واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خطر انفجاري مهيب در كمين جامعه
حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: بيمسئوليتي، طلاق عاطفي، سرزنش اطرافيان، کمبود مهارتهاي زندگي و اعتياد از مسائل عمدهاي است که اين روزها زندگي جوانان را با چالش رو به رو کرده ؛ مشکلاتي که تحکيم خانواده را نشانه رفته و سبب شده 50 درصد ازدواجها در پنج سال اول زندگي مشترک به طلاق ختم شود.
اما ريشه اين معضلات اجتماعي در بحراني عظيم به نام بيكاري نهفته است. بيكاري كه امروز در اكثر خانوادههاي ايراني بيش از يك نفر را دچار خود ساخته و راهي براي نجات از آن نيست. براساس آخرين آماري كه در سال 92 منتشر شده تعداد بيكاران در ايران نزديك به سه ميليون نفر برآورد شدهاند، اما آمار واقعي و آنچه از شواهد جامعه برميآيد چيزي فراتر از چهار تا پنج ميليون بيكار ميباشد!.
جداي ازآن امروز جامعه ما با پديده به نام جوانان «بيشام»(جوانان بي شغل، بي آموزش، بي مهارت) مواجه است كه خطر آن همچون بمبي ساعتي است كه هرلحظه به زمان انفجارش نزديك تر ميشويم. براساس آمارهاي موجود در سال 94 بيش از هفت ميليون جوان بي شام(بي شغل، بي آموزش، بي مهارت) در كشور وجود دارد كه هر روز بر تعداد آنها افزوده ميشود.
علاوه بر ركود اقتصادي و كاهش فرصت هاي شغلي كه طي يك دهه اخير گريبان گير جامعه شده؛ بايد به عدم آموزش و مهارتهاي لازم به جوانان اشاره داشت. بي برنامه بودن نظام آموزشي براي تطبيق نيازهاي كشور و عدم تربيت نيروهاي انساني متخصص، سبب شده تا جوانان صرفاً به گرفتن مدارك دانشگاهي در هر رشتهاي بسنده كنند و پس از فارغ التحصيلي در زمره بيكاران تحصيل كرده قرار گيرند. اين روند بيكاري مزمن هرسال با فارغ التحصيلي بيش از دوميليون جوان دانشجو درحال گسترش يافتن است و اگر امروز فكري به حال آن نكنيم، علاوه بر معضل بيكاري با بحراني شديدتر به نام« فقر» نيز مواجه خواهيم شد.
فقر بيش از ساير متغيرهاي اقتصادي داراي ابعاد اجتماعي هستند. معمولاً فقرا را در ميان بيکاران، سالمندان، بيسرپرستان، معلولان و... جستوجو ميکنند اما واقعيت آن است که امروز بخش مهمي از فقرا در ميان شاغلان و بيكاران هستند که معمولاً کمترين توجه به آنها صورت گرفته و در برنامههاي اقتصادي و رفاهي كشور ناديده گرفته ميشوند.
فقر آفتي اجتماعي است كه ابتدا به سراغ بيكاران ميرود و سپس موج آن شاغلان را نيز دربر ميگيرد. بيكاري خود معضلي اجتماعي است، اما فقر طوفاني است كه با خود موجي از گرفتاريها و چالشهاي اجتماعي همچون اعتياد، طلاق، فحشا، بزهكاري و آفتهاي فراوان ديگري را به همراه ميآورد.
اما هنوز اميدها براي بهبود وضعيت اقتصادي زنده است و مردم چشم اميد به دستاوردهاي ديپلماسي سياسي و اقتصادي دولت بستهاند تا بلكه ركود و رخوت از اقتصاد كشور برداشته شود و شاهد رونق كارخانهها، واحدهاي توليدي، افزايش كسب و كار و اشتغالهاي وابسته باشيم.
اگر تاثيرات برجام آنچنان كه دولتمردان بيان ميكنند شگرف و متناسب با وضعيت اقتصادي كشور باشد بايد به ضعفهاي مهارتي نيروي انساني خود توجه داشته باشيم.
رونق اقتصاد مستلزم نيروي كار ماهر و متخصص است تا در عرصه هاي مختلف موجب كسب دستاوردهاي ارزشمند در حيطههاي مختلف گردند، اما هفت ميليون جوان "بي شام" و خيل گسترده بيكاران كه در مرز فقر سير ميكنند، چگونه موجبات رونق را فراهم خواهند كرد.
اين معضل اگرچه بزرگ است اما بي توجهي و بي مسئوليتي نسبت به آن خطايي به مراتب بزرگ تر است. اگر دولت به عنوان متصدي امورات اجرايي كشور راه حلي ريشهاي براي اين بحران بيكاري نينديشد، قطعا با انفجار بمب بيكاري هزينههاي به مراتب سنگين تر و تاوان به بزرگي از دست رفتن نيروي جوان جامعه بر كشور تحميل خواهد شد.
راه حل مطالعه و برنامه ريزي از مراحل ابتدايي تربيت آموزشي جوانان ميباشد و لازمه آن تخصيص بودجه كافي براي تحقق چشماندازهاي در نظرگرفته ميباشد. درغير اين صورت هرچه بودجه نصف و نيمه براي اشتغال اختصاص دهيم همچون مسكني است كه براي درمان درد سرطان بيكاري به جامعه تزريق ميكنيم و نتيجه كافي دربر نخواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۲ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ - 14 February 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]