واضح آرشیو وب فارسی:رویکرد: اسلام معتقد است در میان وظایف مختلف، وظیفه اصلی زن تربیت جامعه از طریق تربیت فرزندان و سپس همسری کردن است.گروه فرهنگی"رویکرد" : ادعایی که مطرح شد هیچ منافاتی با حضور اجتماعی زن به معنای حضور فیزیکی وی در خارج از خانه ندارد. اما تفکری عاریتی از سمت غرب نیز وجود دارد که کمال زن را در حضور فیزیکی در جامعه دیده و اثرگذاری بر جامعه را از طریق اشتغال معنا می کند و به دنبال آن، مادری کردن و تربیت فرزند را کاری عبث و بیهوده دانسته که مانعی برای کمال زن محسوب میشود. در این میان فروغ نیلچی زاده، کارشناس و پژوهشگر دینی از وجهه و ویژگی تربیتی در وجود زن به عنوان یک قدرت عندالله، فوق عادی و ملکوتی در قالب یک امانت یاد می کند که در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید. • از دیدگاه دین مبین اسلام، کمال زن چه شاخص ها و تعریفی دارد و در این میان نقش تربیتی که برعهده زنان است تا چه حد به دستیابی زنان به کمال کمک می کند؟ کمال هر چیزی منوط به شکوفا شدن استعدادهای پنهانی درون آن است؛ طوری که بتواند همه زیبایی ها را که خداوند در اختیارش داده در بهترین حالت ممکن آشکار کند. اگر ندانیم هدف از خلقت چیزهایی که اطرافمان وجود دارد چیست، دچار مشکل و آسیب می شویم. اما در این میان زنان به عنوان اشرف مخلوقات کارکرد خاصی بر عهده دارند؛ آن چیزی که تمدن بشری در مورد آن بحث می کند این است که قدرت تربیت در وجود زن به عنوان یک امانت قرار دارد که مِن عندالله، فوق عادی و ملکوتی است. آن مقداری که زن در هویت زنانه خود، دارای توانمندی خاص است برای این است که بتواند امر تربیت را به بهترین حالت ممکن انجام دهد، به همین خاطر امام خمینی (ره) می فرمایند که "زن مربی جامعه است" و در فراز دیگری بیان می کنند "مرد از دامن زن به معراج می رود". از این رو برای هویت زن، کمالی در عالم هستی دیده می شود و آن هنر خاص ربوبیت و مربی گری است، بر این اساس، در دوره ۹ ماه بارداری، با غذاخوردن، نوع تفکر و رفتار، انسانی که در بطن خود دارد را می سازد و سنگ بنای بشریت را تا ابد می گذارد. کمال زن در این است که بتواند این خلقت را در مدل زیبای خودش آشکار کند، هم در خودش و هم در فرزندانش. به همین دلیل است که به والدین می گوییم بچه ها آیینه تمام نمای ما هستند. با این ویژگی، کمال زن، تربیت کردن عالم هستی است. شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در عالم اسلام مطرح می کنند که این هنر از عهده هیچ کسی جز زن بر نمی آید و اگر زن احساسی تر است و دارای لطافت روحی است، در واقع هدف خاصی دارد. • نقش مربی گری و تربیت کنندگی زن، با نقش های اجتماعی که یک زن ممکن است برعهده بگیرد، منافات ندارد؟ هنر زنانه این است که حالت تربیت را بتواند کامل کند؛ حالا اگر زن را از هویت کمالگرایی تربیتی جدا کنیم، به آدم بیکاره و هرزه دست پیدا می کنیم. یک زن وقتی در دانشگاه درس می خواند و فعالیت سیاسی- اجتماعی دارد، اگر او را از هنر اصلی که قدرت تربیت و مربی گری است دور کند، می توانیم بگویم آن فعالیت، فعالیتی نامبارک و انحرافی برای وی محسوب می شود. امام خمینی (ره) تاکید دارند که زنان دوشادوش مردان باشند و درس بخوانند و در جایی دیگر می فرمایند "رهبران جامعه هستند"، لذا این مفهوم معنی استراتژیک دارد و مانع نگاه ابزاری برای استفاده از زنان است؛ احکام