واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پوتين چگونه به اهدافش در سوريه دست مييابد؟
ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه اهداف دست يافتني براي خود در سوريه تعريف كرده و نيروهاي كافي براي تحقق اين اهداف را تخصيص داده است. واشنگتن و القاعده به صورت آشكار در يك جبهه قرار گرفتهاند.
ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه اهداف دست يافتني براي خود در سوريه تعريف كرده و نيروهاي كافي براي تحقق اين اهداف را تخصيص داده است.
الحاق كريمه به روسيه و دخالت نظامي در شرق اوكراين الگوي برقرار شده پس از جنگ سرد بين مسكو و اروپا را از بين برده است. گشت زنيهاي تخاصمي و تمرين هاي نظامي رو به افزايش روسيه در حاشيه مرزهاي ناتو_ حتي در كشوري مانند سوئد_ اين نگراني واقعي را مطرح كرده كه درگيري با روسيه بيش از اين نميتواند غيرممكن تلقي شود.
دولتهاي ناتو كه پيش از اين اكراه داشتند هم اكنون، به آرامي در حال افزايش هزينههاي دفاعي خود هستند و آمريكا نيز در حال برداشتن گام هايي است تا حضور خود را در اروپا تقويت كند. البته كه اين اقدامات باعث خواهد شد تا مواضع روسيه تقويت شود و ناتو را به خاطر توسعه آمادگي نظامي خود سرزنش خواهد كرد.
از همه جالبتر، واكنش غالب غرب به ورود نظامي روسيه در كنار دولت سوريه اين بحث را مطرح كرده است كه غرب و ورسيه به صورت بالقوه زمينههاي مشترك خود را به اشتراك بگذارند.
روسيه_ دست كم تا يك هفته قبل_ به عنوان حامي تلاشهاي ديپلماتيك كه ميخواهد صلح را به سوريه بياورد و همچنين به عنوان يك عنصر حياتي در هر راه حل براي سوريه ديده ميشد.
اين قدرت هوايي روسيه است كه بيش از هرچيزي اوضاع را به نفع دولت سوريه تغيير داده است. و اين عملياتهاي تهاجمي درست در همان موقعي رخ داد كه دور جديد گفتوگوها در جريان بود و همين مسئله باعث شد كه گفتوگوها قبل از شروع با ناكامي مواجه شود.
حضور روسيه در سوريه بلندمدت به نظر ميرسد. جاي كه كشورهاي كليدي حضور دارند. ايا هم اكنون زمان آن رسيده است كه ديدگاه غربيها عوض شود و انگيزههاي واقعي روسيه براي همه آشكار شود؟
ما در اينجا درباره اخلاق و حقانيت حرف نميزنيم. هر طرفي بر روي زمين ارزشهاي خود را دارد. سوريه يك مشكل پيچيده و هراس آور است و هيچ طرفي به تنهايي نميتواند به خاطر ادامه اين جنگ مورد سرزنش قرار بگيرد.
چيزي كه ما در اينجا درباره آن حرف ميزنيم «سياست قدرت» است و اينجاست كه مسكو به پايتختهاي غربي درسي درباره هدف ميدهد كه چگونه ميتوان به آن دست يافت.
از ديدگاه غربيها، هيچ راه حلي نظامي براي سوريه وجود ندارد اما مسكو به صورت موثري راه متفاوتي را در پيش گرفته است.
روسيه طرفي را انتخاب كرد كه از اعبتار نظامي زيادي برخودار است. اين طرف متحدان موثري همانند رزمندگان حزبالله و گروههاي مختلفي كه توسط ايران جذب شدهاند و توسط فرماندهان ايراني هدايت ميشوند. و خود روسيه نيز، منابع كافي براي ايجاد تغيير مستقر كرده است. زمان خيلي كمي برد اما نتايج هم اكنون بر روي زمين آشكار هستند. با حمايت قدرت هوايي روسيه نيروهاي طرفدار بشار اسد در حال دستيابي به موفقيت هستند.
