واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انتخابات بزرگترين سرمايه اجتماعي نظام جمهوري اسلامي ايران
نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك قدرت تأثيرگذار و نوظهور در طول 37 سال گذشته نقش مهم و غيرقابل انكاري در تمام تحولات جهاني داشته است، به گونهاي كه بخش اعظم اتفاقاتي كه در عرصه سياست خارجي دنيا روي داده است، ايران نقش مهمي در جهتگيريهاي اتفاقات جهاني داشته است، بسياري بر اين عقيدهاند اگر نظام جمهوري اسلامي ايران در تحولات جهاني حضور نداشت، جهان چهره ديگري را به خود ميگرفت.
نویسنده : مهدي پورصفا
نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك قدرت تأثيرگذار و نوظهور در طول 37 سال گذشته نقش مهم و غيرقابل انكاري در تمام تحولات جهاني داشته است، به گونهاي كه بخش اعظم اتفاقاتي كه در عرصه سياست خارجي دنيا روي داده است، ايران نقش مهمي در جهتگيريهاي اتفاقات جهاني داشته است، بسياري بر اين عقيدهاند اگر نظام جمهوري اسلامي ايران در تحولات جهاني حضور نداشت، جهان چهره ديگري را به خود ميگرفت.
در طول سالهاي پس از انقلاب توطئههاي فراواني عليه ملت ايران ونظام جمهوري اسلامي ايجاد شده است، به گونهاي كه رومانو پرودي نخست وزير ايتاليا زماني در ديدار با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي به اين نكته اشاره ميكند كه حجم توطئهها عليه ملت ايران غير قابل تصور است و اين نكته كه ايران چگونه توانسته است، در مقابل تمام اين فشارها ايستادگي كند، براي وي غير قابل باور است. در اين ميان سؤال اصلي اينجاست كه نظام جمهوري اسلامي ايران چگونه توانسته است، در مقابل اين فشارها مقاومت كند.
پايه قدرت نظام جمهوري اسلامي بر چه اساسي واقع شده كه توانسته است، در مقابل تمام اين فشارها مقاومت كند.
قدرت ملي براي نظام جمهوري اسلامي
در ابتدا بايد تعريف روشني از قدرت ملي يك كشور داشت و اينكه چگونه ميتوان آن را سازماندهي كرد و آن را به نقطه مطلوب رساند. به واقع قدرت يك ملت در چيست و يك ملت چگونه ميتواند قدرتمند باشد؟ بسياري از ملتها، رهبران دولتها و نظريهپردازان روابط بينالملل در پي پاسخ به اين پرسش هستند چراكه پاسخ به اين پرسش هر ملتي را ميتواند به امنيت پايدار، اعمال حق حاكميت و استقلال كه مهمترين لوازم پيشرفت هر ملتي است، رهنمون كند. ملتهاي ضعيف همواره در ناامني، بدون حق اعمال حاكميت و در وابستگي و در نتيجه همه اينها، در عقبافتادگي و عقب نگهداشتگي به سر ميبرند. گوهر امنيت در صدف قدرتمندي يك ملت شكل ميگيرد. اگر ملتي قدرتمند نباشد، در تلاطم ارادههاي كشورهاي مستكبر دچار چالش ميشود و از بين ميرود.
