واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ازدواج فقط يك جشن باشكوه نيست!
دو سال از اولين باري كه همديگر را ديده بودند ميگذشت. در اين مدت كاملاً به هم علاقه پيدا كرده بودند و روزبهروز اين علاقه بيشتر ميشد.
نویسنده : بهنام صدقي
خانوادههايشان با اين وصلت موافقت كرده بودند و با صيغه محرميتي كه براي آنها خوانده بودند خيال همه را راحت كردند تا از هر لحاظ رابطهشان بدون اشكال باشد. خود سعيد و ليلا هم از اين موضوع استقبال كردند چون دوست نداشتند در محيط دانشگاه به چشم دوست ديده شوند. هر دو خوشحال بودند كه هرچه زودتر ميتوانستند به عنوان زن و شوهر شناخته شوند و از اين بلاتكليفي دربيايند. يك روز هر دو با اميد و نشاط فراوان به طرف دفتر محل ثبتنام ازدواج دانشجويي به راه افتادند تا با سادهترين شيوه ممكن مراسم ازدواج آنها انجام شود. به اعتقاد زينب سياحي، جامعهشناس، مقوله ازدواج موضوعي بسيار جدي و پايهاي است كه داراي مقدمات و پيشنيازها و مستلزم برنامهريزي و تحقيق است. آنچه در ادامه ميخوانيد گفتوگوي ما با اين كارشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي درباره اهميت ازدواج و مراتب آن است. وي در اين گفتوگو با محوريت ازدواج دانشجويي به موضوع پرداخته است. ازدواجي ساده اما باشكوه بعد از اينكه دختر و پسر با يكديگر آشنا شده و دوران خوش نامزدي و عقد را پشت سر گذاشتند، كم كم خود را براي جشن مهم و به ياد ماندني ازدواج آماده ميكنند كه اين مراسم نه تنها در ياد و خاطره عروس و داماد ميماند بلكه در ذهن مهمانان و خانواده دو طرف نيز حك ميشود، اما نكته اصلي و اساسي نوع و چگونگي برگزاري اين جشن است كه بسته به درآمد داماد و خانوادهاش و نيز نوع نگرش آنها به اين مراسم متفاوت است. در گذشته پدران و مادران ما حتي اگر داراي درآمد و ثروت بودند هميشه سعي ميكردند كه جشن آنها ساده اما با شكوه برگزار شود. دختر و پسر قانع و كمتوقع بودند و به خاطر اينكه در سن پايين ازدواج ميكردند تا زماني كه سر پاي خود بايستند و به اصطلاح تا وقتي از آب و گل دربيايند خرج و مخارج و هزينههاي ازدواج و زندگي فرزندشان را عهدهدار بودند تا اينكه كم كم زوج بتوانند روي پاي خود بايستند و اين خود عاملي بود براي اينكه جوانان از ازدواج كردن و مخارج آن نهراسند، اما امروزه ازدواج تبديل به غولي بيشاخ و دم شده كه هم جوانان از زير بار آن شانه خالي ميكنند و هم خانوادهها. شايد يكي از دلايل فرار جوانان مخارج سنگين جشن عروسي باشد، اما به راستي در كدام كتاب قانون و عرف و شرعي درباره جشنهاي پر زرق و برق نوشته شده است. مگر نه اينكه ما در زندگي بايد از بزرگان دين خود، ائمه معصومين(ع) و رسول مكرم اسلام الگوبرداري كنيم؟ مگر نه اينكه حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) در نهايت سادگي و دور از اسراف و تجمل زندگي پايدار و پربركت خود را با معجون بيپايان عشق آغاز كردند؟ ازدواج دانشجويي براي ترويج سبك پيوند اسلامي ازدواج، نه تنها يك تقاضاي طبيعي، بلكه يك سنت ديني و اسلامي است. بنابراين، خيلي آسان است كه كسي از طريق اين اقدام و عمل كه طبيعت و نياز او آن را ايجاب ميكند، ثواب هم ببرد. چون سنت است و به قصد اداي سنت پيامبر(ص) و اطاعت امر ايشان به اين كار اقدام ميكند. در واقع، آن همه اصرار و تأكيد اسلام بر ازدواج، به خاطر تأثير عميق تشكيل خانواده در تربيت انسان، در رشد فضايل و در ساخت انسان سالم است. چند سالي است كه مراسم و آيين زيبايي به نام جشن ازدواج دانشجويي برگزار ميشود. اين مراسم از سوي رهبري هدايت و راهاندازي شده و همچنان به كار خود مشغول است. در واقع اين نهاد با ترويج سنت زيباي ازدواج در نهايت سادگي در بين جوانان به خصوص دانشجويان و قشر تحصيلكرده گام مهمي در ترويج برگزاري اين مراسم به سبك ساده ايراني واسلامي برداشته است تا شايد اين جشنها بتواند باري را از دوش جوانان دانشجو كه هنوز وارد بازار كار و اشتغال و درآمدزايي نشدهاند، بردارد. مزاياي ازدواج دانشجويي دو زوج دانشجو ميتوانند در محيط سالم دانشگاه يكديگر را ببينند و به خاطر مدت زمان طولاني حداقل دو سال با يكديگر در آن محيط