تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820380564
کنجکاوی های یک مادر جوان پرده از راز یک اشتباه بزرگ برداشت
واضح آرشیو وب فارسی:سلامانه: سلامانه : کنجکاوی های بانوی شیرازی از راز یک ساله پرده برداشت و دو نوزاد را به آغوش مادران حقیقی خود باز گرداند. روزنامه ایران نوشت: در پی کنجکاوی های فاطمه رفیعی هویت واقعی مهیار و امیر محمد که در روز بیست و پنجم آذر ماه سال گذشته به دنبال بی دقتی در بیمارستانی در شیراز جا به جا شده بودند، پس از 13 ماه مشخص شد. این بانوی 28 ساله که از دو ماه قبل مهیار را فرزند خود می دانست و تمام عشق مادرانه اش را نثار وجود این نوزاد کرده بود در گفت و گو با خبرنگار گروه زندگی از برملا شدن رازی گفت که لحظات سختی را برایش به دنبال آورده بود. می گوید مدتی از ازدواجم با علی و زندگی مشترک مان می گذشت که متفاوت ترین حس دنیا را تجربه کردم. با انجام سونوگرافی های سه بعدی و تصویر چهره فرزندمان من و علی برای به دنیا آمدن مهیار لحظه شماری می کردیم. علی دوست داشت اسم پسرمان را ماهان بگذاریم و من به اسم مهیار علاقه داشتم تا اینکه در نهایت انتخاب من تأیید شد و با چیدن اتاق مهیار در انتظار تولد او بودیم. فاطمه رفیعی با بیان این جملات ادامه داد: زایمان به صورت سزارین انجام شد و بعد از اینکه به هوش آمدم پرستار مهیار را در آغوشم گذاشت. بهترین لحظه زندگی ام بود و با اینکه هیچ یک از اجزای صورت مهیار شبیه به من و پدرش نبود، به خود گفتم تازه به دنیا آمده و به زمان نیاز است تا چهره واقعی اش مشخص شود. روزها و ماه ها گذشت اما این اتفاق نیفتاد و من و علی خود را توجیه می کردیم که هر یک از اجزای صورت یا بدن مهیار شبیه به یکی از اعضای فامیل است. مهم این بود که دنیای ما با تولد مهیار تغییر کرده و خود را خانواده خوشبختی می دانستیم. به سلامت او توجه زیادی داشتم، برای همین هر ماه مهیار را برای معاینه نزد پزشک می بردم تا اینکه قرار شد آزمایش های مربوط به کم خونی اش انجام شود. از پزشک خواستم گروه خونی مهیار را هم مشخص کند. نتیجه آزمایش نشان می داد مهیار کم خونی مینور دارد و گروه خونی اش A است در حالی که گروه خونی من B و گروه خونی علی O است و هیچ یک از ما کم خونی نداریم. کنجکاو شدم و موضوع را با علی درمیان گذاشتم. برای اینکه نگرانی ام برطرف شود آزمایش خون مهیار در یک آزمایشگاه دیگر تکرار شد. همان نتیجه به دست آمد و به عقیده پزشک آزمایشگاه پرش ژنتیکی صورت گرفته بود، اما این برای من قابل قبول نبود. آزمایش ها تکرار شد اما نتیجه همان بود تا اینکه نزد یک پزشک رفتیم و موضوع را با او درمیان گذاشتیم. پزشک از علی خواست از اتاق خارج شود و در کمال ناباوری از من پرسید به خودت اطمــینان داری؟ جمله اش مثل پتک بر سرم کوبیده شد و بدون معطلی گفتم بله. از علی خواستم به داخل اتاق بیاید و با قاطعیت سؤال پزشک و پاسخم را برای علی تکرار کردم. نگاه های معنا دار رفیعی با صدایی که از شدت بغض گرفته بود ادامه داد: با اصرارهای من قرار شد آزمایشDNA انجام شود. تا اعلام نتیجه آزمایش احساس خیلی بدی داشتم. احساس می کردم فاصله میان من و علی هر روز بیشتر می شود اما به امید نتیجه آزمایش، اثبات واقعیت و شرمنده شدن تمام کسانی که به من تهمت ناروا زده بودند تمام آن لحظه های طاقت فرسا را تحمل کردم. روزهای پر التهاب سپری شد و نتیجه DNA نشان داد مهیار فرزند من و علی نیست و از سوی کادر پزشکی بیمارستان خطایی صورت گرفته است. با مدارک موجود به دادگاه رفتیم در حالی که مهیار در آغوشم بود، قاضی پرونده رو به من کرد و گفت: بچه اصلاً شبیه همسرتان نیست اما به چهره شما شباهت دارد. این جمله قاضی برایم توهین بزرگی قلمداد شد اما به خود مسلط بودم تا اینکه به دستور قاضی آزمایش DNA از سوی پزشکی قانونی تکرار شد و یک بار دیگر ثابت شد مهیار فرزند من و علی نیست. از یک طرف به مهیار وابستگی شدید پیدا کرده بودم و از سوی دیگر می خواستم فرزند واقعی ام پیدا شود تا بار سنگین تهمت از شانه هایم برداشته شود. هر وقت که به مهیار شیر می دادم به صورتش خیره می شدم و به او می گفتم یعنی چند روز دیگر فرصت دارم تو را در آغوش بگیرم. مدام به خود می گفتم یعنی پسرم در کنار چه خانواده ای است، آیا مراقب سلامتی اش هستند و هزاران سؤال دیگر که برایش پاسخی پیدا نمی کردم تا اینکه با بررسی های مسئولان بیمارستان، مادری که بیست دقیقه قبل از من زایمان کرده و فرزندش پسر بود پیدا و پس از انجام آزمایش های خون وDNA مشخص شد گروه خونی پدر آن نوزاد O و مادرش A بوده و مهیار فرزند واقعی آنها است و پسر ما در خانواده آنها بزرگ شده است.نمی دانستم چگونه از خداوند تشکر کنم زیرا اگر مهیار و امیر محمد به پدرهای شان رفته بودند گروه خونی هر دو O و اثبات این واقعیت بسیارسخت تر می شد یا اگر پس از گذشت چند سال این واقعیت مشخص می شد و من یا مادر واقعی مهیار از دنیا رفته بودیم زنده نبودیم تا از خود دفاع کنیم. آن روی سکه خانواده کشاورز که بعد از 7 سال و نیم صاحب دومین فرزندشان شده بودند ساکن شهرستان خرامه در استان فارس هستند. آنها نیز در طول این مدت نتوانسته بودند شباهت چهره فرزندشان را به خود پیدا کنند اما به این موضوع اهمیت چندانی نمی دادند. حسن کشاورز پدر این خانواده گفت: آشپز هستم. یک ماه پیش در محل کارم در چند کیلومتری شهرستان خرامه بودم که از بیمارستانی که فرزندم در آن متولد شده بود با من تماس گرفته و گفتند قرار است برای تأیید یا رد ابتلای نوزادان متولد شده در آذر ماه سال گذشته به بیماری فاویسم از آنها آزمایش خون گرفته شود. همسرم را در جریان قرار دادم. 10 روز بعد از اینکه نتیجه آزمایش خون مشخص شد، طی تماس مجدد از سوی پزشکان بیمارستان از من و همسرم درخواست کردند برای انجام آزمایش DNA به بیمارستان برویم. کنجکاو شده بودم که دلیل این کار چیست و در نهایت کادر پزشکی بیمارستان ما را از واقعیتی که یک سال و یک ماه از آن بی خبر بودیم مطلع کردند. وی با یادآوری آن روزها ادامه داد: نمی