تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805720053
ما فرزندان آذربایجان با غیرتیم؛دوباره شعله های رقص غیرتمان را خواهیم دید/یادداشی از رسول زارعی
واضح آرشیو وب فارسی:هم نوا: حواسمان به دیگران بود که دیدیم فرزند شهر و دیارمان ، میان غفلت ما افتاد و سقوط کرد ؛ تازه یادمان افتاد وقتی خودمان دردانه داریم ، هورا کشیدنمان برای نازدانه های دیگران ، حماقت است. آمدیم ، دستانش را گرفتیم ، زخم زانوانش را مرهم نهادیم و گرد لباسهایش را تکاندیم ، هشت سال طول کشید تا راه رفتن دوباره را یادش دادیم ، ولی این بار خودمان هم به پشتوانه اش ایستادیم و پای به پایش قدم گذاشتیم. با ابهت برگشتیم و چشمها را مقهور حضورمان کردیم ، همه جا حرف از شورمان بود و هرجا لازم شد آمدیم به آنهایی که باورشان نمی شد نشان دادیم بی شمار تر از آن چیزی هستیم که فکر می کنند. خون دل خوردیم تا لب مرز تسخیر رویا رسیدیم ، درست در آستانه ی جشن سربلندی هایمان ، به نامردی زمین خوردیم و دلمان آزرد ، شکستیم و خنده های صادقانه و عاشقانه مان دلیلی شد برای تمسخر توسط بی شعوران. یکی دیگر جام دزدید و ما مضحکه شدیم ، دل ها شکست و قلبها نا امید و غمگین ، خانه نشین شدیم تا غریبانه ، فرزند عشق و تعصبمان را در غربت خود ساخته مان تماشا کنیم. ولی این هویت سرخ ما نشان داد زمین خوردنی نیست ، حالا دوباره سر بلند کرده و می خواهد نشان دهد پادشاه این اقلیم خودش است و بس. امروز دوباره آوردگاه آسیا ، چشم انتظار بازگشت پرشور ترین های قاره کهن است ، امروز دوباره وقتش شده تا تبلت ها و گوشی های اماراتی با آن دوربین های مجهزشان نتواند عظمت من و تورا به تصویر بکشد ؛ امروز وقتش رسیده تا دوباره بیاییم ، نشانشان دهیم ما فرزندان سرزمین آتشیم ، می سوزیم و خاکستر می شویم ، ولی خاموش هرگز ، دوباره برمی خیزیم از همین خاکستر ها و به بلندای غیرت و تعصبمان دوباره رقص شعله هایمان را خواهید دید. می آییم تا جشن قهرمانی دزدیده شده مان ، قهرمانی های دل مردمانمان را ، ایستادگی های پای عشقمان را با هم جشن بگیریم ، مشکلات داریم ، دلخوری داریم ، اختلاف نظر و حتی تنفر داخلی داریم ، ولی این ها داخل خانواده است ، ما فرزندان آذربایجان با غیرتیم ، یاد گرفته ایم مشکلات خانه مان را جلوی غریبه ها بروز ندهیم ، ما همان هایی هستیم که هرگاه اراده کردیم حماسه آفریدیم ، همان هایی که این بار برگ تقویم حماسه شان یک تاریخ جدید رونمایی کرده ؛ پنجمین روز هفته ، پنجم اسفند، در دیار سرخ ، سرزمین باغیرتان همیشه ایستاده ؛ ما می آییم ، تو هم بیا تا با هم برویم رفیق. یادداشتی از رسول زارعی
سه شنبه ، ۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هم نوا]
[مشاهده در: www.hamnava.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
-
گوناگون
پربازدیدترینها