واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
کودتایی که چندین روایت از چگونگی لو رفتن آن وجود دارد + تصویر
روز نو : سرهنگ باقر بنی عامری طراح و فرمانده عملیات موسوم به نیروی قیام ایران بزرگ که به اشتباه موسوم به کودتای نوژه است روز گذشته در لندن در اثر ابتلا به بیماری سرطان فوت کرد.
به گزارش خرداد، در روز ۱۹ تیر ۱۳۵۹ به دنبال کشف توطئه گروهی از افسران نیروی هوایی برای کودتا به منظور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداندن شاپور بختیار به قدرت، جمعی از کودتاگران بازداشت شدند.
این عملیات که قرار بود با پرواز چند فروند هواپیما از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود بعدها به «کودتای نوژه» مشهور شد. این کودتا چنان دقیق طرحریزی شده بود که طراحان موفقیت آن را قطعی میدانستند و حتی اعلامیههای پیروزی آن آماده و در منازل برخی از کودتاچیان انبار شده بود. حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری وزیر اسبق اطلاعات و رییس وقت دادگاه ارتش، در کتاب «خاطرهها» چگونگی اطلاع یافتن از نقشه کودتا را اینچنین شرح میدهد: نزدیک غروب آفتاب روز ۱۳۵۹/۴/۱۷، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: «امشب قرار است کودتا شود.» بدین سان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.
نقشه کودتا بدین قرار بود که بختیار آخرین نخستوزیر رژیم پهلوی به همراه غلامعلی اویسی از نظامیان نزدیک به محمدرضا پهلوی با هماهنگی برخی عناصر در داخل کشور درصدد برآمدند نظر آمریکا را درباره طرح یک کودتا و ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی جویا شوند.
در مجموع ۱۲۱ نفر به اتهام مشارکت در عملیات کودتای نوژه بازداشت شدند که از آن جمله تیمسار سعید مهدیون، تیمسار آیت محققی، سرهنگ احمد آزموده، سرهنگ هادی ایزدی، سرهنگ سعید امیری، سرهنگ داریوش جلالی، سرهنگ رحمتالله خلیفهبیگی، سرهنگ منوچهر صادقی سرهنگ علی فاریا، سرهنگ حسین مصطفوی قزوینی، سرهنگ محمدرضا نادری، سرهنگ ایرج خلف بیگی، سرهنگ غلامحسن بیگدلو، سروان محمد ملک، ستوان ناصر رکنی، سرهنگ داریوش جلالی، استوار عبدالعلی سلامت، استوار غلامحسین قایقور، سرهنگ رحمتالله خلیفه سلطانی، سرگرد کوروش آذرتاش، ستوان امید علی بویری و تعدادی دیگر به حکم حجتالاسلام محمدی ریشهری رییس وقت دادگاه ارتش به اعدام محکوم شده و تیرباران شدند.
سرهنگ بنی عامری از نیروهای بازنشسته ژاندامری بود.
این کودتا چگونه لو رفت؟
اما درباره علت لو رفتن این کودتا نظرات متفاوتی بیان شده اند و روایت های بعضا متناقضی وجود دارند.
مارک گازیوروسکی، پژوهشگر و تاریخ پژوهش در مسائل ایران، در مقالهای با عنوان «طرح نوژه و سیاست ایران» نوشت که با وجود اسناد و گفتوگوهای شخصی او با برخی از طرفین درگیر، اینکه «چگونه مقامات ایران از جزئیات کلی این کودتا آگاه شدند» هنوز کاملاً مشخص نیست. روایتهای مختلفی از افشای کودتا وجود دارد. در اینجا به چند روایت از لو رفتن کودتا اشاره میشود:
روایت هاشم صباغیان
به گفتهٔ هاشم صباغیان قابل قبولترین روایت، آگاهی کاگب، سازمان اطلاعات شوروی از برنامهریزی برای انجام کودتا در ایران و مطلع شدن مقامات اطلاعاتی ایران توسط آنان بود. طبق شنیدههای او، عوامل کاگب نهتنها مسئولان سازمان اطلاعات و امنیت کشور را در جریان جزئیات کودتا قرار دادند، بلکه حتی آنان را به یکی از مخفیگاههای کودتاگران که در آن جلساتشان را تشکیل میدادند، هدایت کردند.
روایت حزب توده
محمدعلی عمویی، از اعضای سازمان افسری حزب توده ایران معتقد است که حزب توده «اطلاعات ارزشمندی» را به مسئولان ایران گزارش میداد. از جمله این اطلاعات، طرح کودتای نوژه بود. او خاطرنشان کرد که حزب تمایل داشت اطلاعات را مستقیم به رهبر انقلاب، امام خمینی (ره)، بدهد. به گفته عمویی، او با نام مستعار دکتر تبریزی مستقیماً به جماران میرفته و با حمید انصاری، «محافظ شخص امام» دیدار میکرد.
روایت هادی خسروشاهی
هادی خسروشاهی، نماینده وقت حضرت امام (ره) در «وزارت ارشاد ملی» طی گفتوگویی ادعا کرد که کیانوری طرح کودتا را به او اطلاع داده بود.
«در چند مورد که خبر حساس و مهم بود، آقای کیانوری یا آقای محمدعلی عمویی یا آقای ابوعبدالله خبر را میآوردند که معمولاً در نامهای با مهر رسمی حزب توده یا امضای دبیر اول آن، آقای کیانوری بود... آقای کیانوری به دفتر من آمد و گزارش و تاریخ و محل اجتماع افسران در پارک لاله، بمباران جماران و غیره را به من داد.»
