واضح آرشیو وب فارسی:پپنا: محمود حفیظی محمود حفیظی سایت خبری پپنا ( www.ppna.ir ): محمود حفیظی در حال حاضر نایب رییس تعاونی صنایع پلاستیک استان تهران است. جوان است اما کاملا باتجربه. ساده حرف می زند اما می داند از حرف هایش چه چیزی را به مخاطبان انتقال دهد و ساختار کلامش پر از طعنه هایی ست که افراد مطلع بخوبی متوجه می شوند. هر چند حدود یک دهه در راس هرم تعاونی قرار داشته اما جزو بدهکاران این تشکل نیست. کارخانه دار زاده است و به لحاظ مالی انسان متمولی به شمار می رود. حفیظی در دوره ای عضو هیات مدیره این تشکل بوده که تعاونی روزگار ناخوشی را گذرانده است. تشکلی که زمانی با یک سوله هزار متری در بهترین منطقه و یک ملک در بهترین نقطه ی تهران جزو پولدارترین تشکل های پلیمری بود در یک دهه اخیر شرایط نامناسبی پیدا کرده است. این ها همه در زمانی اتفاق افتاده که حفیظی بخش از هرم تصمیم گیری بوده است. گفت و گو با حفیظی طولانی بود و قرار شد بخش هایی از این گفت و گو منتشر شود. قرار شد سیاه نمایی نشود و پیش زمینه ای برای انتخابات هیات مدیره این تشکل باشد. انتخاباتی که احتمالا در اسفندماه برگزار خواهد شد. بخش هایی از سخنان محمود حفیظی: تعاونی امروز در ثبات و آرامش است. ما دنبال حفظ تعاونی بوده و هستیم. نگه داشتن چنین برندی در کشور واقعا پرزحمت است. خراب کردن راحت است. شما یک برج را در چند دقیقه می توانی منهدم کنید اما ساخت هر طبقه از این برج ساعت ها و روزها وقت می برد. ما امروز در تعاونی به همه حرف ها گوش می کنیم. اهم فی الاهم می کنیم. پیشنهادات خوب را جدا می کنیم و یک به یک به اجرا می گذاریم. الان وضعیت تعاونی بسیار عالیست. الان وضعیت تعاونی خوب است. یکی از مشکلات ما کارت بازرگانی ست. حجم معاملات تعاونی بسیار بالاست. می خواهیم کارت بازرگانی را تمدید کنیم یک عدد بسیار بالا می خواهند از روی گردش کاری ما بگیرند. ما نهایت کارمزدی که می گیریم. 10، 15 تومان است. اینجا برای اعضاست. من آینده تعاونی را خیلی روشن می بینم. تا وقتی قانون مالیات بر ارزش افزوده هست تعاونی می تواند کمک خوبی برای تولیدکنندگان باشد. یک زمان برخی تولیدکنندگان از یارانه مواد رشد می کردند. الان آن یارانه نیست اما قانون ارزش افزوده هست. امروز مواد 4000 تومانی 400 تومان مالیات ارزش افزوده اش می شود. یک تریلی مواد که 80 میلیون تومان می ارزد حدود ۸ میلیون تومان ارزش افزوده دارد. این 8 میلیون باید به حساب دولت برود. می خواهم این را بگویم کار چقدر سود دارد که از یک تریلی ۲۰ تنی مواد ۸ میلیون تومان آن را به دولت بدهیم؟ این جزو مواردیست که در آینده دارایی آن را پیگیری می کند. یک روز جلوی تو را می گیرد و می گوید فروش ات 500 میلیون تومان بوده است. ۹ درصد آن، انقدر می شود. حالا فاکتور خرید و فروش ات را بده. شما می گویی مثلا فاکتور فروشم را دارم. یا می گویی فاکتور خرید ندارم و می روی از بازار یک فاکتور سوری به درصدی می گیری و ارائه می کنی. الان شما هر موادی از بازار بخرید از تعاونی که مواد خود را از بورس خرید می کند ارزان تر است. همه هم دلیل آن را می دانند. اما آنهایی که ملتفت هستند می