از نظر اجتماعي، تحصيلي و حتي خانوادگي معاشرت داشته و به توافق و تفاهم برسند. دو نفر كه در يك رشته تحصيل ميكنند ميتوانند ناخواسته داراي نكات مشترك زيادي باشند كه اين خود نقطه قوت اين نوع ازدواجها است كه دختر و پسر شريك و جفت زندگي خويش را از بين همكلاسيهاي رشته خود انتخاب ميكنند. اين باعث ميشود كه جوانان دانشجوي ما علاوه بر رعايت شئونات اسلامي و عمل به توصيه اسلام در امر ازدواج خود را از بار سنگين مراسم پرخرج شب عروسي نجات ميدهند. در واقع هدف برگزاري چنين جشنهايي اين است كه ميتوان زندگي مشترك را به راحتي و سادگي تنها با يكدلي و عشق و علاقه به هم آغاز كرد. خلاصه اينكه فلسفه ازدواج چيزي جز آن است كه جوانان امروز ما آن را با تجملگرايي و چشم و همچشمي اشتباه گرفتهاند. اين مراسم كه در سالنهاي بزرگي چون ورزشگاه برگزار ميشود تمام عروس و دامادها در آن نگين درخشان محفل دانشجويي هستند و مهمانان نيز تمام دوستان و خانوادهها و مردم هستند كه خود را در اين شادي سهيم ميدانند. صحنه زيبايي است كه در يك فضا مثلاً هزار عروس با لباس و چادرهاي سفيد و هزار داماد كه عروسهاي خود را همراهي ميكنند تا زندگي بدون قرض و قسط را آغاز كنند. به همين سادگي. اما در واقع اين جشن و مراسم مشترك ازدواج را بايد وسط ماجراي آغاز زندگي دانست و بيشك بايد به نكات مهم ديگري توجه كرد. نكاتي كه در ازدواج دانشجويي نبايد از آن غفلت كرد وقتي دختر و پسري در محيط مقدس دانشگاه همديگر را ميبينند و به يكديگر علاقهمند ميشوند تازه اين آغاز راه است چراكه معاشرت در دانشگاه فقط بعد اجتماعي آنها را به هم ميشناساند و خيلي از خصوصيات و جنبههاي ديگر زندگي آنها از چشمشان پنهان ميماند. در دانشگاه از هر شهر و دياري و از هر فرهنگ و استاني دانشجو وجود دارد، با تربيتها و خانوادههاي متفاوت. وقتي اين دو جوان به هم علاقهمند ميشوند در واقع جنبه عشق و احساس در اين ميان خود را نشان ميدهد چراكه تفاوتهاي فرهنگي، تربيتي و خانوادگي نمود پيدا نميكند تا زماني كه آنها به طور رسمي به عقد و ازدواج يكديگر درآيند. پس با كمي دقت و تحقيق متوجه ميشويم مشاورههاي قبل از ازدواج در راه راهنمايي زوجهاي دانشجو در اين بين بسيار بااهميت و اساسي بوده و ميتواند كمك شاياني در انتخاب راه درست به دانشجوياني كه قصد ازدواج دارند بكند. جوان بايد مسئله ازدواج را تنها در علاقهمند شدن به كسي و گذراندن دوران خوش با او تصور نكند. در واقع مشاورهاي كه در دانشگاه براي جوانان دانشجو برگزار ميشود ميتواند مسئوليت بزرگي در ارشاد دانشجويان ايفا كند تا اين پيوندهاي آسماني كه جوانان با هزار اميد و آرزو با هم ميبندند در نيمه راه به بيراهه نرود و گسسته نشود. بسيار ديده شده است كه زوجهاي دانشجوي بسياري صرفاً براي اينكه بتوانند در اين جشنها شركت كرده و متحمل هزينه شب عروسي نشوند زوجي را در مدتي كوتاه از روي احساسات و تنها از روي ظاهر انتخاب كرده و بعد از مدتي اين ازدواج به جدايي ختم شده است چراكه هيچگونه مشتركاتي را در خود نيافتهاند. بدون شك دانشجويان نبايد صرفاً به خاطر معاشرت تحصيلي و به علت اينكه هر روز به مدت حداقل دو سال با يكديگر برخورد دارند و به هم علاقهمند ميشوند مسائل و جنبههاي ديگر مانند شهر و فرهنگ و وضعيت مالي خانواده و نوع نگرش خانواده طرف مقابلشان را فراموش كنند. ميدانيم كه دانشجوي پسر كه ميخواهد عهدهدار يك زندگي شود هنوز از خود درآمد و معاشي ندارد و حتي اگر هم مشغول به كاري نيمه وقت باشد درآمد كافي به حساب نميآيد. پس شريك زندگياش بايد فردي صبور و قناعتپيشه باشد تا بتوانند در توفان ناملايمات زندگي به سلامت بگذرند. در واقع دوره و بحراني كه خيلي از جوانان آن را در تجرد تجربه ميكنند، آنها در تأهل بايد آن را تحمل كنند. اين بحران اجتماعي، اقتصادي دورهاي سخت است كه هر دو جوان بايد آن را با صبر پشت سر بگذارند. پس بايد بدانند كه ازدواج تنها برگزاري جشن و مراسمي نيست كه در آن همه شاد باشند. شايد اين جشن لازم باشد ولي براي شروع و ادامه يك زندگي پايدار كافي نيست و به فاكتورهاي مهم ديگري نياز دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]