده است.
ائتلاف ادعایی ضدداعش و درخواست از ایران برای مشارکت نیز بخشی از همین نقشه بود. هدف از این ائتلاف- که عمدتا توسط کشورهای حامی داعش تشکیل شده بود- قرار دادن ایران تحت مدیریت ایالات متحده و وادار کردن ایران به پذیرش رهبری آمریکا در مسائل منطقه و جهان بود که نومحافظهکاران به دلایلی که گذشت، مشتاقانه پذیرای این امر شدند لیکن درایت و هوشمندی رهبر حکیم انقلاب در آن برهه حساس، موجب شد این نقشه شکست بخورد.
معامله مقاومت با اقتصاد
همزمان با این پروژه داخلی و بعد از معامله صنعت هستهای در استراتژی تناقضنما ساختن پیشرفت صنعت هستهای و اقتصاد، اکنون نومحافظهکاران برای رسیدن به شرایط مطلوب خود در باب رابطه با ایالات متحده و تحصیل منافع اقتصادی وعده داده شده- اما به دست نیامده- در برجام نیازمند ارائه همان مدل درباره جریان مقاومت هستند.
زمزمههای پیادهسازی مدل برجام در سوریه، انفعال در ماجرای یمن، سکوت و انفعال در بحران لبنان، بیشانفعالی در برابر ضربات آلسعود به ایران و بسیاری از مسائل مشابه همه در راستای همین معامله سودمند نومحافظهکاران قابل ارزیابی است. سکوت در برابر جنایات و کشتار جریانات افراطگرا در منطقه در حالی که کوچکترین اتفاق در اروپا و آمریکا با ابراز همدردی سوزناک نومحافظهکاران همراه میشود و انفعال در برابر اقدامات رژیمهای مرتجع منطقه، همه و همه با هدف نزدیک شدن بیشتر به ایالات متحده و به صورت موازی با پروژه داخلی در حال انجام است.
منبع: روزنامه کیهان
۱۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]