دانند آن فاکتوری که تعاونی به آنها می دهد دارایی روی چشمانش قرار می دهد. تفاضل خرید و فروش محاسبه می شود. اما اگر این فاکتورها نباشد روزی می رسد که سند کارخانجات به نام دولت می شود. اگر قانون مالیات بر ارزش افزوده پا برجا بماند و در همین عدد هم بماند. همه ی تولیدکنندگان به نفع شان است از تعاونی خرید کنند. اینکه می گویم همه ی اعضا باید تلاش کنند تعاونی را حفظ کنند برای است که این کار نفعش برای خودمان خواهد بود. اگر الان از کسی فاکتور رسمی بخواهید به شما می دهد چون دارایی به او دسترسی ندارد، وقتی دارایی به آن فرد دسترسی نداشته باشد از تو سراغ او را می گیرد... برای رهایی از چنین مشکلاتی راه علاج حفظ و حراست از تعاونی ست. اتحادیه سراسری راس هرم است. نمی شود که 37 تعاونی از وزیر وقت بگیرند. اتحادیه سراسری در راس هرم وظیفه ی چانی زنی با دولت را برای بهبود امور تولیدکنندگان دارد. به نظر من تعاونی باید سود بدهد. اما تقسیم این سود بین تمام اعضا در حد قطره است. من معتقدم سود کسب شده را باید در جهت تقویت تعاونی خرج کرد. حوزه دخالت در تصمیم گیری ها از تعاونی جدا نشده اما در اتحادیه سراسری متمرکز شده است. انجمن همگن نیاز بود و تشکیل آن ضروری بود. شما فرض کنید تقاضا برای یک کالا افزایش پیدا می کند. آن زمان تقاضا برای انجام امور مربوط به تولیدکنندگان زیاد بود و حجم کار تعاونی اجازه ی پاسخگویی به این نیاز را نمی داد. من فکر می کنم تشکیل انجمن همگن یک نیاز ضروری بود. به نظر من فرق انجمن تهران و تعاونی تهران در داشتن یک امیرکبیر است. تعاونی تهران امیرکبیر دارد. آقای میهن خواه امیرکبیر تعاونی ست. آقای میهن خواه چند هیات مدیره را دیده است. با تجربه تر از همه است. البته امور مالی ما هم یک امیرکبیر دارد. امور اداری ما یک امیرکبیر دارد. همه ی بخش های تعاونی امیرکبیر دارد. ببینید هر جایی یک شاخص می خواهد. آقای امیرکبیر ما حق رای ندارد اما دلایل خود را در موضوعات مختلف می گوید. ما هم نیامده ایم که ریشه ی تعاونی را بزنیم. استدلالات را گوش می دهیم و به آن عمل می کنیم. ما مصوب می کنیم و ایشان مجری امور است. آقای میهن خواه قرار نیست تا ابد الدهر در تعاونی باشد. بالاخره هر کسی یک روزی می آید و یک روز می رود. ما لازم داریم یک نفر کنار ایشان تربیت شود.حقوق هر کدام سر جا ولی ما نیاز به فرد اجرایی دیگری برای کارها داریم تا بعد از رفتن آقای میهن خواه تعاونی سقوط نکند. آقای میهن خواه بیشترین تاثیر را در تصمیم گیری ها دارند. برای انتخابات هیات مدیره آینده به نظر من ترکیب ایده آل این است که ترکیبی از افراد باتجربه و جوان باشد. من می گویم کاش بشود سوابق مالی افراد را هم برای شرکت در انتخابات بررسی کنیم. لااقل تعاونی جولانگاه افراد بدهکار نشود. مثلا در فوتبال هم افراد را بررسی می کنند. یک نفر را نیاوریم بعد متوجه بشویم چشمش کور است. پایش می لنگد. مرضی دارد که برای بازی فوتبال مناسب نیست. به نظر من سلامت افراد به لحاظ مالی باید رای دهندگان دقت کنند.
دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پپنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]