آقای خسروشاهی می گوید که این خبر را به احمد آقا فرزند حضرت امام منتقل کرده است.
روایت حجت الاسلام ریشهری
حجت الاسلام محمد محمدی ریشهری، حاکم شرع وقت دادگاههای انقلاب اسلامی ارتش که محاکمه افسران دخیل در کودتا را عهدهدار بود، در کتاب خاطرات خود به ماجرای نوژه میپردازد. به گفته او، «نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷/۴/۱۳۵۹، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود.» هرچند در سایت «تاریخ ایرانی» روایت دیگری از ریشهری موجود است که طبق آن او «نقطه عطف کشف این کودتا را صحبت میان دو نفر در تاکسی میداند که پس از آن تحقیق و کشف شبکهای به نام «نقاب» در تیپ ۶۵ نوهد و در نتیجه دستگیری ۱۳ نفر در این رابطه رخ میدهد.» به گفته محمد ریشهری رئیس دادگاه حدود ۶۰۰ نفر در رابطه با این کودتا در سراسر ایران دستگیر شدند که ۵۰۰ نفر از آنها از نیروهای نظامی بودند. دستگیرشدگان به رابطه با آمریکا، اسرائیل و عراق متهم شدهاند.
روایت سعید حجاریان
سعید حجاریان، که به گفته خود پس از دستگیری افسران کودتاچی، «مسئولیت مدیریت بازجویی» را داشت، گفته است که سه روز مانده به کودتا، چند نفر از افسران خبر کودتا را لو دادند. «ما در ستاد مشترک ستاد خنثیسازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیریها را هم سپاه عهدهدار شد. شب کودتا به آقای ریشهری گفتم که میخواهد کودتا شود.»
او همچنین در گفتوگویی در برابر این پرسش که چه کسی خبر کودتا را به او داد گفت: «تودهایها اطلاع داده بودند... توده فقط از یک بخش کودتا که شاخه سیاسیاش بود... اطلاع داشتند. آنها مثلاً در یکی از زیرشاخهها منبع داشتند و اخبار جلسات آنها را میدادند.»
روایت محسن رضایی
محسن رضایی ماجرای لو رفتن کودتا را در یادداشتی با عنوان «کودتا و شیر مادر» شرح داده است. به گفته او، در آن زمان او مسئول اطلاعات سپاه بود.
«اوایل تیرماه سال ۱۳۵۹ در خیابان ایران به دیدار رهبر انقلاب [حضرت آیت الله خامنه ای] که در آن زمان نماینده حضرت امام در ارتش بودند، رفتم. به ایشان گفتم که اطلاعات ما رد و خط یک کودتا را در ارتش پیدا کرده است... کودتا قطعی است ولی زمان شروع و نقطه آغاز را هنوز کشف نکردهایم» به نوشته رضایی، پس از مدتی آیت الله خامنه ای به او تلفن زد و گفت خلبانی اینجاست که مشابه حرف رضایی را میزند. «سریع خودتان را برسانید منزل ما ببینید موضوع از چه قرار است. رفتم و با یک خلبان جوان روبرو شدم. همان چند جمله اول را که گفت فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده است.»
آن خلبان به رضایی گفته بود وقتی مادرش از قصد پسرش در شرکت در کودتا آگاه میشود به او میگوید: «شیرم را حرامت میکنم، اگر سریعاً پیش امام نروی و ماجرا را به ایشان نگویی.» خلبان هم به منزل آیت الله خامنه ای رفت و ماجرا برای او بازگو کرد.
روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی
آیت الله هاشمی در خاطرات خود نقل میکند که حدود یک ماه و نیم قبل از کودتا «به ما اطلاع داده شد که عوامل بختیار در ایران و شبکه نظامی و تبلیغاتی بر سرعت فعالیتهایشان افزودهاند.» او این مسئله را در شورای انقلاب اسلامی ایران طرح کرد. «معلوم شد که بنیصدر هم از کانال دیگری مطلع شده است. قرار شد که تحقیق کنیم. شورای انقلاب سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای مخصوصی از ارتش این جریان را تعقیب کند.» او اضافه میکند با دستگیری عدهای، برنامه آنها «به هم خورد... معلوم شد طرح کودتا آماده شده و قرار است از یکی از پایگاههای هوایی تهران اجرا شود. خیلی زود معلوم شد که دوباره این طرح به تأخیر افتاده است.»
روایت "نقاب"
بنا به نوشته گازیوروسکی، رهبران بازمانده «نقاب» با تحقیق در شکست کودتا دریافتند که دو نفر از افراد گروه بدون اجازه کمیته نقاب در ساعات اولیه شامگاه ۹ ژوئیه با بختیار و یکی از اعضای گروه در پاریس تلفنی تماس میگیرند و از زمان و مکان طرح اطلاعات میدهند. در حالی که که کمیته نقاب قرار نبود که تا زمان وقوع عملیات با بختیار تماس بگیرد.
به نظر رهبران نقاب، یکی از دریافتکنندگان این تلفنها این اطلاعات را به شخص دیگری میدهد و آن شخص بدون اطلاع او، ماجرا را به دولت ایران گزارش میدهد.
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]