واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: آمار بیکاری روز به روز در حال افزایش است ودر حاشیه آن ، مشاغل کاذبی همچون دستفروشی و..... نیز در حال افزایش ، در فضای پرداخت های ناعادلانه ، تعداد بسیاری از حقوق بگیران هم ، به سمت دستفروشی روی آورده ویا با مسافرکشی و دیگر مشاغل کاذب در پی جبران کسری ، درآمد خود هستند وبعضی دیگر از افراد هم با سابقه های طولانی ، بیست سال ویا بیشتر نیز در آستانه نورز از کار بیکار شده ویا حقوق خود را دیگر نمی توانند دریافت کنند وبه یکباره بدون توجه به هیچ قاعده وقانونی ؛ از حداقل حقوق اجتماعی خود محروم می شوند . در واقع بعضی از افراد ویا ارگانها به علت ضعف در قانون ویا عدم آشنایی کارگران با حقوق قانونی شان و همچنین وابستگی به بعضی از ادارات خاص ، در حق پرسنل خود کوتاهی وآنها را از ابتدایی ترین حقوق خود ، محروم می کنند. بعضی از این ادارات وابستگی به ارگانهای دینی ومذهبی نیز دارند. چند روز پیس دونفر از پرسنل ، اداره کل اوقاف وامور خیریه یکی از استانها را دیدم که پس از 12سال سابقه فعالیت وتنها به علت قرارداد سفیدی که با کارفرما بسته بودند. بدون دریافت حداقل حق قانونی خود از کار بیکار شده ودر حال ناله ونفرین مدیر دستگاه مربوطه بودند. چندی پیش یکی از دوستان خودم که بیش از بیست سال ، سابقه کار در یکی از مجموعه های معتبر کشور را داشت بدون کوچکترین توضیحی از کار بیکار کردند . وی می گفت ؛ وقتی به کارفرما اعلام کردم ، من بیش از بیست سال سابقه دارم وبا عشق وعلاقه وارد این دستگاه شده ام ، کارفرما اعلام کرد ، شما اشتباه کرده اید وافرادی که شما را استخدام کرده اند ...... کرده اند!؟ وی می گوید ؛ بعد از کلی تلاش و رفت و آمد ، هنوز نتوانسته ام ، از حداقل حقوق قانونیم بهره مند شوم ! وی تاکید می کند ؛ تا آنجا که خبر دارم تمامی همکاران من در کشور وبه یک باره از کار بیکار ویا معلق شده اند؟ حتما می دانید کسی که بیش از بیست سال در کارگاهی به کار اشتغال داشته ، جوانی خود را در آنجا گذاشته ! دیگر توان کار کردن در جای دیگری را خواهد داشت.؟ حال چگونه می شود بدون هیچ مقدمه قانونی چنین اتفاقی را تشریح ویا تعریف کرد. ودر اینجا نقش و جایگاه قانون کار ویا دیگر قوانین انسانی وعقلی وشرعی ، کجاست!؟ (حال بپردازیم به معضل ویا فرصت ، دستفروشی .) وقتی در کشور ما برای بیکاری و بیکار شدن افراد چاره ای اندیشیده نمی شود ؛ دستفروشی نه تنها معضل نیست ، بلکه فرصتی ست برای ، بهره مندی از حداقل درآمد حلال ، که فرد وخانواده اش را از گرسنگی نجات داده واز ، احتیاج و اعتیاد و.....دیگر مسائل ؛ رهایی خواهد بخشید. بساط دستفروشان درساعات پایانی شب رونق می گیرد ودر خیابانهای مرکزی شهر ، شاهد حضور افراد زیادی هستیم که به آرامی وبا سلیقه ای خاص در حال ، چیدن بساط خود هستند. در میان این افراد تعدادی خانم که به گفته خودشان ، سرپرست خانوار هستند نیز دیده می شود. یکی از این خانم ها به خبرنگار قدس آنلاین می گوید :بیش از 5 سال است که به علت فوت شوهرم که کارگر ساختمانی بوده ودرحین کار از داربست سقوط کرد وجانش را از دست داده است به این کار روی آورده وهزینه زندگی خود و 3 فرزندش را از این راه تامین می کند. وی در ادامه خاطر نشان می کند : بعد از فوت شوهرم وبا توجه به اینکه کارفرما ، وی را بیمه نکرده بود ، خون وی پایمال شد و ما راه به جایی نبردیم ونتوانستیم حق وحقوق قانونی ایشان را اخذ کنیم و لذا چاره ای نداشتم به جزء اقدام به دستفروشی ، ولی در همین دستفروشی نیز هزاران مشکل مخصوصا برای من که یک خانم هستم وجود دارد. وی می گوید: از برادرم در جمع آوری ، بساط کمک می گیرم ولی آیا می توانم همیشه از کمک ایشان بهره مند شوم ، چرا که نامبرده هم زن وفرزند دارد و در کنار هم دستفروشی می کنیم . این خانم دردمند در ادامه با تاکید به سختی کار دستفروشی ؛ می گوید: در تابستان یک مشکل داریم ولی در فصل ، زمستان و سرمای سخت این شهر که در اکثر مواقع به زیر صفر می رسد وهمچنین بارش متوالی باران وبرف ، واقعا مستاصل می شوم و گاها ، اشک از چشمانم در می آید ولی وقتی به فکر فرزندانم ؛ می افتم که با کار وتلاش من دیگر محتاج ، کسی نخواهند بود ، به خودم وکارم امیدوار می شوم!؟ آقای کریمی یکی دیگر از دستفروشان خوش اخلاق به خبرنگار ما می گوید:من فارغ التحصیل در رشته مدیریت صنعتی هستم ولی به علت نبود بازار کار ، سر از بازار دستفروشی در آورده ام و الان این شغل را پذیرفته ام! وتنها راه کارم ؛ این است که با خودم کنار آمدم و زیاد به خودم سخت نمی گیرم . وی می افزاید : خیلی از دوستانم ، وقتی من رو کنار خیابان می بینند ، به من می گویند ، چطور با این کار کنار آمده ای ! که من تنها به این حرف آنها می خندم. وی در ادامه تاکید می کند : من در مقابل بیکاری ، راه تسلیم نشدن را انتخاب کرده ودر این مسیر نه تنها خودم را سرزنش نمی کنم بلکه به خودم وکاری که انجام می دهم ، افتخار هم می کنم. ایشان در ادامه با اشاره به درآمد دستفروشی نیز ؛ یادآور می شود : ما سود کم می گیریم و لذا فروش خوبی داریم و، وقتی فروش بالا با سود کم داسته باشید خود به خود سودشما هم افزایش خواهد یافت. وی تصریح کرد : اکثر حقوق بگیران از ما خرید می کنند و در این خرید وفروش هم خریدار سود می برد وهم فروشنده. حسینی کارمند ، یکی از شرکت های دولتی که به همراه خانواده در حال خرید است به خبر نگار ما می گوید: من به همراه خانواده ام اکثر ، نیازهای خود را از این بازار (دستفروشان) تامین می کنیم ودر این بازار اکثر ، خریداران را اقشار کم درآمد و یا کارکنان ادارات دولتی که حقوق ثابتی دارند ، تشکیل داده اند. وی در پایان گفت :در این بازار ها ، هم فروشنده وهم خریدار از خرید وفروش خود راضی هستند .
دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]