اسلامی و منطق اسلامی زمینه هرگونه نگاه ابزاری به زن را بر می چیند. زن باید درس بخواند ولی نباید جاه طلبی داشته باشد، باید فعالیت اجتماعی انجام دهد ولی شغل تمام وقت نداشته باشد، باید شغل مفید و موثر داشته و کسب درآمد کند ولی تبدیل به کارگر اقتصادی نشود. البته این مهم برای مردان نیز صدق می کند ولی در رابطه با زنان خطر بیشتری دارد زیرا از وظیفه اصلی که ساختن انسان است عقب می ماند و جامعه دچار مشکل می شود. حضور زن در جامعه ضرورت است و باید با لباس مشارکت اجتماعی باشد، به همین جهت حجاب برای زنان تبیین شده، در اسلام حجاب برای زنان مقرر شده تا زنان حضور سالم، مفید و موثر در جریان سازی اجتماعی داشته باشند که این موضوع از صدر اسلام تا کنون مشهود است که این نشان می دهد اسلام با حضور اجتماعی زن مشکلی ندارد. یاد آور می شود که رهبر انقلاب می فرمایند "هر جایی که زنان مومن و فرهیخته حضور داشته باشند، نتیجه کار مضاعف و دو برابر است زیرا زنان مربی هستند"، و خداوند به خاطر ویژگی که در آنها قرار داده نتیجه ثمربخشی کارشان را مضاعف می کند. • تجربیات فراهم شدن زمینه برای دستیابی زنان به کمال تبیین شده در عالم خلقت، در دنیای غرب نتیجه بهتری در بر داشته و یا اینکه در جامعه اسلامی ایران می توان تجربیات خوبی مشاهده کرد؟ نگاه اسلام قطعا نگاه برتر است ولی نتوانستیم خود را با نگاه ولایت تطبیق دهیم؛ زنان از قوای سه گانه مطالبه گر هستند اما آن چه تا امروز خروجی این سه قوه بوده، نشان می دهد هنوز نگاه دولتی در شأن زن مسلمان ایرانی نیست و قوانینی که وجود دارد یا به درستی اجرا نمی شوند و یا ضعف قانونی بسیاری داریم که هر سه قوه نسبت به این مساله باید پاسخگو باشند. اما همین وضع موجود نیز از غرب به مراتب بهتر است، چرا که غرب رسما زن را به چشم کالایی جنسی می بیند که از آن برای نیازهای جنسی و درآمدزایی و رونق اقتصاد استفاده می کند. امروزه برای حضور زنان در جهت رسیدن به کمال با توجه به شاخصی که تعریف شد ضعف وجود دارد و نگاه مراجع مربوطه در این زمینه گاهی به صورت ویترینی مورد توجه قرار می گیرد. هرچند که ما در سیستم فرهنگ سازی نیز دچار مشکل هستیم. به عنوان مثال در دنیای غرب شبکه تلویزیونی وجود دارد که برای بچه ها کارتون پخش می کند و ما نیز با اشتباه همین کار را انجام می دهیم، در حالی که کودک یک عضو جامعه است و باید کنترل شود. شبکه ورزش و فیلم داریم ولی شبکه خانواده نداریم و این یعنی ندیدن هویت زن و خانواده، لذا اگر گفته شود زنی خانه دار است، انگار گفته شده که آن زن کلفت خانه است و اگر لیسانس هم دارد و بگوید خانه دارم به چشم تحقیر به وی می نگرند، زیرا در جامعه ما معنای مادری و تربیت به غلط برابر با خانه داری ترجمه شده و این ظلمی است که امروزه دچار آن هستیم. باید بین حقایق و جاه طلبی ها مرز قائل شویم تا افراد بتوانند آگاهانه گزینه انتخابی داشته باشند نه اینکه صرف دانشگاه رفتن را نماد موفقیت یک زن بدانیم، لذا این شیوه انتخاب اشتباه تبدیل شده به یک چشم و هم چشمی ضد فرهنگی و ما نباید از یاد ببریم که زن معمار خانواده است و در کمال آن بر اساس فطرتش در کانون خانواده معنا پیدا می کند. محمدجواد یافتیان منبع: دوهفته نامه ندای ایلام
چهارشنبه ، ۲۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویکرد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]