هر يك از مكاتب و نظريات بينالملل در پاسخ به اين پرسش بنيادين كه يك ملت چگونه ميتواند قدرتمند باشد، مجموعهاي از شاخصها را طرح كردهاند. در نظريات جديد، جمعيت، وسعت سرزميني، دولت و حاكميت را مهمترين عناصر شكلگيري قدرت يك ملت معرفي ميكنند. ملتي كه جمعيت بيشتر، قلمرو بزرگتر و دولت توانمندتر با حاكميت ملي منسجمتر داشته باشد، از اين منظر قدرتمندتر است. برخي ديگر از صاحبنظران معتقدند معيار نهايي قدرت ملي، توانمندي نظامي است، زيرا كشورها در محيطي به سر ميبرند كه در آن امنيت آنها مورد تهديدهاي داخلي و خارجي فراوان و هميشگي قرار دارد. از اينرو مؤثر بودن سلاحهاي قهريه آنها، مقياس نهايي قدرت كشورها بهشمار ميرود. در كنار توانمندي نظامي، برخي نيز ريشههاي قدرت ملي را در توانايي كشورها در مسلط شدن بر بخشهاي مهم اقتصاد جهاني ميدانند، ولي توانمندي نظامي همچنان مهمترين تجلي قدرت باقي مانده است. در كنار اين موارد مهم، با بررسي صورتگرفته بر ۲۸ نظريه و الگوي مشخصكننده قدرت ملي، سه عامل بالاترين درصد فراواني را داشتهاند: الف) جمعيت، ويژگيهاي كمي و كيفي آن، ب)كيفيت رهبري، مديريت، كيفيت حكومت و ج) وجود منابع طبيعي، مواد خام و معادن.
جمهوري اسلامي همواره سعي كرده است شاخصهاي متعارف قدرت خود را ارتقا ببخشد. تأكيد بر افزايش جمعيت و در كنار آن، توجه به آموزشوپرورش براي توانمندسازي جمعيت و همچنين تنظيم اسناد بالادستي براي نيل به اهداف انقلاب اسلامي و بهبود ساختار حكومت و توانمندسازي قدرت نظامي، همهوهمه در جهت افزايش قدرت ملت ايران بوده تا بتواند در امنيت پايدار، راه پيشرفتي كه خود تنظيم كرده است، بپيمايد. اما نكتهاي كه جمهوري اسلامي را نسبت به ديگر دولتها و ساختارهاي سياسي متمايز ميكند، اين است كه قدرت در جمهوري اسلامي، «مردمبنيان» است، به اين معنا كه اگرچه عوامل ياد شده در بالا بهعنوان عوامل قدرت جمهوري اسلامي نيز محسوب ميشوند اما مهمترين داشته جمهوري اسلامي براي قدرتمند بودن، در ميان همه مؤلفههايي كه گفته شد، «مردم» است. وقتي ميشل فوكو انقلاب اسلامي ايران را از نزديك در خيابانهاي تهران مشاهده ميكرد، متوجه اين امر شده بود كه قدرت اين انقلاب شكوهمند را مجموعه عوامل تشكيلدهنده قدرت سخت، شكل نداده است بلكه اين انقلاب براساس«قدرت نرم» خود كه باور مردمانش و نفوذ كلام امامش است، اينقدر شكوهمند جلوهگر شده است. «ايران روح يك جهان بيروح» حاصل همين فهم فوكو از انقلاب اسلامي است.
امنيت مردمي در مقابل هر گونه هجوم امنيتي
از سويي ديگر در مقاطعي از تاريخ جمهوري اسلامي، بهدليل وقوع انقلاب، ارتش توانمند و منسجم، منابع مالي لازم، اقتصاد پويا، سازمان سياسي منسجم و يكپارچه و حمايت بينالمللي وجود نداشت، اما جمهوري اسلامي همواره قدرتمند ظاهر شده، پيروزي را از آن خود كرده و امنيت پايدار را براي پيشرفت ايران به ارمغان آورده است. آنچه جمهوري اسلامي را در اين مقاطع به موفقيت رسانده، قدرت نرم و بسيجكنندگي انقلاب اسلامي و حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در مقاطع حساس، مهمترين عنصر قدرت جمهوري اسلامي است. قيام مسلحانه نيروهاي ضدانقلاب در تهران، آمل، كردستان و تركمنصحرا و همچنين جنگ تحميلي هشتساله رژيم بعث صدام، فتنه تير ۱۳۷۸ و فتنه سياه ۱۳۸۸ از جمله مقاطع تاريخي بودند كه عنصر اصلي قدرت جمهوري اسلامي، يعني«حضور مردم در صحنه» آن را بهسوي موفقيت راهبري كردهاند.
