واضح آرشیو وب فارسی:اهوراوب: قرار بود با اجرایی شدن طرح تحول سلامت تنها مشکل بیماران، صبر برای التیام باشد اما انگار کیفیت طرح آنطور که باید درست حساب شده پیش نرفته که در کمتر از دو ماه اتفاقات عجیب و غریب را شاهد هستیم. بعد از سوختگی زنی که به جای اکسیژن به او ازت وصل شده بود، حالا روایتی دارم از فوت زنی که چهار روز بعد از تولد فرزندش با قصور پزشکی فوت می کند هر دوی این اتفاقات در پایتخت افتاده است. با این اوصاف امید داریم در شهرستانها اوضاع بدی را شاهد نباشیم. اما آنچه می توان از این اتفاقات تلخ و اینچنینی رسانه ای نشده نتیجه گرفت بی توجهی وزارت بهداشت به کیفیت ارائه خدمات است. شاید اگر در طول سالهای گذشته با خاطیان و قصور کنندگان پزشکی سخت تر برخورد می شد ماجرای بخیه و گاز ازت و فوت مادری پس از زایمان پیش نمی آمد یا حداقل درصد خطاها کمتر می شد. این در حالی است که جامعه پزشکی انتظار دارد جریمه زندان در ازای قصور پزشکی از بین برود! با این تفاسیر فاجعه جدید را مرور می کنیم. زن ٣١ساله ٤ روز پس از زایمان در یکی از بیمارستان های خصوصی تهران جانش را از دست داد. همسر متوفی می گوید که مقصر این اتفاق پزشک متخصص زنان و زایمان و کادر درمانی بیمارستان ٢٢ بهمن است. حالا پرونده «زیبا مقصودی» زن ٣١ساله ای که ٢٤ بهمن ماه پس از به دنیا آوردن نخستین فرزندش، در این بیمارستان خصوصی جانش را از دست داد، در پزشکی قانونی است. مسئولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی ایران، منتظر نتیجه کالبدشکافی هستند. شرح ماجرا از زبان همسر متوفی مجید حقیقی، همسر زیبا مقصودی جزئیات مرگ همسرش در بیمارستان ٢٢ بهمن را تشریح کرد و گفت: «ساعت ٥ صبح بیستم بهمن ماه بود که کیسه آب جنین همسرم پاره شد. پزشک برای بیست وششم بهمن ماه وقت سزارین داده بود اما آن روز صبح، مجبور شدیم به بیمارستانی که این پزشک در آن عمل انجام می داد، مراجعه کنیم. در این فاصله هرچه با پزشک تماس گرفتیم جوابی نمی داد، درنهایت ساعت ٨ صبح پزشک به بیمارستان رسید و ساعت ٨:٤٠ سزارین تمام شد و نخستین فرزندم که پسر بود، به دنیا آمد. ساعت ٢ بعدازظهر همسرم به اتاق وی. ای .پی منتقل شد اما از همان موقع، حال خوبی نداشت. تب و لرز کرده بود و سردرد شدیدی داشت. پزشک بیمارستان برایش آرام بخش تجویز کرد و آن شب در بیمارستان ماند. در تمام این مدت هم خبری از پزشک متخصص زنان و زایمان نبود و یک بار هم بالای سر همسرم حاضر نشد.» او با طرح این پرسش که چرا پزشک، بیمارش را که ٩ ماه تحت مراقبتش بوده بعد از زایمان ویزیت نکرد، ادامه داد: «بیست ویکم بهمن ماه بود که پزشک به صورت تلفنی، بدون این که همسرم را ویزیت کند، دستور ترخیص داد. حال همسرم همچنان بد بود و از آن جایی که پزشکان احتمال دادند نوزاد دچار زردی شود، یک شب دیگر او را در بیمارستان نگه داشتند که همسرم هم خواست در کنار فرزندش باشد. به همین خاطر تا روز بعد هم در بیمارستان ماند. در طول شب، حال همسرم همچنان بد بود. تب و بیرون روی داشت. صبح بیست ودوم بهمن ماه، همسرم دوباره تب و لرز و تشنج کرد. این موضوع به پزشکان بخش اعلام شد. آنها باز هم آرامبخش تزریق کردند. آن روز هم پزشک نیامد و تلفنی همسرم را مرخص کرد. با همان داروهای آرامبخش، تب و لرزش قطع شد و ساعت ٢ بعد از ظهر مرخصش کردند. وقتی به خانه آمد سردرد شدیدی داشت، افت فشار پیدا کرد و بی حال بود. حالاتش اصلا شبیه کسی نبود که زایمان کرده. به ما گفتند بروید خانه، نوشابه تلخ و نسکافه بدهید خوب می شود.» به گفته همسر این زن ٣١ساله، «زیبا» شب دچار تنگی نفس شد، با پزشک تماس گرفته شد، او اما تاکید کرد که: «زیبا، لوس و ترسو است، نیاز به مراجعه به بیمارستان ندارد، خودش خوب می شود.» اما با وخیم شدن حالش، با اورژانس تماس گرفته می شود. پزشک اورژانس سرم وصل می کند و تاکید می کند که نیازی به مراجعه به بیمارستان نیست. حقیقی ادامه داد: «وضع بد همسرم تا صبح ادامه داشت، تا این که ساعت ١١ بیست وسوم بهمن ماه، بار دیگر با اورژانس تماس گرفتم و آنها در محل حاضر شدند ساعت ١٢ شب تصمیم گرفتم خودم او را به بیمارستان میلاد ببرم. در این فاصله با پزشک همسرم تماس گرفتم. او همچنان اصرار داشت که نیازی به بستری نیست ولی من درنهایت او را به بیمارستان میلاد بردم و از او آزمایش خون گرفته شد. پزشک بیمارستان جواب آزمایش را که دید، گفت هرچه سریع تر باید بستری شود، اما بیمارستان تخت خالی نداشت. من هم او را به سرعت با خودرو خودم به بیمارستان ٢٢ بهمن بردم.» به گفته همسر این زن، در بیمارستان ٢٢ بهمن، بیمار به هوش بود، حرف می زد و جواب سوال های پزشک را داد، اما بدنش پر از لکه های قرمز شده بود و بی حال بود، حتی نمی توانست راه برود و او را با ویلچر منتقل کردند: «بعد از این که پزشک آزمایش خون را دید، سریع او را به آی .