واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
وقوع تحولی عمیق در ایران،سرمایه یی دمکراتیک برای روحانی وبلاگ > مسلم، متین - به دنبال چه چیزی هستیم؟. مدلی برگرفته از مصر که آتش زیر خاکستر است؟.یا مدل خونین و ویرانگر لیبی؟. ویا مدل سوریه که جز نام چیزی از این کشور باقی نمانده؟.یا مدل افغانستان و عراق؟ و یا مدل بسته و سرکوبگر و غیر دمکراتیک کشور های عرب خلیج فارس!؟.جامعه مدرن ایران با کدامیک از این جوامع قابل مقایسه است؟ به کدامیک از این جوامع نمره A++می دهیم که مترصد مقایسه ایران با آنها هستیم؟. نه با درکی دمکراتیک ،که حتی با نگاهی صرفا سیاسی و امنیتی ،ماهیت ساختار منعطف، پراگماتیک و متحد ایران برای ثبات در منطقه خاورمیانه مهم،جذاب وهیجان انگیز است.
لازم نیست حتما طرفدار دولت نوگرا و تحول خواه رئیس جمهور روحانی باشیم ، تا از آنچه روز جمعه26 فوریه در ایران رخ داد متعجب و هیجان زده شویم.
"وقوع یک تحول گرانبهای سیاسی و دمکراتیک تمام عیار در ایران و باز شدن سویفت سیاسی داخلی برای رئیس جمهور روحانی".
انتخابات روز جمعه در فرآیند نهادینه شدن دمکراسی به سبک ایرانی، با هرمعیار و شاخصی که به آن نگاه شود و مورد ارزیابی قرار گیرد یک تحول عمده دمکراتیک در کشوری متفاوت، آنهم در خاورمیانه عربی و خلیج فارسی به شدت سنت گرا ست که دمکراسی و دمکراسی خواهی پایه، پدیده های ناشناخته و بلکه نفرت انگیزی در آن تلقی می شوندTچه رسد به درک مدرن از آزادی و دمکراسی در این جوامع .نکته همین جاست!. ما اینک نه فقط به علت انتخابات روز جمعه، بلکه بیشتر به دلیل عمیق شدن جامعه ایرانیان در درک مدرن و کاربردی از3مفهوم " مطالبات، انتخاب آزاد و حل اختلافات در مکانی مشترک و قابل قبول یعنی صندوق رای "باید به این جامعه نگاهی متفاوت داشته باشیم.
جامعه ایران که چنین چیزی(تنش) را نه می خواهد و نه به دنبال آن است،اما آیا واقعا مدل های خونین و ویرانگر قابل مشاهده در خاورمیانه مطلوب است!؟. شاید برای کسانی که تصور می کنند با تحریم و کنار کشیدن ویا غیر دمکراتیک توصیف کردن انتخابات می توانند مدل سیاسی بهتری به جامعه ایرانی نشان دهند، اتفاق روز جمعه و یا انتخابات ریاست جمهوری 2 سال و نیم پیش، نا امید کننده وچندان خوشایند نباشد.اما این اصلا اهمیتی ندارد،چراکه اکنون به نظر می رسد در کنار مردم ایران، جامعه بین المللی نیز مدار همکاری با تهران و شناخت کاربردی خود از کلیت جامعه ایرانی را بر پایه همین دست اتفاقات و تحولات دمکراتیک قرار داده که موجب ثبات و پایداری این کشور در میان جامعه بین المللی ،خصوصا منطقه پر آشوب خاورمیانه شده است.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 و دو مجلس خبرگان و پارلمانی امسال ،ماهیتا ازیکدیگر و نیز تحولات قبل تر قابل تفکیک نبوده و در درون خود تابع و نتیجه عمل یک شبکه متحد ملی جامعه ایرانی در کنار رهبری قدرتمند ،برای تحقق اهداف استراتژیک تلقی می شوند. جامعه توسعه خواه ایران در طول تاریخ معاصر خود نشان داده در شکل گیری، هدف گذاری و اخذ نتیجه ازآنها تبحر زیرکانه ی خاص و بی نظیری دارد.این توانایی ارتباطی با تحولات سال های اخیر ندارد و از پیشینه یی طولانی تری برخورداراست. از دوره های پیشین مانند انقلاب مشروطیت سال 1906 گرفته تا نهضت ملی نفت دوران دکتر مصدق و کوتادی 1953،یا در دوره مدرن، انقلاب 1979. باید اعتراف کرد در کنار نا کارآمدی سایر جوامع منطقه،به نظر می رسد توانایی ذاتی سیاسی و منعطف جامعه ایرانی طی 100 سال گذشته چندان مورد توجه قرار نگرفته و این خطایی فاحش محسوب می شود.
