واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: روزی که اصولگرایان تهران فراموش نخواهند کرد
در همه بازی ها و مسابقات، روزهایی هست که بازیگران و رقیبان از یاد نمی برند؛ گل به خودی، تکیه بر تاکتیک یا استراتژی اشتباه، بازی در چارچوب حریف و.... اتفاقاتی را رقم می زند که به یادها می مانند. در بازی اصولگرایان و اصلاح طلبان هم از این روزها و اتفاقات هست....
کد خبر: ۵۷۲۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۵ - 05 March 2016
هفتم اسفند ماه سال 1394 شاید هیچوقت از یاد اصولگرایان تهرانی نرود، اصولگرایی که شاید برای اولین بار بود نماینده ای را از حوزه انتخابیه تهران به مجلس شورای اسلامی نفرستادند.
به گزارش «تابناک»، نکته جالب ماجرا اینجا بود که اتفاقا اصولگرایان در انتخابات هفتم اسفند به وحدتی قابل قبول دست یافته بودند. وحدتی که برخی از فعالان اصولگرایی نه تنها پیش از انجام آن، باورش نمی کردند که بعد از ائتلاف و لیست واحد هم ناباورانه به تمجید از آن پرداختند. اما چه شد که از این وحدت، ناکامی به وسعت انتخابات هفتم اسفند ماه سال 94 درآمد؟
اول:مدیریت و رهبری جریان های اصولگرا در انتخابات هفتم اسفند در نوع خودش نقطع عطفی بود در این سالها. آیت الله موحدی کرمانی در قامت «شیخ اصولگرایان» و در کسوت «دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تهران» همه اصولگرایان را گرد هم آورد تا مانع تفرقه شان شود و الحق و الانصاف کار را تا به آخر به انجام رساند. اصولگرایان فراموش نکرده اند که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 کاندیداهایشان چگونه با هم و به نفع رقیب رفتار کردند. آنان حتما فراموش نکرده اند که در انتخابات مجلس نهم با وجود تلاش های حضرت آیت الله مهدوي و مرحوم عسگر اولادی چگونه دو شقه شدند و در نبود اصلاح طلبان باز هم با هم به رقابت پرداختند.
در واقع، کاری که «شیخ اصولگرایان» امسال انجام داد، سالها بود که بر زمین مانده بود و کسی را یارای انجام آن نبود.
دوم: اصولگرایان اگر چه به ائتلافی حداکثری دست یافتند، اما پاشنه آشیل آنان عمدتا در یک گذشته ده ساله در دولت و مجلس بود. دولت های احمدی نژاد، چه اصولگرایان بخواهند و چه نخواهند به اسم آنان نوشته شده است. ناکامی های اقتصادی آن دولت و همچنین عدم توجه به نصایح دلسوزان اصولگرا، به پای کلیت اصولگرایان نوشته شد؛ در مجالس هفتم، هشتم و نهم هم وضع بهتر از این نبود؛ دعواها و نزاع های اصولگرایانه بین دولتی ها و مجلسی ها، مردم را به ستوه آورده بود و کمتر هفته ای بود که در صحن بهارستان تهدیدی و دعوایی صورت نمی گرفت. اصولگرایان در زمانه ای که اصلاح طلبان به تدریج پوست اندازی می کردند و به فکر تجدید استراتژی برای فعالیت سیاسی مشغول بودند در گیر دعوا و جار و جنجال برای کم کردن روی همدیگر بودند. چه اینکه این تنش ها و جنجال ها که مردم را خسته و درمانده کرده بود، خود اصولگرایان را هم چند پاره تر از گذشته نمود؛ شاید حمله به علی لاریجانی، رئیس اصولگرای مجلس در قم، یا پخش کردن نوار توسط رئیس جمهور علیه برادر رئیس قوه قضائیه، به خوبی آن سال های پرتنش که همه هزینه های آن به اسم کلیت اصولگرایی رقم خورد، را نشان می دهد. اصولگرایان هفتم اسفند ماه وحدتی قابل تحسین داشتند، اما در کنارش گذشته ای ده سال را با خود به یدک می کشیدند که کمتر نقطه روشنی در آن دیده می شد.
سوم: سیاست های تبلیغی و رسانه ای اصولگرایان در ده سال گذشته، به جای تقویت آنان، جریان اصولگرایی را در سیبل انتقادات مردم و مخالفان قرار داد. رسانه ای مانند صدا و سیما که می خواست در جبهه انقلاب بازی کند، اما قواعد حرفه ای گری رسانه ای را بلد نبود، به پاتوقی برای عمدتا یاران احمدی نژاد تبدیل شد و رسانه ملی در طول آن ده سال، چشم خود را بر روی نقد و انتقاد بر دولت منتسب به اصولگرایان بست و یک طرفه به قاضی رفت. و نتیجه آن شد که نباید می شد.
چهارم اينكه اتاق فرماندهي در ائتلاف اصولگرايان بسيار ضعيف عمل كرد.
برخلاف اصلاح طلبان كه يك بسيج گسترده از شبكه هاي اجتماعي بوجود آوردند وآنچنان وحشت وترسي از ليست اصولگرايان ایجاد کردند كه بسياري از راي دهندگان بدون شناخت از ليست اصلاح طلبان تنها بواي رأي نياوردن اصولگرايان راي دادند. در عوض، اصولگرایان در زمین رقیب بازی کردند و جنگ روانی آنان را گسترش دادند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]