واضح آرشیو وب فارسی:سراج24: متاسفانه نگاهی استراتژیک در سینمای ایران، در تهی ماندگی محضی به سر برد که بخشی از آن به دلیل عدم وجود آگاهی از تعریف این اصطلاح و عمق و تاثیر بایسته آن در شکل بخشی به سینمایی همراستا با نگاه غالب مردم بوده است.گروه فرهنگی « سراج24 »- مرتضی اسماعیل دوست : سینمای استراتژیک؛ واژه بلند بالا و پُر حرف و حدیثی است که چند سالی در نقد اندیشه ورزانه سینما می توان آن را یافت. اگر به ترکیب این اصطلاح راه یافته به گفتمان سینمای حوزه انقلاب اسلامی ورودی بازشناسانه داشته باشیم، باید به تعریف هریک از آن ها در زبانی مصطلح پرداخته و سپس ترکیبی از آن را به تحلیل درآوریم. استراتژیک در معنای لغت فارسی به معنای نقشه وهدایت عملیات جنگی آمده است و فرهنگ لغات وبستر( Webster ) استراتژی یا راهبرد راعلم و هنر به کارگیری نیروی بازوی جنگجو برای محافظت و نجات امکانات در یک جنگ تعریف می کند. در نگاهی کلی، تفکر استراتژیک از تحلیل فـرصتها و مشکلات با نگـاهی عمیق که تاثیری بلاقوه بر پدیده ها داشته باشد، می آید و متفکران استراتژیک با نگاهی اندیشه ورزانه به دنبال پژوهش یافته های علمی در نگاهی کلان نگر هستند. از ابتدای قرن بیستم با ظهور واژه خط مشی و سیاست ملی، استراتژی در جایگاهی بین تاکتیک و سیاست ملی قرارگرفت و با ورود علم به جهان سیاست، بازشمارش دوباره ای از اتفاقات تاریخی را به دنبال خود داشت. در سینما نیز که از زمان ظهور آن تا کنون شاهد رخنه گری جهان سیاست و تزریق باورهای جامعه شناختی از مردم در بافت تولید آثار بوده ایم، ترکیب سینما و استراتژیک به صورت پنهانی نزد سیاستمداران غربی و با ساخت آثاری هدفمند از همنشینی خواسته های سیاسی با انگاره هایی دراماتیزه از متنی سینمایی به اشکال و نمونه های مختلف خود را نشان داد. به عبارت دیگر هدف در سینمای استراتژیک، حفظ و تداوم بقای جامعه است. با بررسی سینمای استراتژیک یک کشور، می توان مؤلفه های بقای آن را مشخص کرد. اما متاسفانه نگاهی استراتژیک در سینمای ایران در همه سال هایی که می توانست به جریان افتاده و از ابزار نگاتیو به عنوان یاری دهنده انگاره های تفکری نظام استفاده ای مطلوب داشته باشد، در تهی ماندگی محضی به سر برد که بخشی از آن به دلیل عدم وجود آگاهی از تعریف این اصطلاح و عمق و تاثیر بایسته آن در شکل بخشی به سینمایی همراستا با نگاه غالب مردم بوده است. بدین معنی که به دلیل تازگی و غریبه گی سینمای استراتژیک در نزد بسیاری از فیلمسازان و عوامل دست اندرکار سینمای ایران و به دلیل برداشت ناصحیحی که از این ترکییب دارند هنوز نتوانسته ایم این نوع سینما را به شکلی درست و لازم در میان فیلم های تولیدی بیابیم و تنها چند نمونه در طی این سال ها یافت شدند که در بازار پُرهیاهوی تولید و اکران جایی برای عرض اندام نیافتند. ارزش سینمای استراتژیک در سینمای جهان که با عرضه آثاری در خدمت نگاه حاکمیت به شکلی ظریف رخ می نمایاند در برابر تصور غلط برخی از فیلمسازان وطنی که سینمای استراتژیک را متناسب با سینمای دولتی، سینمای رانتی، سینمای سفارشی و تعریف هایی این گونه غریب و شگفت آور می دانند، وضعیت معکوسی را رخ می نمایاند که با این نوع تعریف های رخ داده نزد برخی باید برادران کوئن و جرج کلونی و اسپیلبرگ و امثال این ها که افرادی سرشناس در سینمای جهان هستند را مواجب بگیر دولت آمریکا خواند! به هر روی نباید فراموش کرد که به جز آثاری مستقل و ژانرهایی مهجور، غالب سینمای هر کشوری می بایست برآیندی از نگاه تفکری مردمش باشد و در کشوری که بارها شاهد تائید نظام آن از سوی مردم در پای صندوق های رای و در میان راهپیمایی های پُرشور در مناسبت ها بودیم، باید سینمایی همراستا با این تفکر نزد تهیه کنندگان، نویسندگان و کارگردانان سینما یافت شود و نمی توان با قید این که هرکسی سینمای شخصی خودش را می سازد! نسبت به نگاه و اتفاقات جامعه و سیاست های کلان کشور بی تفاوت بود. این مساله وقتی بیشتر به چشم آمده و کمبود سینمایی همراستا با سینمای استراتژیک در کشور نمایان می شود که شاهد ارائه آثار متعددی از سوی کمپانی های غربی و با حمایت صهیونیست های حامی این جریان در هالیوود هستیم و در واقع بعد از آنکه در سال 1917 آرتور جیمز بالفور، اعلامیه معروف خود را در دفاع از تشکیل دولت یهودی در خاک فلسطین علنی کرد، این نوع سینما تار و پود خود را در جریان اصلی سینمای جهان به شکلی نامرئی و یا علنی آفتابی کرد و این در حالی است که بخش اعظم این ساخته ها در تقابل و ضدیت با اندیشه های اسلامی، شیعی و ایرانی ارائه شده و در قالب داستان هایی جذاب و تخیلی و با جلوه گری های بصری در صدد اشاعه نگاهی فریبنده بر اذهان جهانیان می باشد. سینمای استراتژیک در هالیوود سابقه ای به قدمت هالیوود دارد. هالیوود «ارزش های آمریکایی-صهیونیستی» را در قالب «رؤیای آمریکایی» نهادینه کرده و از طریق سینمای استراتژیک «سبک زندگی آمریکایی» را به عنوان «دین جدید» به مردم جهان القاء می کند. این نوع سینما به عنوان یکی از مهم ترین عرصه های اعمال قدرت نرم مطرح است. از این رو توجه به ساخت سینمای استراتژیک در سینمای ایران بسیار حیاتی است؛ آثاری که در محتوا دارای رویکردی دقیق با استفاده از تحقیقاتی قابل توجه بوده و در فرم روایی و انتقال فضای بصری همراه با نوآوری های جذاب و خلاقانه ای باشند.
شنبه ، ۱اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سراج24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]