سی. یو منتقل کرد. پس از چند دقیقه دیدم، چشمان همسرم نیمه باز است و به او چندین لوله وصل شده. آن جا از من خواستند که برگه ای را امضا کنم و تایید کنم که او بیهوش به بیمارستان منتقل شده، درحالی که این موضوع درست نبود. نیمه شب بود که پزشک متخصص زنان و زایمان پیدایش شد.» او گفت: «در همین فاصله دور همسرم خیلی شلوغ شده بود. تا صبح ده ها پزشک بالای سر همسرم حاضر شدند. ساعت ١٢ ظهر بود که پرستار با چشمانی گریان پیش من آمد و به من گفت که وضع همسرم اصلا خوب نیست. من دیدم که قضیه جدی شده، به همین خاطر با زور وارد اتاقی شدم که همسرم بستری شده بود و دیدم که اتاق خالی است و نزدیک به یک ساعت است که همسرم فوت کرده. او را درحالی که سرش دو برابر و بدنش کبود شده بود، دیدم. او فوت کرده بود. دیگر کنترلم را از دست دادم.» حقیقی به پیگیری های بعدی این ماجرا در بیماستان اشاره کرد: «جالب اینجاست که بیمارستان بابت یک روز بستری همسرم، هیچ پولی از ما نگرفت و این نشان می دهد که بیمارستان در این حادثه مقصر بوده است. بعد از این اتفاق، با پلیس ١١٠ تماس گرفتم. ماموران کلانتری ١٣٤شهرک قدس به محل آمدند و با اقدامات آنها درنهایت ساعت ٧ بعدازظهر جسد، برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی کهریزک منتقل شد. به ما اعلام کردند ٤٥ روز دیگر نتیجه اش می آید.» او گفت که ما از ریاست بیمارستان ٢٢ بهمن و کادر درمانی حاضر در زمان ترخیص بیمار و گرفتن دستور ترخیص تلفنی از پزشک معالج و توجه نکردن به شرایط بیمار در شرایط بحرانی همچنین از بیمارستان میلاد بدلیل توجه نکردن کافی به وضعیت بیمار برای ویزیت اورژانسی و بستری نکردن فوری همسرم زیبا مقصودی شکایت داریم. به گفته حقیقی، متوفی دوشنبه صبح دفن شد و اقدامات قانونی پرونده او درحال انجام است: «ما در دادسرای جرایم پزشکی، طرح شکایت کردیم و مسئولان وزارت بهداشت را هم در جریان موضوع قرار دادیم.» دانشگاه علوم پزشکی ایران و وزارت بهداشت پیگیری می کنند به گزارش خبر آنلاین، هر چند که رضا پایدار، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران، با تایید اتفاق رخ داده اعلام کرد که به صورت ویژه این اتفاق بررسی و دانشگاه علوم پزشکی به عنوان مدعی العموم وارد ماجر می شود، هر چند که سخنگوی وزارت بهداشت ایرج حریرچی هم قول داد موضوع را به صورت ویژه پیگیری کند و به رسانه ها گفت که «قصور و خطای پزشکی تنها از سوی مرجع قضائی می تواند تشخیص داده شود و وزارت بهداشت به عنوان مدعی العموم موضوع را رسیدگی می کند و مواردی که به دست می آورد را گزارش می دهد؛ در مورد این پرونده هم از آن جا که مادر جوان بوده، موضوع به صورت ویژه بررسی می شود و پرونده به مراجع سه گانه ارجاع شده تا حکم نهایی صادر شود.» اما شاید حلقه گم شده این ماجرا برخوردی سخت با اینگونه بی توجهی ها است که باعث از دست رفتن جان می شود! حالا که فرزندی بی مادر شده، حالا که مردی بی همسر شده است برخورد درست با آنهایی که در صورت اثبات قصورشان جان مادری را گرفتند چه خواهد بود؟ آیا بیمارستان میلاد و بیمارستان ۲۲ بهمن پس از این ماجرا به یادشان خواهد ماند تا دقت لازم را در اهمیت به جان انسانها داشته باشند و وظایف خود را به درستی انجام دهند؟! مادر این پسرک تنها چهار روز توانست به فرزندش محبت کند و هر چقدر هم سخت با عوامل این اتفاق برخورد شود زیبا دیگر نمی تواند فرزندش را در آغوش بگیرد اما می توان کاری کرد زیباهای دیگر لذت در آغوش کشیدن فرزندشان را از دست ندهند می شود کاری کرد نوزادان آغوش گرم مادرانشان را باقصور پزشکی از دست ندهند. آنچه که باید در کنار تحول نظام سلامت کشور و افزایش خدمات دهی به بیماران مود توجه قرار بگیرد توجه به کیفیت خدماتی است که قرار است در این حوزه به بیماران ارائه شود. بدیهی است که نگاه صرف به کمیت بدون توجه به کیفیت درمان نمی تواند دردی از مردم دوا کند.سوشیانت آسمانی لینک منبع
جمعه ، ۳۰بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اهوراوب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]