واضح آرشیو وب فارسی:استان کهگیلویه و بویراحمد: سایت استان : مهدی تقوی امروز در این لحظه سرنوشت ساز همزمان در بعضی از نقاط شاهد باد بهاری اصلاحگری و اصلاحطلبی هستیم.چند سالی می شود بنده حقیر به همراه جمعی از دوستان بر حسب وظیفه و مسئولیت خود در برابر مردم محروم کهگلویه و تفکر اصلاح طلبی به صورت مدام به عنوان سربازان اصلاحات از خط انتقال معرفتی اصلاحات و همچنین جریان ناب اصلاحات دفاع کردیم و خون دل ها خورده ایم.صحنه ها و عمل های را دیدیم که سقفش معیشت بود و ستونش ظاهر فریبکارانه ارزش ها و ولایت فروشی و نه ولایت مداری.علت ها را که جز غرایض و نیت های ناشی رگه های منطق حزبی و پارتیزانی نبود بر جای دلیل و عقلانیت و منطق عقلانی می نشاندند. با کمی غور و تعمق در معادلات سیاسی استان متوجه خواهیم شد که فضای استان فضای تعفن انگیز و مرکود و خالی از هرگونه عقلانیت با پشتوانه اندیشه بود.در یک سر ماجرا عده ای با نام و عناوین مختلف تحت اللفظی همانند پیچش تاریخی و ارزش ها با ظاهر تقلا گونه نسبت به فرهنگ بدون توجه به درد ها و رنج ها و مشکلات دچار سالوس ها و ریا کاری ها شدند و سالهاست که گرمی درد ها و بدی ها را در آغوش حس می کنند.در سر دیگر ماجرا روشنفکر نمایانی حضور جدی و فعال داشتند که از لفظ تناقض آمیز اصلاحات برون ساختار با پوشش های رنگ و لعاب دار کاکائویی سعی در فریب رأی اذهان و زدن ریشه اصلاحات را داشتند.در این بین سیل حمایت ها چه مالی و چه غیر مالی از طرف تهران نشینان که با نام برون ساختار و نگاه ژورنالیستی زبانزد هستند آغاز شد در یک نگاه دیگر شاهد ناجوانمردی های از طرف یک جریان خاص و شیوع یافته هم در کهگلویه بزرگ و هم در بویراحمد با نام پست گونه و رذالت انگار قومیت گرایی و قشری گری بودیم که در تمام ادارات،نهاد ها و مراکز استان با تیر های خود تاج های را برافراشتند و همچنین در کهگلویه بزرگ به صورت ناخواسته بین قطبین چه بسیار نخبگان که منگنه نشدند!!چه بسیار مادرانی که به مرگ آرزوهای خود نسبت به فرزندانشان رسیدند!!چه بسیار دلشکستگی های پدرانی که از شرم در برابر فرزندانشان خجل شدند!!و امروز گرگ صفتان و روباه اندیشانی را می بینیم که از آمال و درد ها و رنج ها و حدت ناچاری پدران و فرزندانمان و مادرانمان و نیاز های تصاعد یافته آنها چه سوءاستفاده های که نکردند و نمی کنند!!مگر غیرت فرزند لر از علاء دینی و احمدی و مهمدی و یوسفی تا آل طیب و سید سادات و بخش ثلاث کجا رفته است که امروز عده ای با ریشخند های موذیانه و حمایت کارناوال های حامل پولهای کثیف عزت و شرف و تنها دارایی مان که همان اندیشه و استقلال فکری را به یغما می برند و به سخره گرفتن ما نشسته اند. مارا چه شده است که میدانیم حق کدام است و ناحق را گزیده ایم؟ما را چه شده است که اصالت را به پول پشیز اندیشان داده ایم و روشن اندیشان و دلسوزان خود را به گوشه ای رانده ایم؟از خود پرسیده ایم فردا روزی در برابر فرزندان و نبیره گان خود با انتخاب امروز آیا سربلند خواهیم بود با خجل؟ما را چه شده است که نفع شخصی و حمایت مالی و شغلی عده ای را با انتخاب خود تضمین می کنیم و اصالت نوع دوستی و برادر دوستی خود را رها ساخته ایم و به تضمین بازتولید ساختار غلطی پرداختیم که سالهاست ما را واپس انداخته است؟سر دیگر سخن من با بزرگان اصلاحات من خصوص قطبین می باشد؛عالیجنابان امروز محل آزمون و امتحان شماست.آنچه را باید می کردیم کردایم……… کاش می شد با حضور خود در کنار شما جنابان غم خوانه ای بدل کنیم از ضجه های درون محبانی که سالهاست با مثنوی وزن می بندند و می رقصند و اما از پاشیده شدن سم مغلطه کاری و جا به جایی مقدمات و چینش نیت گونه آنها و فریبکاری اذهان سر به گریبان برده اند!! امروز پرسش هایی در دل محبان واقعی مردم محروم بهمئی، لنده، چرام و دهدشت می باشد که چرا سکوت گزیده ایم؟ مگر مشقمان را در محضر علامه طباطبایی فراموش کرده ایم؟! مگر نه این بوده است که خدایمان رحیم و رحمان است و انسان و جهان و خدا همه رازآلودند، خداوند رحیم و رحمان انسانی طالب رحمت می خواهد، حال خدایتان را چه شده است؟؟ مگر خدایمان را فراموش کرده اید که در قرانش فرمود نقطه ی اشتراکمان نوعیت ماست و نه جنسیت و رگ باد شده مان!! امروز خواهان خضوع را بر غرور غلبه دهید و صحنه ای را بسازیم که موجبات تپش دوباره ی قلب اصلاحات و شادمانی دل مادران و پدرانمان شود.
پنجشنبه ، ۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: استان کهگیلویه و بویراحمد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]