واضح آرشیو وب فارسی:نوا جنوب: نواجنوب: ابراهیم رضایی که دانشجوی مقطع دکتری و از فعالان سیاسی می باشد در مطلبی منتقدانه ، اظهارات اخیر فاطمه هاشمی در بوشهر و نحوه استقبال از ایشان را نقد نمود . رضایی در مطلب خود آورده است :نواجنوب: در خبرها آمده بود که آقازاده یکی از خودمالک پنداران به بوشهر آمده و کاندیداهای مورد حمایت حزب خود را معرفی کرده و ایضاً سخنانی نیز با چاشنی حمله به نیروهای انقلاب و نیز دولت قبل ابراز داشته است. به اعتقاد بنده دعوت کردن از یک سخنران، فعالیت سیاسی و تبلیغ کاندیداهای همسو در چارچوب قانون حق افراد و سلایق گوناگون است و از این جهت نمی توان خرده ای بر ایشان گرفت و حتی بازگشت این رفقا به صحنه رقابت مسالمت آمیز ستودنی هم هست اما نکته ای را دوستانه به دعوت کنندگان آن خانم غوغاگر و نکته ای را در باب افاضات متهم پرسروصدا عرض می کنم. شناخت نزدیکی از کاندیداهای مورد حمایت اعتدالیون ندارم اما می دانم که صلاحیت ایشان مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته و احتمالا سودای خدمت به مردم در سر می پرورانند. طبیعتاً و با عنایت به شعارهای داده شده انتظار می رود که مشی همگی ایشان حمایت از توسعه و پیشرفت استان بوشهر و مقابله با فقر و محرومیت این دیار باشد، بنا را بر حسن نیت و دلسوزی ایشان می گذاریم. با این وجود مشخص نیست که چرا از فردی که نسبتی با محرومیت زدایی ندارد، دعوت شده است و نامزدهای محترم مفتخر به کسب نشان اعتدال از آقازاده فخرفروش شده اند! چرا از جماعتی دعوت می کنید که (آدم هایشان) صراحتاً اعلام کردند "گازرسانی به بوشهر توجیه اقتصادی ندارد" و حاصل مدیریت شان در پارس جنوبی برای بومی ها دود و آلودگی و مرگ و میر بود؟ چرا میزبان شخصی می شوید که حتی نسبت به یارانه مردم هم کینه دارد و فرش قرمز برای آنهایی پهن می کنید که به دنبال قطع اندک یارانه مستضعفین هستند؟ چرا اصرار دارید نسبتی میان خود و طلبکاران کاخ نشین برقرار کنید؟ ترسم این است که اگر کاندیداهای مورد نظر ایشان رای نیاروند، به سبک پدر و مادر و برادر و خواهر خود فرمان آشوب بدهند و دعوت به آتش زدن سطل های زباله کنند و حق خاندان را از مردم بگیرند! اشرافگرای بالاشهرنشین را چه به مردم و میهن؟! جماعت کرسنت و استات اویل و شهرام و بابک کجا و مبارزه با اختلاس و فساد کجا؟ انصافاً شان کاندیداهای محترمی که در محضر آن بانوی همه چیزدان! به لباس اعتدال در آمدند بالاتر از سخنران مراسم و شخصی بود که هم شورای نگهبان صلاحیتش را برای وکالت مردم رد کرده و هم گاه گداری گذرش به دستگاه قضایی و عدلیه افتاده است و پیوندی با برخی خلافکاران اوین نشین دارد. و اما نکته آخر؛ بیان شده که حزب اللهی ها عامل نفوذ هستند. پیش از این هم بزرگترش و نیز بوق هایشان در لندن و واشنگتن لیچارهایی به همین منوال پرانده بودند. نه مقصود از نفوذ مشخص شده، و نه دلیل و سندی برای این ادعا ارائه شده اما صرفاً جهت اطلاع اشراف زاده ای که گویا به خود القا کرده "جهان اگر زیباست مجیز حضور مرا می گوید"، باید گفت که حزب اللهی ها نه عامل نفوذ که عامل بود و نبود شما هستند، آنهایند که به برکت و صدقه سرشان ایران امن و پابرجاست. شما هماهنگ با اسراییل شعار دادید که "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" اما آنها در حلب و سامرا و در میدان عمل سرودند "هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران". کاش سر سوزنی غیرت مدافعان عاشورایی حرم های شیعه را داشتید تا امروز دشمن خود را حزب اللهی ها تعریف نکنید، آنها که خطرها را به جان خریدند تا شما در کنار دریاچه سد لتیان جت اسکی سوار شوید و از مردم! دم بزنید. اگر حزب اللهی ها نبودند باید سایه ابوبکر البغدادی را بالای سر خود احساس می کردید. چرا کاخ نشینان سرمست اینقدر از حزب اللهی ها این لشکر خوبان می ترسند؟ چرا عقده هایشان نسبت به حافظان ناموس و کیان ایران تمام نمی شود؟ چرا زخم سوم تیر مدعیان اخلاق التیام نمی یابد؟ حق دارید! وقتی تفکری خود را مالک مملکت می داند و 80 میلیون ایرانی را رعیتش می پندارد، باید هم از یکتاپرستانی که با بت پرستی مبارزه می کنند، کینه داشته باشد. یادم نبود، داعش هم خیلی از بچه حزب اللهی ها خشمگین است، همان داعشی که در داخل نیز طرفدار دارد و در جنگ حزب الله و داعش، مصلحت نشین ها جانب داعش را گرفتند، زخم های کاری از حزب الله و حزب اللهی ها به خود دیده است. "حقیقت" با «خاندان سالاری» میانه خوبی ندارد. منبع : وبلاگ دغدغه
سه شنبه ، ۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نوا جنوب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]