با همين منطق است كه مراسم روز استقلال ملت ايران، متمايز از مراسمهاي استقلال ملي در ديگر كشورهاست. ديگر كشورها در روز ملي خود، مهمترين عنصر قدرتمندي خود، يعني نيروهاي نظامي و توانمنديهاي آنان را به نمايش ميگذارند، اما در جمهوري اسلامي، با توجه به اينكه بنيان قدرت مردمي است، آنچه پيش چشم جهانيان بهعنوان مهمترين عنصر قدرت ايران جلوه ميكند، «حضور مردم در صحنه» است. در ايران هرگاه مردم در صحنه بودهاند، جمهوري اسلامي قدرتمند بوده و امنيت و استقلال براي پيشرفت حاصل شده است.
پير بورديو، سه نوع سرمايه را شناسايي كرده است كه عبارتند از: سرمايههاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي. او سرمايه اجتماعي را شكلي از سرمايه ميداند كه به ارتباطات و مشاركت اعضاي يك سازمان توجه دارد و ميتواند همراه با سرمايه فرهنگي، ابزاري براي رسيدن به سرمايههاي اقتصادي باشد. با حضور مردم در انتخابات و جلوهگر شدن سرمايه اجتماعي جمهوري اسلامي و قدرت نرم آن، حصار امنيت و امكان پيشرفت حاصل ميشود. هرچه جمهوري اسلامي سرمايه اجتماعي بيشتري داشته باشد، ميتواند در حوزههاي امنيتي، اقتصادي و... موفقتر باشد.
انتخابات و قدرتي براي مقابله با قدرتهاي بزرگ
انتخابات و برگزاري موفق آن نشانهاي از قدرت اجتماعي يك ملت در عرصههاي گوناگون است. در حقيقت انتخابات اصليترين دليل براي قدرتمندي و عزت يك ملت است و آن را ميتوان نتيجهاي تمامكننده بر تمام فشارهايي دانست كه بر نظام جمهوري اسلامي وارد ميشود.
انتخابات بزرگترين تجليگاه سرمايه اجتماعي نظام جمهوري اسلامي است كه آن را ميتواند به رخ قدرتهاي جهاني كشيده و براي حل مسائل خود در پاي ميز مذاكره به كار بگيرد. مذاكرات هستهاي با كشورهاي قدرتمند جهاني و طي شدن يك پروسه دو ساله كه در نهايت به اجراي برجام انجاميد را به صورت مسلم ميتوان نتيجه برگزاري انتخابات سال 92 دانست كه حضور گسترده مردم سبب روي كار آمدن يك دولت قوي شد كه پشتوانهاي مناسب براي برگزاري مذاكرات گوناگون در سطح جهاني بود.
در نقطه مقابل هيچكس فراموش نميكند كه فتنه سال 88 سبب شد تحريمهاي همهجانبه عليه ايران به سرعت شكل گرفته و كشور با بزرگترين بحران خود پس از جنگ روبهرو شود و در شرايط حساس فعلي و به خصوص اتفاقات خاورميانه ميتوان اين نكته را در نظر گرفت كه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري و حضور پرشكوه مردم در آن زمينهساز حضور قدرتمندانه نظام در صحنههاي جهاني و همچنين حل برخي مشكلات داخلي باشد.
شايد در دنيا هر قدرت بزرگي سلاحي را براي به رخ كشيدن داشته باشد. قدرتهاي هستهاي از سلاحهاي اتمي و نظامي خود براي قدرتنمايي استفاده ميكنند، اما آنچه نظام جمهوري اسلامي براي قدرتنمايي در مقابل بزرگترين قدرتهاي جهاني استفاده ميكند، انتخابات است؛ انتخاباتي كه بزرگترين سرمايه اجتماعي ايران و نظام سياسي حاكم بر آن است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]