خواستیم حرف های پزشکان را باور کنیم. من، همسرم، پسرمان یاسین و تمام اعضای خانواده پرجمعیت ما به امیر محمد وابسته شده بودیم و نمی توانستیم جای او را به کودک دیگری بدهیم که به ادعای کادر بیمارستان فرزند واقعی ما بود. همسرم از شدت ضربه روانی ای که خورد افسرده شد و وضعیت زندگی ما به هم ریخت. حدود یک ماه به همین وضعیت گذشت تا اینکه از سوی دادگاه به ما اعلام شد زمان آشنایی دو خانواده با یکدیگر فرا رسیده است. وارد دادگاه شدیم. فرزند ما که شباهت زیادی به پسر بزرگترمان یاسین داشت همراه خانواده امیدوار وارد سالن شد و فرزند آنها همراه ما بود. صدای گریه دو مادر سالن را پر کرده بود و هیچ کدام نمی توانستند از کودکی که بیشتر از یک سال به آغوش آنها عادت کرده بود چشم بردارند. وی ادامه داد با اینکه پذیرفتن این حقیقت برای هر دو خانواده سخت بود اما چاره ای نداشتیم و باید به سرنوشتی که برایمان رقم خورده بود تن می دادیم. رفیعی ادامه داد: مسئولان بیمارستان دو اتاق کنار هم در نظر گرفتند تا هر دو خانواده در آنجا حضور پیدا کنیم و به این ترتیب فرزندان واقعی مان به پدر و مادر خود خو بگیرند. به دلیل انجام مراحل قانونی و امرار معاش خانواده، مردها در طول روز خوابگاه را ترک می کردند و من و مادر واقعی مهیار که به هیچ وجه اوضاع روحی خوبی نداشت و نمی توانست بر خود مسلط باشد20 روز تمام را با هم سپری کردیم تا هر کدام از ما به فرزند واقعی خود خو بگیریم و مهیار و امیر محمد هم به آغوش مادر خود عادت کنند. در طول این مدت با مشاوران دانشگاه در ارتباط بودیم تا بهترین رفتار را داشته باشیم و در نهایت تصمیم گرفتیم به این وضعیت پایان دهیم تا هم خودمان و هم کودکان یک ساله مان بیشتر از این آزار نبینند. به توصیه روان شناسان قرار شد تا دو سال آینده دو خانواده و دو کودک از نزدیک با یکدیگر دیداری نداشته باشند تا بچه ها خاطرات گذشته را فراموش کنند. چهره امیر محمد که حالا ماهان نام گرفته شبیه به همان تصویری است که مادرش در سونوگرافی های سه بعدی دیده بود و مهیار که حالا عضوی از خانواده جدید خود شده به آنها شباهت دارد. هیچ کدام از آنها نمی دانند چه به روزشان آمده است اما پدر و مادرانی که تا مدتی قبل صادقانه ترین احساس را به فرزند در آغوش خود هدیه می دادند، هنوز به وضعیت جدید خو نگرفته اند و شکافی عمیق میان خود و کودک تازه وارد احساس می کنند.
چهارشنبه ، ۲۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سلامانه]
[مشاهده در: www.salamaneh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
کنجکاوی مادر جوان پرده از راز یک اشتباه بزرگ برداشت
کنجکاویهای بانوی شیرازی از راز یک ساله پرده برداشت و دو نوزاد را به آغوش مادران حقیقی خود باز گرداند کنجکاوی مادر جوان در پی کنجکاویهای فاطمه رفیعی هویت واقعی مهیار و امیر محمد که در روز بیست و پنجم آذر ماه سال گذشته به دنبال بیدقتی در بیمارستانی در شیراز جا به جا شده بودندراز زیبایی مادربزرگها!