مشکلی که در ارزیابی و درک عمیق از جامعه ایرانی وجود دارد ؛عدم توجه به شیوه ها و متد های دمکراتیکی ست که این جامعه برای احقاق حقوق خود در پیش میگیرد.اکنون زمان بازنگری در این نوع برداشت نامفهوم ومخاطره آمیز فرا رسیده است. مگر در بنیان های تئوریک دمکراسی غیر از رفتار کنونی و آرام مردم ایران چیز دیگری قابل مشاهده است؟. به صرف یکسان نبودن(نه تضاد ذاتی) شاخص های متکی بر جامعه شناختی تطبیقی مدرن، نمی توان و نباید نوع تصمیم و مدل سیاسی جوامع تحول خواه روبه توسعه مانند ایران را رد کرد.این اشتباهی ست که بسیاری از تحلیل گران امور ایران و سیاستمداران بین المللی، طی 36 سال گذشته همواره مرتکب شده اند.
متاسفانه هنوز تکلیف دولت های غربی که همواره از متحدان سنت گرا و غیر دمکراتیک در منطقه خاورمیانه عربی و خلیج فارس حمایت می کنند با خواست بلند مدت شان از آینده مدل سیاسی مطلوب منطقه روشن نیست.دولت ها ی غربی خصوصا ایالات متحده در یک تناقض آشکار از یک سو سرکوب های مدنی، نقض آشکار حقوق بشر،فقدان آزادی های سیاسی و مدنی و ترویج خشونت مذهبی را نادیده می گیرند،اما تاسف آور دستکم در موضع حاکمیتی و دولت مدارانه ،به پروسه توسعه سیاسی وروند دموکراتیزاسیون جامعه ایرانی بی توجهی می کنند!.
اما ما به دنبال چه چیزی هستیم؟ مدلی برگرفته از مصرژنرال سی سی که آتش زیر خاکستر است؟.یا مدل خونین و ویرانگر لیبی که به کلونی هایی تروریسم علیه جامعه متمدن و بشریت تبدیل شده؟. ویا مدل سوریه که جز نام چیزی از این کشور باقی نمانده؟.یا مدل افغانستان و عراق که روز به روز نگرانی در قبال آنها بی تعارف رو به افزایش است؟. و یا مدل بسته و سرکوبگر و غیر دمکراتیک کشورهای عرب خلیج فارس!؟.جامعه مدرن ایران با کدامیک از این جوامع قابل مقایسه است؟ به کدامیک از این جوامع نمره A++می دهیم که مترصد مقایسه ایران با آنها هستیم؟. نه با درکی دمکراتیک ،که حتی با نگاهی صرفا سیاسی و امنیتی ،ماهیت ،ساختار منعطف، پراگماتیک، و متحد ایران برای ثبات در منطقه خاورمیانه مهم،جذاب وهیجان انگیز است.نکته یی که پرزیدنت روحانی از هنگام انتخاب شدنش در جولای 2013 و پیروزی در مذاکرات اتمی با جامعه بین المللی همواره بر آن تاکید کرده است. فکر می کنم حسن روحانی بالاتر از آن چیزی که از او انتظار می رفت ظاهر شده و این بسیار امیدوار کننده است . از نگاه داخلی انتخابات روز جمعه نماد این فرا انتظاری و موفقیت تلقی می شود. محصول فرآیند آرام توسعه سیاسی در ایران یعنی انتخابات 26 فوریه ،قطعا به سرمایه یی برای حسن روحانی و تیم رویایی دولتش طی 2 سال آینده و تا انتخابات 2017 ریاست جمهوری تبدیل خواهد شد[email protected] (در آخرین ساعات شنبه شب به وقت تهران اعلام شدحداقل در تهران فهرست پارلمانی مورد حمایت آقای هاشمی رفسنجانی و آقای حسن روحانی پیروزی قاطعی به دست آورده و فهرست خبرگان از وضعیت نسبی مشابهی برخوردار است)
کلید واژه ها: انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان - انتخابات مجلس دهم - انتخابات مجلس - آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب - حسن روحانی -
شنبه 8 اسفند 1394 - 23:45:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]