تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835416698
۸ روز متفاوت در یک دبیرستان پسرانه
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
۸ روز متفاوت در یک دبیرستان پسرانه
شناسهٔ خبر: 3557646 - شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۱
مجله مهر > دیگر رسانه ها
آقای مدیر پشت میزش نشسته و فهرست حضور و غیاب دانشآموزان را نگاه میکند. ناظم برای ورود به دفترش در میزند و اجازه میگیرد. مدیر این مدرسه، ۱۶ ساله است. روزنامه ایران نوشت: آقای مدیر پشت میزش نشسته و فهرست حضور و غیاب دانشآموزان را نگاه میکند. ناظم برای ورود به دفترش در میزند و اجازه میگیرد. مدیر این مدرسه، ۱۶ ساله است و البته ناظم و معاون تربیتی و معاون پژوهشی و آموزشی هم ۱۶ سالهاند. دبیرستان پایه دوم علامه حلی، هشت روز متفاوت با مدیریت خود دانشآموزان. اینجا بچهها گذشته از درس خواندن، مدیریت هم میکنند و از عهده پستهای جدیدی که به آنها واگذار شده بهخوبی برمیآیند؛ از نظافت گرفته تا مدیریت مدرسه. در این هشت روز متفاوت، مدیر مدرسه و ناظم و دیگر مسئولان در اتاق دبیران نشستهاند و دانشآموزان همه کارها را انجام میدهند. صبحگاه برگزار میکنند، بچهها را با نظم و ترتیب سرکلاس میفرستند و به معلمها میگویند کلاسها تا چه ساعتی باشد. اگر هم کسی رعایت نکند جریمه میشود. مدیران ۱۶ ساله میتوانند نمره انضباط دانشآموزان خدای ناکرده متخلف را کم کنند. وقتی شنیدم اداره یک مدرسه نمونه دولتی در شمال تهران مدیریتش را به دانشآموزان سپرده، برای تهیه گزارش راهی خیابان فیضیه نیاوران شدم. خیابان، سربالایی تندی دارد. میانه خیابان مدرسه از دور پیداست. چراغها خاموش است. حدسم درست از آب درمیآید؛ برق رفته. برایم عجیب است؛ مگر برق اینجا هم میرود! شمال شهر و بیبرقی؟ وقتی کارها دست دانشآموزان بیفتد در همان ابتدای ورود نوجوان قد بلندی که تازه پشت لبش سبز شده و اندام ورزشکاری دارد با سلام دادن میدود بین حرفهای من و عکاس؛ میگوید «بفرمایید، از اولیا هستید؟» در جواب میگویم از روزنامه آمدهایم. ابرو بالا میاندازد: آخ ببخشید، حواسم نبود که از قبل هماهنگ کردهاید. من «بنیامین رحیمی» ناظم مدرسه هستم.» بعد دستش را دراز میکند و هدایتمان میکند به اتاق مدیر مدرسه. روی کارتی که از گردنش آویزان است، نوشته «یاور عاطفی.» اتاق مدیر انتهای سالن است که با بیبرقی در تاریکی فرو رفته. آقای مدیر سرش پایین است و زوم کرده روی لیست حضور و غیاب و اسامی را برانداز میکند و اینکه کی آمده و کی غایب است. آقای ناظم در میزند و اجازه میگیرد. «پدرام فرخی» یا همان جناب مدیر و همهکاره دبیرستان از روی صندلیاش بلند میشود و به رسم ادب از پشت میز به سویمان میآید و خیرمقدم میگوید. شاید در همان لحظه ورودمان و برخورد با ناظم همهچیز مثل یک شوخی بهنظر میرسید ولی در همین چند لحظه به این نتیجه میرسم که وضعیت عادی و روی روال است، جز حضور ما! «پدرام فرخی» با کمک ۱۲ دانشآموز دیگر در مسئولیتهای مختلف، مدیریت دبیرستان