روسيه براي خود يك هدف قابل دستيابي تعريف كرد؛ تقويت دولت سوريه و مطمئن شدن از اينكه، دولت ميتواند كنترل خود را بر بخش مهمي از كشور اعمال كند.براي دستيابي به اين هدف، حملات هوايي روسيه عمدتا شبه نظاميان تحت حمايت تركيه، كشورهاي خليج فارس و غرب را هدف قرار داده و در حال پيروزي است.
بر عكس، رويكرد غرب كه بامشكلات و تناقضهاي در هرگوشه احاطه شده است. غرب از شبه نظاميان موسوم به ميانه رو حمايت ميكند_ اما كدام يك از آنها دقيقا ميانه رو هستند. خيلي از آنها مجبور شدهاند با گروههاي نزديك به القاعده متحد شوند.
* تناقض شماره يك، بلي، درست است، واشنگتن و القاعده به صورت آشكار در يك جبهه قرار گرفتهاند.
تناقص شماره 2؛ هرچند غرب ميخواهد داعش را شكست ميدهد. اما آيا اين هدف اوليه متحدان منطقهاي غرب مانند تركيه وعربستان سعودي است؟ اينطوري نيست. هدف اصلي آنها امن سازي مخاطرات راهبردي خود در سوريه است كه ايدهآل آن از بين بردن رئيس جمهور بشار اسد است. داعش دشمن آنها است اما در خيلي موارد اين دشمني ثانويه است.
تناقص شماره سه؛ چالشي به نام كردها وجود دارد. نيروهاي كردها موثرترين متحدان غرب بر روي زمين هستند.اما تركها آنها را به عنوان تهديد ميبينند و شكل گيري هرگونه موجوديت كردي به مثابه كابوسي است كه به هر قيمت شده بايد جلوي آن را گرفت.
برعكس اين مسئله براي پوتين خيلي ساده است.
گفته ميشود كه او نسبت به همتايان غربي خود كه به افكار عمومي اهميتي نميدهند، از موقعيت برتري برخودار است. به اين مسئله به صورت منطقي نگاه كنيد. ايا سياستهاي غرب بازتاب دهنده افكار عمومي است. افكار عمومي همانند سياستمداران خود گيچ شده است. چگونه شما به غرق شدن آواراگان، وحشت، بدبختي و درگيريهاي ظاهرا تمام نشدني واكنش نشان ميدهيد؟ هجوم آوارگان به اروپا ادامه خواهد يافت.
اقاي پوتين تنها در حال دستيباي به اهداف نظامي خود در سوريه نيست. موفقيت او اين خطر را ايجاد كرده كه سوريه به دو بخش تقسيم خواهد شد، بخش ساحلي كه در تسلط دولت سوريه قرار دارد و مابقي در دستان داعش است.
غرب از بين آنها كدام يك را انتخاب خواهد كرد؟
اقاي پوتين نشان داده است كه روسيه در خاورميانه به عنوان يك نيروي با قدرت و بانفوذ باقي خواهد ماند درست در زماني كه آمريكا در ترديد به سر ميبرد.
او نشان داده است كه روسيه ظرفيت اعزام نيروهاي نظامي محدود اما در عين حال قابل توجهاي به خارج را داد. پوتين همچنين غرب را درباره اخرين جنگ افزارهاي روسيه فريب داده بود.
هم اكنون اقاي پوتين به يك پيروزي دست يافته است. من اين سوال را مطرح ميكنم كه اين پيروزي تا چه مدتي ادامه خواهد يافت؟ شالوده روسيه متزلزل است و با توجه به ادامه سير نزولي قيمت نفت ايا پوتين ميتواند همانند نياكان خود در زمان شوروي سابق رفتار كند.
اشتباه نكنيد، فرايند صلح سوريه با ناكامي مواجه شده است. درگيريها ادامه خواهد يافت در حالي كه نيروهاي به اصطلاح ميانه رو بين نيروهاي دولتي و داعش تضعيف خواهند شد. مشكل كردي همچنان وجود خواهد داشت.هجوم آوارگان به سوري اروپا با شدت ادامه خواهد يافت.
در تطبيق اهداف و ابزارها، اقاي پوتين ميداند چه ميخواهد و هم اكنون به نظر ميرسد او در حال دستيابي به خواستههاي خود هست.
نويسنده: جانتان ماركوس
منبع: بي بي سي
مترجم: محمد بابايي
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]