واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: به گزارش نامه نیوز، سفر احمد داوود اوغلو، نخست وزیر ترکیه به ایران بیشتر صبغه اقتصادی دارد، اما در لابه لای آن خطوطی می توان یافت که اهمیت سیاسی این سفر را می رساند. این اهمیت به طور خاص به بحران سوریه مربوط می شود که ترکیه و ایران بر سر آن اختلاف هایی داشته اند و هنوز هم دارند، اما تحولات اخیر در همین بحران موجب شده ترکیه و ایران یک بار دیگر به هم نیاز پیدا کنند. سخنان داووداوغلو در کنفرانس خبری مشترکی که با اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور داشت این مسئله را به روشنی بیان می کرد. او گفت: «ایران و ترکیه باید با همکاری یکدیگر مانع ورود بیگانگان به منطقه شوند، زیرا صلح و ثبات پایدار در منطقه با همکاری ایران و ترکیه تحقق می یابد». اما این بیگانگان چه کسانی هستند و چرا باید ایران و ترکیه با همکاری یکدیگر مانع ورود آنان به منطقه شوند؟ برای رازگشایی از این معمای ناگهانی باید تحولات اخیر سوریه را به سرعت مرور کرد. روسیه با ورود نظامی به سوریه گفته بود در صد روز تروریست ها را شکست خواهد داد؛ این ادعا تحقق پیدا نکرد، اما مسکو با ورود خود تحرک جدیدی به مبارزه با گروه های مخالف در سوریه بخشید. این مبارزه با همکاری های مشورتی ایران شدت بیشتری پیدا کرد. هم زمان ارتش سوریه نیز فرصت تنفس یافت و فشار بر تروریست ها را دوچندان کرد. این تلاش های چندجانبه منجر به قطع راه های ارتباطی تروریست ها با ترکیه شد. سناریوی جنگ در سوریه که در چند جبهه جریان داشت می رفت تا با قطع ارتباط گروه های مخالف با ترکیه زمینه را برای بازپس گیری حلب آماده کند، اما ناگهان حمله به حلب و بازپس گیری این شهر متوقف شد. در این باره منابع رسمی مسکو و دمشق چیزی نگفتند، اما برخی روزنامه های لبنانی فاش کردند که دلیل حمله نکردن به حلب تصمیم روسیه بوده است. در همین اثنا اعلام شد باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، با ولادیمیر پوتین به صورت تلفنی و به طور مفصل گفت وگو کرده اند. آنها در این گفت وگو بر ضرورت آتش بس در سوریه تأکید کردند و گفتند اجرای آن را تضمین خواهند کرد. همین چراغ سبز بود که دوباره به مذاکرات جان کری و سرگئی لاوروف برای اعلام آتش بس در سوریه شتاب بخشید، زیرا یکی از محور های اساسی این آتش بس متوقف شدن حملات هوایی روسیه بود. روسیه هرچند گفت مناطقی که در تصرف داعش و جبهه النصره هستند، از شمول این آتش بس خارج اند، اما از همان لحظه اعلام آتش بس، حملات هوایی خود را به طور کلی متوقف کرد. آمریکا نیز بر متحدانش فشار آورد تا گروه های مخالف را به رعایت این آتش بس ملزم کنند. در همان زمان خبری روی برخی وب سایت های ایرانی منتشر شد که می گفت ایران هم باید در این اعلام آتش بس نقش داشته باشد. به نظر ایران در شرایطی که دولت سوریه و متحدانش دست بالا را داشتند و می رفتند تا با پس گرفتن حلب بزرگ ترین پیروزی را به دست آورند، چنین آتش بسی به نفع گروه های تروریستی بود. فشارهای آمریکا برای برقراری آتش بس در سوریه دلایل متعددی داشت؛ یکی از آنها تصمیم جدی کشورهای ترکیه و عربستان و متحدانش برای دخالت نیروی زمینی در سوریه بود و دیگری فشار کشورهای اروپایی که از بحران آوارگان ناشی می شد و هنوز هم ادامه دارد. عامل دیگر طرحی بود که آمریکایی ها با عنوان طرح «ب» از آن سخن گفتند و یادآور شدند در صورتی که روسیه همچنان به حمایت از دولت اسد ادامه دهد، آن را پیاده خواهند کرد. برخی خبرها نشان می دهد این طرح همان «فدرالیسم»ی است که یک بار نیز از زبان روس ها شنیده شد. طبق این طرح سوریه به چند ایالت تقسیم می شود و بخشی از آن در اختیار شیعیان علوی، بخشی دیگر در اختیار اهل تسنن و بخش سوم در اختیار کردهای سوریه قرار می گیرد. کسانی از این طرح به عنوان تجزیه سوریه یاد کردند و برخی دیگر آن، تنها راه ناگزیر برای حل بحران سوریه دانستند. نکته عجیب اینکه حتی دولت بشار اسد نیز به صورت تلویحی موافقت خود را با این طرح اعلام کرد. همه این خبرها نشان می داد روسیه و آمریکا از مدت ها پیش به صورت جدی روی این طرح کار کرده اند و به اعتقاد برخی حتی برقراری آتش بس کنونی مقدمه ای بر اجرای آن است. همین سوژه ای شد تا تحلیلگران عرب بگویند یک بار دیگر سرنوشت خاورمیانه در حال تعیین شدن است، اما این بار نه با دیکته «سایکس- بیکو» بلکه با املای «کری- لاوروف»! ایران و ترکیه می توانند از مخالفان جدی این طرح باشند، زیرا تکه تکه شدن سوریه – هرچند به نام فدرالیسم- سناریوی خوشایندی نیست. پنج سال جنگ در سوریه و هزینه های سنگینی که به همراه داشته است نمی تواند به چنین سرانجامی منتهی شود. تشکیل یک دولت فدرالی در سوریه به این معناست که شیعیان باید قدرت خود را در سوریه تقسیم کنند و مجبور شوند در کنار سایر اقلیت ها به یک همزیستی مسالمت آمیز تن در دهند. از سوی دیگر اجرای این طرح برای ترکیه زیان آور و خطرناک است، زیرا بعد از عراق، کردها در سوریه نیز به یک «خودمختاری» جدید دست یافته اند. این عمل می تواند انگیزه ای قوی در کردهای ترکیه نیز ایجاد کند تا برای دست یافتن به یک خودمختاری تلاش کنند. حمایت دوجانبه روسیه و آمریکا از این طرح به معنای حمایت دو قدرت بزرگ فرامنطقه ای از خودمختاری کردهاست و اینها همه معنای دقیق همان حرفی است که داووداوغلو در تهران زد. حال آیا او موفق خواهد شد در سفر خود به ایران کاری کند که سناریوی بیگانگان خنثی شود؟
یکشنبه ، ۱۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]