را برعهده دارند. او مثل مدیران سن و سالدار حرف میزند: «چند هفته پیش آقای نصیری آمدند و گفتند که میخواهند برای هشت روز به مناسبت هشتمین سالگرد مدرسه تیزهوشان علامه حلی، مدیریت کل مدرسه را به دانشآموزان بسپارند. هرکسی به هر مسئولیتی علاقه داشت ثبتنام کرد و پس از قرعهکشی افراد مشخص شدند. من مدیر روز هشتم شدم. کادر مدیریت شامل مدیر، ناظم یا همان یاور عاطفی، معاون پژوهشی، آموزشی، پرورشی، اجرایی، مسئول پایه، ۲مستندساز، مسئول تایپ و تکثیر، آبدارچی و فراش هستند که بصورت روزانه تغییر میکنند.» به دعوت پدرام یا همان مدیر خوشتیپ و جوان در سالن گفتوگو، با دانشآموزان دیگری که روزهای گذشته مدیر و ناظم بودن را تجربه کردهاند همراه میشویم. مسئولان سابق و اسبق ۱۶ ساله مثل فنر از جایشان بلند میشوند. مدیر هم میرود روی صندلی که سر میز برایش خالی کردهاند مینشیند. انگار تئاتر بازی میکنند، ولی خودشان این نظر را ندارند. «صدرا غدیری» که چند روز پیش مدیر بودن را تجربه کرده، میگوید: «همه بچههای این مدرسه در یک سطح هستند و مدیر و ناظم شدن تجربهای شیرین است که در آینده خیلی به دردمان میخورد. مثلاً روزی که قرار شد من مدیر باشم از استرس زیاد، صبح خیلی زود مدرسه آمدم. صبحگاه را برگزار کردیم و با کمک ناظم و معاونهای دیگر بچهها را به کلاسها فرستادیم. پیش خودم فکر نمیکردم کار مدیر و ناظم اینقدر سخت باشد. باید حواست به بچهها باشد. مدرسه باید تمیز و مرتب باشد. تلفنها را باید جواب بدهیم. صبحانه و ناهار معلمها سرساعت حاضر شود. دانشآموزان سروقت کلاس بروند. زنگ تفریح را بهموقع بزنیم. سایت رایانه را برای بچههایی که کلاس دارند باز کنیم و ... واقعاً مسئولیت سنگینی است». بنیامین هم که درشتتر از بقیه است و البته ورزشکار با بچههای دیگر همنظر است: «وقتی در قرعهکشی اسمم به عنوان ناظم خوانده شد خوشحال شدم ولی از صبح که نقش ناظم را دارم، میبینم که چه وظیفه سنگینی است که با چندصد دانشآموز سرو کله بزنی. مدام باید از حیاط بیایی داخل ساختمان و از ساختمان بروی بیرون و از بچهها بخواهی بروند سر کلاس. البته خدا را شکر همکلاسیهایم زیاد شلوغ نیستند وگرنه ...». گرم صحبت هستیم که یکی از دانشآموزان برایمان چای میآورد. «پوریا» برای آبدارچی بودن ثبتنام کرده و امروز آبدارچی مدرسه است. برای معلمها و دانشآموزانی که مدیر و ناظم و معاون هستند چای میبرد. از او میپرسم که چرا آبدارچی بودن را انتخاب کرده؟ - به نظرم مسئولیت متفاوتی است که به تجربهاش میارزد. - بچهها مسخرهات نمیکنند؟ - شوخی میکنند ولی مسخره نه. - مثلاً؟ - مثلاً مش علیرضا برای ما هم چایی میریزی. علی آبدارچی و ... - آبدارچی بودن سخت است یا دانشآموز بودن؟ - هر دویش البته نباید از نقش «علی رضاییان» بهعنوان فراش مدرسه هم بگذریم. او را هنگام وارد شدن به ساختمان مدرسه دیدم که جارو بهدست در حال نظافت بود. پیش خودم تصور کردم شاید تنبیه شده ولی انگار بنده خدا در حال انجام وظیفهاش به نحو احسن بوده. از بچهها میخواهم علی را صدا کنند. چند دقیقه بعد علی با آن کلاه خندهدار پشمی و لباسهای کهنه و مندرسش وارد سالن گفتوگو میشود. بچهها با دیدن او لبخند ریزی میزنند. جارو و خاکانداز دستهدار را همچنان در دست دارد. او بیش از اندازه در نقشش فرو رفته است. میخواهم کنارم بنشیند و برایم توضیح بدهد چرا در میان این همه مسئولیت، دواطلب نقش فراشی مدرسه شده؟ - کسی کاندیدای این شغل نشده بود، من داوطلب شدم. دوست داشتم کار بابای مدرسه را حتی برای یک روز تجربه کنم. - چطور بود؟ - خیلی سخت. از صبح مدام حیاط و سالن و کلاسهای درس را جارو میکشم. کف دستم تاول زده. نگاه کنید! - پدر و مادرت چه شغلی دارند؟ - هر دویشان مهندس شیمی هستند. - میدانند امروز فراش هستی؟ - دیشب گفتم. اولش خندیدند ولی پدرم گفت که بهترین کار است و باید بفهمم کار بابای مدرسه چقدر سخت است. - چرا لباسهایت این شکلی هستند؟ - میخواستم کاملاً به عمق نقشم بروم. - دوست داری چه کاره شوی؟ - پزشک متخصص مغز و اعصاب. کتابهای درسی گنگ و قدیمی هستند مدرسه در اختیار دانشآموزان است و سر ساعت کارهایشان را انجام میدهند مثل همین الان که باید زنگ تفریح را بزنند ولی برق هنوز نیامده. بنیامین در تک تک کلاسها را میزند و به معلمها میگوید که زنگ تفریح است. چند لحظهای نمیگذرد که صدای پسرها میپیچد توی سالن و بعد از آن در حیاط مدرسه. تنها تفاوتی که میتوان بین مدرسههای امروزی با مدارس دوران کسی به سن و سال من دید، شلوغی بچههاست. انگار زمان ما دانشآموزها خیلی شلوغتر و پرجنب و جوشتر بودند. البته شاید تصور اشتباهی دارم و دانشآموزان اینجا بهخاطر اینکه بچهدرسخوان هستند و تیزهوش کمتر شلوغ میکنند شاید هم حضور ما باعث شده! از بچهها درباره زنگ ورزش میپرسم. حرف ورزش که به میان میآید گل از گلشان میشکفد. «امیرعلی» با آن عینک گرد و موهای صافی که بدون ژل و واکس مو کنار زده و به قیافهاش میخورد از آن درسخوانهاست، میگوید: «زنگ ورزشمان عالی است. فوتبال و والیبال و بسکتبال و پینگ پنگ و فوتبال دستی. مدیر مدرسه اهمیت زیادی به ورزش میدهد. واقعاً زنگ خوب و بجایی است.» از درس و کتاب میپرسم. دستها به شکل اجازه بالا میآید. «آقا اجازه من بگوییم. آقا من بگم!» قبل از همه «امیرعلی نیامنش» سفره دلش را باز میکند: «کتابهای درسی از چند جهت ایراد دارند. اول اینکه دستکم ۱۰ تا ۱۵ سال از آخرین بازبینیشان گذشته؛ مثلاً کتاب انگلیسی که مطالب سطحی دارد آخرین بازبینیاش مربوط به سال ۷۹ است. مشکل بعدی گنگ بودن برخی کتابها مثل فیزیک و شیمی است. کلیشهای و خشک هستند. اما آخرین مشکل بهروز نبودن کتابهاست. باید مطالب و محتوای کتابهای درسی با کیفیتتر شوند.» «امیر جلالی» با تأیید حرفهای همکلاسیاش به مورد دیگری اشاره میکند: «بهنظرم باید آموزش و پرورش، پژوهش و مدت زمان آن را در برنامههای کلاسی بیشتر کند. ما فقط کتاب میخوانیم و امتحان میدهیم. باید موقعیتی داشته باشیم که تحقیق و آزمایش کنیم. الان مغزمان خوب کار میکند و به دنبال درس خواندن و پژوهش هستیم. وقتی وارد دانشگاه شدیم که فایدهای ندارد. باید پیش از رفتن به دانشگاه تجربه تحقیق را داشته باشیم.» یکی دیگر از دانشآموزان هم میگوید: «آقا ما دو تا مشکل داریم. زبان انگلیسی را باید از دوره ابتدایی یاد میگرفتیم نه اول راهنمایی. از طرفی هم به ما گرامر یاد میدهند. باید بجای آن دامنه لغاتمان را بیشتر کنند؛ گرامر به چه دردمان میخورد؟ بعد هم اینکه من میخواهم پزشک شوم این همه عربی به چه درد من میخورد؟» همهمه زیاد میشود و ناظم رو به بچهها میگوید: «بچهها زنگ تفریح تمام شد، لطفاً بفرمایید سر کلاسهایتان!» معاونهای دیگر هم کمک میکنند تا دانشآموزها به کلاسشان بروند. استفاده از اندیشه و نگاه دانشآموزان در مدیریت مدرسه «سیدفخرالدین نصیری» مدیر دبیرستان علامه حلی ۳ که خود پیشنهاددهنده این طرح است به ما میگوید: «هدف از واگذاری مسئولیتها به دانشآموزان، درونی کردن فرآیند مسئولیتپذیری و نظم است. میخواهیم دانشآموزان با عهدهدار شدن اینگونه نقشها صاحب تجربه شوند و گذشته از کسب مهارت مدیریتی، بتوانند ما را در اداره مدرسه کمک کنند. البته واگذاری این مسئولیتها به نوعی در شناخت استعدادهای دانشآموزان کمک میکند و میتوانیم از زاویه دید آنها به مسائل جاری مدرسه نقاط ضعف و قدرتمان را برآورد کنیم. این فرصت به ما اجازه میدهد استعداد مدیریتی دانشآموزان را شناسایی کنیم و بتوانیم برای این استعدادهایشان برنامهریزی کنیم.» نصیری در ادامه و با اشاره به حمایتهای مدیرکل آموزش و پرورش تهران برای اجرای چنین برنامهای میافزاید: «پس از مطرح شدن چنین ایدهای با حمایت جناب چهاربند به موفقیتهایی که انتظارش را داشتیم، رسیدیم و با توجه به استقبال دانشآموزان، روز ۱۴ اردیبهشتماه سال آینده که روز جهانی استعدادهای درخشان است دوباره مسئولیت مدرسه را در اختیار دانشآموزان قرار میدهیم. به این نتیجه رسیدهایم که میتوانیم این طرح را به عنوان الگویی قابل تکرار در اختیار مدارس دیگر بگذاریم.» زنگ آخر میخورد و بچهها در حال رفتن به کلاسهایشان هستند. بنیامین با هیکل ورزشکاریاش جلوی ساختمان ایستاده و بر نظم دانشآموزان نظارت میکند. بچهها دست تکان میدهند و از دور فریاد میزنند آقا عکس ما را حتماً در روزنامهتان چاپ کنید!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
8 روز متفاوت در یک دبیرستان پسرانه
8 روز متفاوت در یک دبیرستان پسرانه روزنامه ایران نوشت آقای مدیر پشت میزش نشسته و فهرست حضور و غیاب دانشآموزان را نگاه میکند ناظم برای ورود به دفترش در میزند و اجازه میگیرد مدیر این مدرسه 16 ساله است و البته ناظم و معاون تربیتی و معاون پژوهشی و آموزشی هم 16 سالهاند دبیرسپدیده - صبا؛ روزهای متفاوت دایی و مهاجری
پدیده - صبا روزهای متفاوت دایی و مهاجری پدیده برای تداوم پیروزیهای بعد از تعطیلات لیگ و حضور در نیمه بالای جدول باید صبا را شکست دهد اما در آن سوی میدان علی دایی امیدوار به پایان سه هفته ناکامی و کسب امتیاز در مشهد است به گزارش ورزش سه پدیده که با دو پیروزی پیاپی مقابل تیمروز متفاوت بورس های آسیا