مادربزرگها همیشه با مواد شیمیایی و آرایشی مخالف هستند برای همین هم از هر مواد طبیعی و ارگانیکی که در خانه پیدا میشود استفاده میکنند و بهترین ماسکها و کرمهای طبیعی را میسازند مادربزرگهامادربزرگها همیشه راههای خلاقانه و جالبی برای حل هر مشکلی دارند فقط کافی است سریراز زیبایی مادربزرگها
مادربزرگها همیشه با مواد شیمیایی و آرایشی مخالف هستند مادربزرگها همیشه راههای خلاقانه و جالبی برای حل هر مشکلی دارند فقط کافی است سری به آشپزخانه بزنند و با یک کاسه و چند میوه و چند روغن با یک معجون زیبایی برگردند دیگر نه خبری از جوش هست و نه رد و اثری از آکنه و سیاهیمقایسه قابل تأمل یک جوان تهرانی با جوان مادریدی
مقایسه قابل تأمل یک جوان تهرانی با جوان مادریدیتاریخ انتشار يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۷ ۳۶ جمعیت قابل توجهی لااقل برای تماشای بازی پرسپولیس به استادیوم آزادی آمدند خوشحال از این که ۱۵ هزار تومان در زندگی خود پیش افتاده و یک بازی رایگان را تماشا کردند اما آیا واقعا تماشای اینعکاسی از جنگل قصه های مادربزرگ!
عکاسی از جنگل قصه های مادربزرگ بسیاری از کودکان جهان با شنیدن قصهها و داستانهای قدیمی و پر رمز و راز بزرگ شدند جنگل یکی از عناصر دیر آشنای داستانهای قدیمی است وبسایت zoomit ir - مریم اصلانی بسیاری از کودکان جهان با شنیدن قصهها و داستانهای قدیمی و پر رمز و راز بزرگ شحمایت شورای مرکزی جوانان کهگیلویه بزرگ از سردار هاشمی
وی گفت سردار هاشمی با داشتن تمامی مشخصات فوق تنها گزینه دارای صلاحیت برای نشستن بر صندلی سبز بهارستان خواهد بود عصردنا شورای مرکزی جوانان و موسسه خانه نسل جوان کهگیلویه از کاندیداتوری سردار سازندگی کهگیلویه و بویراحمد حمایت کرد به گزارش "عصردنا" فخرالدین عزیزی دبیردرد و دل جوان سوقی از سر دلسوزی به سران اصلاح طلب کهگیلویه بزرگ
بسم الله الرحمان الرحیم وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَکُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَهٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَکُم مِنها ۗ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُاشتباه بزرگی به نام افزایش قیمت خودرو؟!
به گزارش هفتکل نیوز هرساله با نزدیک شدن به ایام نوروز و جان گرفتن سفرهای نوروزی برخی از مردم ناچاراً با مراجعه به بازار خودرو سعی بر خرید خودرو داشتند البته در سالهای گذشته با رشد تقاضا در بازار خودروسازها هم ساز قیمت ها را کوک می کردند تا به کمک بازار بیایند اما امسال با وجودهفته پایانی لیگ دسته یک جوانان - بزرگسالان مردان پیگیری میشود آخرین جدال هوگوپوشان آلومینیوم در لیگ نقش جهان
هفته پایانی لیگ دسته یک جوانان - بزرگسالان مردان پیگیری میشودآخرین جدال هوگوپوشان آلومینیوم در لیگ نقش جهانهفته پایانی ششم و هفتم لیگ دسته یک جوانان - بزرگسالان مردان از امروز با انجام 6 بازی در خانه تکواندو پیگیری خواهد شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از بندرعباس و به نقلبرداشتهای اشتباه در مورد اشتغال زنان وجود دارد
سهشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶ ۵۱ سرپرست دفتر بانوان و خانواده استانداری قزوین گفت در حوزه امور بانوان ما قصد داریم فراسیاسی و فراجناحی عمل کنیم به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قزوین مریم بیدخام در نشستی که به مناسبت بزرگداشت دهه مبارک فجر با حضور معاون اجرای-
گوناگون
پربازدیدترینها