روز متفاوت بورس های آسیا شاخص بورس کشورهای آسیایی ترکیبی از روند نزولی و افزایشی به خود گرفت به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از پایگاه خبری «سی ان بی سی» شاخص بورس کشورهای آسیایی در روز چهارشنبه علیرغم روند مثبت بورس «وال استریت» آمریکا روز متفاوتی را شروع کعکس متفاوتی از 3دختر شرکت کننده در راهپیمایی امروز/ عکس
عکس متفاوتی از 3دختر شرکت کننده در راهپیمایی امروز عکس چند رسانهای > عکس - عکس زیر را خبرگزاری فارس منتشر کرده است 17503 کلید واژه ها انقلاب اسلامی ایران - پنجشنبه 22 بهمن 1394 - 17 35 00تعیین نرخ های متفاوت بلیت نوروزی هواپیما
تعیین نرخ های متفاوت بلیت نوروزی هواپیما مسافران بخش هوایی در نوروز امسال با قیمتهای متفاوت برای یک مسیر روبرو میشوند و حداقل ۲۰ درصد و حداکثر ۳۰ درصد از نرخهای روزهای عادی بیشتر است مهر پاییز امسال بود که آزادسازی نرخ بلیت هواپیما پس از چند سال کشمکش میان شرکتهای هواسنگ قبر متفاوت و خاص محمد اینانلو در چهلمین روز درگذشتش!
بیش از ۴۰ روز پیش محمدعلی اینانلو مرد طبیعت و پیشکسوت ورزش و رسانه ایران درگذشت خانواده اش برای مزار او سنگ قبر متفاوتی انتخاب کرده اند سنگ قبر تاثیرگذار محمد اینانلوجمعه گذشته مراسم چهلمین روز درگذشت محمدعلی اینانلو در خانه ابدیاش در کنار مزار والدینش و در امامزاده حلیمه خروز متفاوت بورسهای آسیا
روز متفاوت بورسهای آسیا شناسهٔ خبر 3559448 - چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳ ۴۷ اقتصاد > اقتصاد جهان شاخص بورس کشورهای آسیایی ترکیبی از روند نزولی و افزایشی به خود گرفت به گزارش خبرنگار مهر به نقل از پایگاه خبری سی ان بی سی شاخص بورس کشورهای آسیایی در روز چهارشنبه علیرغم روندنگاهی متفاوت به روز «ولنتاین»+عکس
نگاهی متفاوت به روز ولنتاین عکس جنبش V-Day یادآوری میکند شاید بهترین هدیه به کسانی که دوستشان داریم این است که مصادیق خشونت را شناخته و آنها را به کار نگیریم به گزارش نامه نیوز خبرآنلاین در ادامه نوشت اگر سالها قبل چهاردهم فوریه تنها برای شهروندان کشورهای غربی روزی برطراحی تیتراژ متفاوت «دودکش ۲»/ جدیدترین تصاویر از سریال نوروزی لطیفی
طراحی تیتراژ متفاوت دودکش ۲ جدیدترین تصاویر از سریال نوروزی لطیفیعوامل تولید دودکش 2 در نظر دارند تیتراژ این مجموعه نوروزی را با دابسمش های ارسالی مخاطبین طراحی کنند و به همین منظور مسابقهای را برای دریافت ویدئوهای خلاقانه برگزار میکنند به گزارش خبرگزاری فارس تصویربرداری سرحالوهوای متفاوتِ این روزهای خیابان انقلاب
چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵ ۴۳ خیابان انقلاب چند روزی است با حال و هوای انقلابی میزبان هنرمندانی جوان و بومهای نقاشیشان شده است این مهمانی مردم را به تماشای خلق آثار هنری انقلابی دعوت میکند به گزارش خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا مردمی که این روزها از پیادهروی خیابان انقل-
گوناگون
پربازدیدترینها